حسن توکلنیا، تهیهکننده سینما، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره نقش سینما در تصویرگری از انقلاب اسلامی اظهار کرد: در ابتدا باید بگویم، سخنان من درباره نقش سینما در تصویرگری از انقلاب شاید کمی تند به نظر بیاید، اما سعی میکنم آنچه واقعیت است را بیان کنم، چون معمولا وقتی در این حوزه سخنی گفته میشود، جملات کلیشهای فراوان است، اما این گفتهها کارکرد لازم را ندارند. با این توضیح باید بگویم، متأسفانه موضوعات انقلابی در سینما جذابیت خود را از دست دادهاند. برای همین وقتی فیلمهایی چون «بیداری» ساخته میشوند مسئولان حتی در پی اکران آن نیز نیستند، چون میدانند نهایت فروش این اثر 10 میلیون تومان هم نخواهد بود.
وی افزود: یکی از دلایل به وجود آمدن چنین وضعیتی هم این است که زمان زیادی از وقوع این قبیل رویدادها نگذشته است؛ بنابراین تماشاگری که به این اتفاق آشنایی نزدیک دارد، کمتر علاقهمند است آنچه را که دیده یا شنیده مشاهده کند، اما مطمئنا اگر زمانی از رویدادها مهم بگذرد، آن رخدادها را میتوان در سینما جان بخشید. برای درک بهتر مثالی میزنم؛ ما درباره هشت سال جنگ تحمیلی یا غزه فیلمسازی کردیم، اما آیا این تولیدات توانستهاند، آنچنان که باید جذب مخاطب کنند؟ جواب این سوال خیر است، چون این قبیل اتفاقات امروز در جای جای جهان در حال رخ دادن است و دیگر تماشاگر علاقه ای ندارد که در سالن سینما هم این موضوعات را ببیند.
تهیهکننده «کاغذ بیخط» گفت: این که تماشاگر سینمای ما علاقهای به موضوعات معاصر ندارد، به کیفیت آثار مرتبط نیست، چون برخی از این کارها به شدت خوشساخت هستند، اما در گیشه نتوانستند به موفقیت لازم دست پیدا کنند. فیلم سینمایی «استرداد» گواه بارز این ادعاست که در بیش از 10 رشته جشنواره فجر کاندیدای سیمرغ شد، اما آیا این فیلم نتوانست به فروش دلخواه دست پیدا کند. این وضعیت نشان میدهد که تماشاگر سینمای ایران کمتر علاقهای به موضوعاتی اینچنینی دارد.
گرایشهای سیاسی، آفت سینمای ایران
وی در پاسخ به این سؤال که آیا عدم استقبال از این تولیدات به معنای پایین آمدن سطح سلیقه مخاطبان است، گفت: این نظر را قبول ندارم، چون تماشاگر امروز به واسطه آشنایی با فیلمهای روز جهان به خوبی با کیفیت آثار سینمایی آشناست، اما شاید برخی گرایشهای سیاسی که بین مسئولان سینمایی وجود دارد، سبب میشود تا تماشاگر از این دست آثار دلزده شود، یعنی این احساس را داشته باشد که آنچه روایت میشود مبتنی بر واقعیت نیست، بلکه تنها منافع سیاسی گروهی خاص، حمایت میشود.
این سینماگر درگیری مدیران سینمایی با هم را آفت دیگر سینمای ایران دانست و گفت: متأسفانه هر دولتی که روی کار میآید، سعی میکند که با آوردن نیروهای همفکر تنها یک جریان را در سینما پیش گیرد، در صورتی که سینما رسالت دارد که به تمام نظرها بپردازد، چون در این شرایط، اعتلا پیدا خواهد کرد.
توکلنیا در پایان گفت: خلاصه کلام اینکه اگر ما میخواهیم کار پرهزینه دینی و انقلابی تولید کنیم، بهترین محل برای آن تلویزیون است که تماشاگران بسیار دارد؛ یعنی اگر قرار است کاری چون «مختارنامه» ساخته شود، محل نمایش آن تلویزیون است که تماشاگر دارد، اما آیا میشد چنین کار خوبی را در سینما به نمایش درآورد؟ جواب این سؤال نشان میدهد هر موضوعی برای بیان باید در بستر خود جا گیرد، وگرنه تنها سرمایهای عظیم خرج خواهد شد، بدون آنکه تماشاگری داشته باشد.