محمود پاکنیت، بازیگر سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره سینمای دفاع مقدس و جایگاهش در تولیدات سالیانه سینما اظهار کرد: در حوزه سینمای دفاع مقدس شعارهای خوبی داده میشود، ولی به لحاظ مفهوم و کمیت در این ژانر هیچ نقطه رشدی را نمیتوان مشاهده کرد؛ در صورتی که تعداد شهدای شاخص هشت سال دفاع مقدس به اندازهای است که اگر بخواهیم بر اساس زندگی هر کدام، فیلمی بسازیم تا سالها موضوع برای کار کردن داریم، اما متأسفانه غفلتی آشکار بر این حوزه حکمفرماست.
وی افزود: جدا از شهدا و رزمندگان، خانوادهها آنها هم میتواند الهامبخش فیلمهای فاخری در این حوزه باشد. برای نمونه «شیار 143» را میتوان نام برد که به زیباترین و تأثیرگذارترین شکل آنچه را که بر مادر یک شهید گذاشته بود، روایت میکند. این مادر سالها در انتظار است و پس از سالها هنوز گوشش به رادیو است، اما امیدش را از دست نداده است و زمانی که فرزندش را به وی باز میگردانند، استخوانهایش به اندازه یک قنداق بچه است که همانند نوازدی آن شهید به آغوش میکشد و برایش لالایی میخواند.
بازیگر فیلم «سرزمین خورشید» تأکید کرد: در این فیلم مفاهیم بزرگی همچون امید و انتظار هم مورد توجه قرار میگیرد. مطلب دیگر این که تعاریفی که از این فیلم میشود تنها محدود به قشر سینماگر یا منتقد نیست، بلکه خانواده شهدا به ویژه مادران شهید هم از نگاه خوب «شیار 143» به آنها به نیکویی یاد میکنند؛ کاری که سرمایه عظیمی را صرف نکرده بود، بلکه در عین سادگی توانست حرفش را به بیننده منتقل کند.
پاکنیت در پاسخ به این سؤال که آیا نگاه به جنگ باید تنها به فیلمهایی خلاصه شود که اتفاقات بعد از جنگ را مدنظر دارند؟ و آیا نمیتوان به صورت مستقیم به این موضوع توجه داشت، بدون این که در این خصوص حرف تکراری زده شود؟ گفت: روایت آنچه در جنگ گذشته همیشه جذاب است و هیچگاه تکراری نمیشود، همانگونه که در غرب هنوز با گذشت 70 سال درباره جنگ جهانی دوم فیلم ساخته میشود، اما در آن تولیدات یک نکته لحاظ میشود که در فیلمهای جنگ ما وجود ندارد، آن نیز نگاه خاکستری است که به آدمها میشود.
وی افزود: منظورم این است که در فیلمهای دفاع مقدسی ما، معمولا اگر قرار است جنگ به صورت مستقیم تعریف شود پردازش شخصیتها به گونهای است که تمام رزمندگان ایرانی ذاتاً آدمهایی فرشتهسیرت هستند. این نوع نگرش دیگر در زمان حال برای تماشاگر جذابیتی ندارد و به نوعی آن را پس میزند. برای درک بهتر موضوع دو مثال میزنم. ابتدا از سینمای خارج نمونه میآورم. در فیلمی غربی دیدم یک افسر آلمانی مشغول پیانو زدن است؛ در این زمان، وی انسانی کاملاً احساسی نشان داده میشود، اما همین فرد زمانی که در موضع فرمانده قرار میگیرد، دستور کشتار افراد بسیاری را میدهد.
بازیگر سریال «شب دهم» در پاسخ به این سؤال آیا فیلمسازی در این حوزه به معنای جنگطلبی است، تأکید کرد: فعالیت در سینمای دفاع مقدس به هیچ وجه به معنای جنگخواهی نیست، چون اصولا ما در هشت سال دفاع مقدس تنها از سرزمین خود دفاع کردیم؛ دفاعی که تنها در برابر عراق نبود، چون این کشور به تنهایی حرفی برای گفتن نداشت، بلکه کمکهای کشورهای مختلف غربی و عربی پشت صدام بود، پس چگونه است که اگر بخواهیم به این معنا توجه کنیم، باید از انگ جنگطلب بودن بهراسیم. نکته دیگر، فیلمسازی در این حوزه فرهنگ مقاومت را در کشورمان بیدار میکند و جوانان با ارزشهای جهاد آشنا میشوند، چون ما نمیتوانیم پیشبینی کنیم که دشمنان ایران اسلامی چه موقع به فکر تجاوز هستند، پس زنده نگه داشتن فرهنگ مقاومت و شهادت همیشه جزء ضروریات است.
این کارگردان ادامه داد: مطلب دیگر این که پرداختن به موضوعاتی نظیر غزه را نباید به معنای اشاعه فرهگ جنگ دانست، چون هیچ کسی ذاتاً از کشتار خوشش نمیآید، اما زمانی که در جدالی نابرابر، اسرائیل بر سر کودکان و زنان بی گناه بمب میریزد، نمیتوان ساکت نشست، آیا اگر ما این جنایات را در فیلمهای تصویر کنیم، صلحطلب هستیم؟ جواب این سؤالات کاملاً واضح و مشخص است و هر کسی بخواهد غیر از حقیقت را در این حوزه بگوید، به نوعی غرضورزی کرده است.
این بازیگر در پایان درباره سیزدهمین جشنواره فیلم مقاومت هم اظهار کرد: من اساسا برگزاری هر جشنوارهای را مفید میدانم، چون حداقل ماجرا این است که احساس نشاطی در جامعه هنری به وجود میآید که در سایه آن هم به موضوع مقاومت توجه میشود. در ضمن در این رویداد به جوانان علاقمند در این حوزه فرصت برای کار کردن داده میشود. درباره این جشنواره میتوان یک امتیاز مثبت دیگر هم قائل شد؛ آن نیز این است که به واسطه بینالمللی بودن این رویداد و حضور فیلمسازان خارجی فرهنگ مقاومت را میتوان به بسیاری از کشورهای جهان صادر کرد.