کد خبر: 1450378
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۴
حجت‌الاسلام لطفیان:

ریشه اصلی و پیدایش شبهه از جهل است

کانون خبرنگاران نبأ: کارشناس فرهنگی ستاد اقامه نماز استان قم در نشست «رابطه نهج‌البلاغه با تربیت دینی» گفت: حق محکم‌ترین و شبهه سست‌ترین چیزها است. حق استحکامش را از حق تعالی می‌گیرد ولی شبهه همواره خود را به جای حق جا می‌زند در حالی که استوار نیست؛ زیرا ریشه اصلی و پیدایش شبهه از جهل است.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمود لطفیان سرگزی، کارشناس فرهنگی ستاد اقامه نماز استان قم در نشست «رابطه نهج‌البلاغه با تربیت دینی» با اشاره به خطبه سوم نهج‌البلاغه و امثال زیبای نهج‌البلاغه، گفت: مَثَل این خطبه شتری است که گیاه تازه بهاری را با ولع و حرص می‌خورد و ممثل آن غارت بیت‌المال توسط بنی‌امیه است. وضعیت مردم در دوران بعد از پیامبر اسلام(ص)، جامعه‌ای بود که انحراف و تبعیض در آن به اوج رسید و مردم می‌دیدند که مسئولان تازه به دوران رسیده آنها مانند شترانی که پس از ماه‌ها به گیاهان تازه بهاری رسیده‌اند، فقط به فکر انباشت شکم خود و عیاشی در دنیا هستند. از خصوصیات گیاه تازه بهاری عمر کوتاه آن است که در این مثال اشاره به عیاشی و مستی بنی‌امیه در زمان بسیار کوتاه عمر دارد.

وی افزود: وقتی در نامه امام علی(ع) به شریح ابن حارث، به علت خرید منزل مجلل به قیمت 80 دینار، از سوی امام معصوم سرزنش شده است، شما جواب دهید اگر در آن زمان فقط با 80 دینار خانه مجللی خریداری شده است، پس صدها میلیون دیناری که توسط بنی‌امیه حیف و میل شده؛ چه خساراتی بر بیت‌المال مسلمین وارد شده و چه میزان از پیشرفت علمی آنها جلوگیری شده است.

کارشناس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم بیان کرد: حضرت علی(ع) در خطبه سوم نهج‌البلاغه، بیعت افراد بی‌بصیرت را به بیعت گوسفندان و کفتارها تشبیه کرده‌اند با اینکه آنان حافظ قرآن بوده‌اند؛ اما زرق و برق دنیا چشمشان را پر کرد و زیور و زینتش آنان را فریفت. این همان دنیای پر زرق و برقی است که میلیاردها انسان در طول تاریخ با روح‌های حقیر برای به چنگ آوردنش سینه چاک کردند ولی به مقصود خویش نرسیدند.

حجت‌الاسلام لطفیان گفت: ناکثین، فقط به فاصله چند ماه پس از بیعت با امام علی(ع)، پیمان‌‌شکنی کردند و جنگ جمل را به راه انداختند؛ قاسطین جنگ خونین صفین را بر ایشان تحمیل کردند و مارقین همان جاهلان نادانی که در حماقت خود لجاجت کردند و جنگ نهروان را به‌وجود آوردند و خدای حماقت خود شدند. این‌ها همان کسانی بودند که مثل گوسفندان گرگ‌زده گرداگرد حضرت علی(ع) اجتماع کردند ولی افسوس پس از بیعت، گروهی پیمان شکستند، گروهی از دین خارج شدند و گروهی دیگر سر به طغیان نهادند.

کارشناس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی قم ادامه داد: امام علی(ع) در خطبه پنجم نهج‌البلاغه، مقصود خویش را از عبارت «هر کس میوه را به موقع نچیند چون کشاورزی است که بذر را در زمین دیگری بپاشد»، تلاش بی‌حاصل و عدم بهره‌مندی از عمل خویش بیان می‌کند. بهره‌مندی از میوه رسیده و به موقع چیدن آن همان بهره‌مندی امت اسلامی از ثمره امامت مولا علی(ع) پس از رحلت رسول‌الله(ص) است که با جریان سقیفه چنین چیزی حاصل نشد و بعد از آن با پاشیدن بذر در زمین دیگری و انتخاباتی نابجا، دومین ضرر و محرومیت به اجتماع مسلمین تحمیل شد.

وی افزود: حضرت در خطبه پنجم به مثل «شدت لرزش ریسمان آویزان در چاه به لرزش قلب‌ها» اشاره می‌کند. لرزش قلب‌ها مقدم بر لرزش اندام‌ها است و تا قلب نلرزد، بدن به لرزش نمی‌افتد؛ اصولا سِرّ و سکوت لازم و ملزوم یکدیگرند. داشتن سر در درون سینه سکوت می‌آورد و حضرت چون شایستگی در مخاطبان خود نمی‌دیدند از بیان اسرار نیز خودداری کردند و مظلومانه فرمودند «اگر بگویم، به من تهمت می‌زنند که به حکومت حریص است و اگر ساکت بمانم می‌گویند که از مرگ ترسیده است»؛ سپس مقتدرانه و در کلامی بهت‌آور می‌فرمایند «با آن همه جنگ‌ها و مبارزات، به خدا قسم عشق پسر ابوطالب به مرگ از علاقه کودک شیرخوار به پستان مادر بیشتر است».

مدیر کانون نویسندگان نماز استان قم با اشاره به خطبه ششم نهج‌البلاغه با موضوع فریب و فرصت‌، بیان کرد: مثل این خطبه کفتاری است که با فریب شکار می‌شود؛ این مثل کنایه از شخص ساده‌لوحی است که به راحتی فریب می‌خورد. وقتی به حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) پیشنهاد شد که طلحه و زبیر پیمان‌شکن را دنبال نکند و آماده جنگ با آنان شود، با این مثال به ما آموختند که من نه فریب جوسازی‌ها را می‌خورم و نه در برابر محارب، خود را به تغافل زده و یا اغماض می‌کنم. زیرا ایشان از توطئه پشت پرده منافقان کاملا آگاه و بصیر بوده‌اند.

کارشناس فرهنگی ستاد اقامه نماز استان قم با شرح خطبه سیزدهم این کتاب با موضوع مسجد شناور، گفت: در مثال این خطبه سرنوشت مسجد بصره و مردم آن به کشتی که در آب فرو رفته و فقط سینه آن پیداست و همه سرنشینان آن غرق شده‌اند، تشبیه شده است. امام علی(ع) در چندین خطبه مردم بصره را به علت پستی اخلاق، نفاق، پیمان‌شکنی و کمک به دشمنان در جنگ با حضرت به شدت نکوهش کرده‌اند.

وی افزود: در همین خطبه پس از جنگ جمل، مردم بصره را با القابی همانند لشکر زن، پیر و چهارپا، فراری از جنگ و ... مذمت می‌کنند. مولا علی(ع) این فریب را نتیجه عقل‌های سبک و خردهای سفیهانه آنان دانسته و فرمودند « شما(مردم بصره) هدف هر تیرانداز، لقمه هر خورنده و شکار هر شکارچی هستید».

حجت‌الاسلام لطفیان با اشاره به خطبه شانزدهم نهج‌البلاغه با موضوع غربال حیدری، اظهار کرد: این خطبه کنایه از آزمایش انسان‌های مخلوط(خوب و بد) در میدان‌های جهاد و مقاومت، به‌منظور جداسازی آنان است. حضرت علی(ع) کسی است که با دمیدن اندکی از حرارت حیات بخش الهی به جامعه یخ‌زده و بی‌روح، آن‌چنان آن را زیر و رو خواهد کرد که آتش دیگ، محتوای آن را به جنب و جوش در می‌آورد و اصولا در این حرارت‌ها است که صعود‌ها و سقوط‌ها، له شدن یا ماندگاری، خالصی یا ناخالصی و جوهره وجودی هر شخص معلوم می‌شود و در جایگاه اصلی خود قرار می‌گیرد.

کارشناس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی قم با اشاره به عمق فاجعه، شدت تخریب جامعه اسلامی و ضایع کردن زحمات رسول‌الله(ص) فقط در یک فاصله زمانی کوتاه 25 ساله (مدت خلافت خلفای سه‌گانه) و بازگشتن به دوران جاهلیت، به خطبه هفدهم نهج‌البلاغه با موضوع قاضی عنکبوتی اشاره کرد و افزود: حق محکم‌ترین و شبهه سست‌ترین چیزها است. حق استحکامش را از حق تعالی می‌گیرد ولی شبهه همواره خود را به جای حق جا می‌زند در حالی که استوار نیست؛ زیرا ریشه  اصلی و پیدایش شبهه از جهل است و جهل نیز استحکام ندارد، بر خلاف حق که در اوج قدرت و ماندگاری، ریشه در علم و یقین دارد.

مدیر کانون نویسندگان نماز استان قم گفت: در خطبه هفدهم نهج‌البلاغه، مَثَل گرفتار شدن مگس در تارهای عنکبوت مطرح می‌شود و ممثل قاضی جاهل بی‌تقوای خدانشناس است که در شبهات حکم می‌کند؛ انسان نادانی که در منصب تدریس، تبلیغ، داوری و قضاوت نشسته و به جای علوم مفید انبوهی از نادانی را در خود جمع کرده است، غیر از آن که مردم را با قضاوت‌هایش به هلاکت می‌اندازد خودش هم در تاریکی‌های فتنه می‌تازد. بنابراین، مگس اگر به دام عنکبوت می‌افتد از نادانی اوست و همچنین عدم توانایی برای آزادی‌اش.

وی بیان کرد: با اینکه تار عنکبوت از سست‌ترین دام‌هاست، خلاصی داور و قاضی چه در محیط‌های خانوادگی و چه در محیط‌های اجتماعی از تار شبهات مادامی که از نادانی‌هایش جدا نشده است محال است، « فهُوَ مِن لبس الشُبهاتِ فی مِثل ِ نسج ِ العَنکَبوت» قاضی و داور نادان در برابر شبهات به مانند مگسی در تارهای سست عنکبوت گرفتار است. او نمی‌داند رأیی که داده بر صواب بوده یا بر خطا؛ اگر درست قضاوت کرده می‌ترسد که اشتباه باشد و اگر به اشتباه رأی داده باشد در خیال خود امیدوار است که صحیح حکم کرده باشد.

captcha