بازار نشر طی سالهای اخیر شاهد خلق و انتشار آثار بسیار متعددی در حوزههای مختلف بوده، ولی نکته مهم اینکه در چاپ کتابهای داستانی، شاهد خلق آثار متعددی در حوزه دفاع مقدس بودهایم.
آثاری همچون «دا»، «نورالدین پسر ایران»، «لشکر خوبان»، «من زندهام»، «پایی که جا ماند»، «جای امن گلولهها»، «فرمانده من»، «اسماعیل»، «گرگسالی»، «شنام» و ... نمونههایی از این آثار هستند که در حوزه دفاع مقدس و با رویکردهای مختلف اجتماعی، عاطفی و استنادی منتشر شدهاند.
همزمان با هفته دفاع مقدس، خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) به سراغ جواد کاموربخشایش، مدرس ادبیات و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس رفته است تا با وی درباره وضعیت آثاری که در این حوزه منتشر شدهاند به گفتوگو بنشیند.
ـ لطفاً ارزیابی خود را درباره آثاری که در این حوزه منتشر شدهاند بفرمایید.
آثار بسیاری در حوزه دفاع مقدس نوشته شده است، با این وجود باید گفت آثاری جذابیت بیشتری در این حوزه دارند که آمیخته با احساس و عاطفه باشند. این دست کتابها مخاطبان بیشتری را جذب میکنند.
از سویی اگر بخواهیم از بعد دیگری به این حوزه نگاه کنیم، وجه استنادی را باید مورد بررسی قرار دهیم. این بخش، مظلومیت ایران اسلامی و جنایات رژیم بعثی عراق علیه ایرانیان را هویدا میکند. این گونه ادبی جذابیت بالایی دارد.
روزنوشت و یادداشتنوشت از جمله رویکردهایی است که در این بعد ادبی نوشته میشوند؛ این رویکردها یعنی به روز بودن و زنده بودن خاطرات که خود از اهمیت بسزایی برخوردار است.
ـ پیش از این تأکیدات بسیاری درباره نگارش لحظه به لحظه رویدادها داشتید و اینکه هر چه خاطرات سریعتر به نوشتار درآیند، سندیت و جذابیت بیشتری را شامل میشوند. لطفاً در این باره توضیح دهید.
من با ذکر مثالی درباره خاطرات ناصر حسینیپور به این حوزه ورود میکنم. کتاب «پایی که جا ماند»، خاطرات 100 روز از 808 روز اسارت حسینیپور است که در قالب 800 صفحه به نگارش درآمده است.
وی برای نگارش این کتاب، خاطراتش را طی دوران اسارت به صورت لحظه به لحظه و با ذکر واژگان یادداشت میکرد و پس از بازگشت به میهن اسلامی، خاطرات را با استفاده از واژگان به نوشتار درآمده، تداعی و مکتوب کرد.
از سویی کتاب «من زندهام» روبروی ماست؛ این کتاب نیز شامل خاطرات چندین سال اسارت معصومه آباد است که در قالب 600 صفحه به نگارش درآمده است.
با ذکر این مثالها میتوان دریافت که ذهن انسان اگر در لحظه و روزی که اتفاق در آن میافتد یادداشتبرداری کند، خاطرات پویاتر، فعالتر و به حادثه نزدیکتر هستند و میتوان به آنها استناد بیشتری کرد.
البته استنادات اگر آمیخته با رویکردهای مختلف ادبی باشند، موثرتر واقع میشوند. در حوزه نگارش خاطرات دفاع مقدس و استنادات این حوزه، نویسندگان کشورمان به نحو مطلوب اقدام کردند، ولی بخش یادداشتهای روزانه دیگر روی نداده است و کمتر اسیری بوده که در دوران اسارت، خاطرات خود را یادداشت کرده باشد.
با توجه به اینکه کتابهای بسیاری از دوران جنگ به قالب نوشتار درآمدهاند، ولی باید گفت در مقابل این رویکرد، کتابهایی که در حوزه خاطرات آزادگان و اسرا نوشته شدهاند کمتر هستند و این موضوع شاید به دلیل شرایط اردوگاههای عراق بوده است که اجازه داده نمیشد اسرا خاطراتشان را بنویسند.
ـ به عقیده شما چگونه میتوان آثار این حوزه را قوت بخشید؟
در اینجا این نکته را یادآور شوم که کتاب «پایی که جا ماند» جزء ارزشمندترین کتابهایی است که در این حوزه باقی میماند. البته کتابهای زیادی در این حوزه نوشته شدهاند که برای مثال میتوان به کتابهایی اشاره کرد که مسعود دهنمکی در حوزه دفاع مقدس و در قالب کتابشناسی منتشر میکند.
بر این اساس میتوان گفت آثار این حوزه بسیار هستند، ولی در عین حال، راه نرفته بسیار داریم. این در حالی است که ادبیات دفاع مقدس در گونههای مختلف ادبی، ادبیاتی غنی است که در دسترس نویسندگان موجود است و میتوانند از آن بهره بگیرند.
در حدود شش میلیون نامه در این حوزه وجود دارد که اگر آنها را واکاوی و بررسی کرده و نقاط خاص آنها را استحصال و موضوعبندی کنیم، میتوانیم غنای بیشتری به ادبیات دفاع مقدس ببخشیم و مطالبی ارزشمندتر از آنچه هماکنون در بازار نشر وجود دارد ارائه کنیم.
ـ همان طور که اشاره کردید، آثار متعددی در این حوزه وجود دارند. چه راهکارهایی را میتوان از خاطرات و یادداشتها به کار گرفت تا در راستای بهرهبرداری از کتابها قدم برداشت؟
این کتابها بسیار آموزنده هستند و یکی از ابعاد آنها انسانسازی است. خاطرات بیان شده در این کتابها نشان دهنده مدیریت روابط انسانها و رویدادها و موقعیتهای مختلف در اوضاع بحرانی است.
انسانی که در شرایط بحران قرار دارد و به جایی دسترسی ندارد تا کمک بگیرد، در واقع در محیطی بسته جای گرفته که تنها توکل به خدا میتواند وی را در این حوزه کمک کند. به این معنی که خداوند را در هر لحظه حی و حاضر ببیند.
خداوند در اوضاع بحرانی جنگ به رزمندگان و ایثارگران استقامت، صبر و مقاومت میبخشید. البته این نحوه اتصال به ذات لایزال الهی درباره اسرا صورت نامطلوبتری به خود میگیرد، زیرا تنها ماندن در محیطی بسته فقط مطرح نیست. شکنجه روحی و جسمی که بر اسرا وارد میشد نیز سبب آن بود که مقاومت، صبر و توان آنها افزایش پیدا کند.
اگر از دیدگاه کاربردی بخواهیم به این حوزه نگاه کنیم، چگونگی افزایش مقاومت افراد در لحظات بحرانی خود درس عبرتی برای سایر انسانهاست؛ انسانهایی که به درجات والای خودسازی رسیدند و توانستند در بدترین شرایط در برابر دشمن از خود ضعف و سستی نشان ندهند و حتی به بهای از دست دادن عضوی از اعضای بدن یا حتی قرارگیری در شرایطی سخت و بسیار دشوار، ایمان خود را نگاه دارند و خللی به ایمانشان وارد نشود.
جانبازان، ایثارگران و آزادگان الگو و نماد برای دیگر افراد جامعه هستند. به فرموده رهبر معظم انقلاب، این افراد الماسان درخشانی هستند که بر اثر گذشت زمان صیقل خوردند. اگر این افراد هماکنون وجود نداشتند، قطعاً ادبیات حوزه دفاع مقدس نیز معنی خود را از دست میداد.
در راستای نگاه کاربردی به دفاع مقدس، میتوان گفت که از متن این رویدادها میتوان فیلمهای سینمایی آموزنده و کتابهایی با قالبهای مختلف داستان، داستانک، رمان و ... برای نسل جوان خلق کرد. اگر بتوانیم هدف والای رزمندگان را به نسل جوان منتقل کنیم و چرایی آن را بازگو کنیم، میتوانیم به بسیاری از سؤالات دیگر نسل جوان پاسخ دهیم.