مجید ابهری، پژوهشگر در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با اشاره به این موضوع که استفاده از نرمافزارهای موبایلی یکی از دلایل طلاق به شمار میروند، اظهار کرد: در پژوهشهای انجام شده پیرامون علل طلاق در جامعه و دلایل افزایش آن، باید گفت که حدود 30 درصد از خانوادههای ایرانی در طلاق عاطفی به سر میبرند و به خاطر مسائل فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی حاضر نیستند آن را تبدیل به طلاق شرعی و قانونی کنند. در کنار این گروه تغییر سبک زندگی از الگوی اسلامی، ایرانی تحت تأثیر شبکههای ماهوارهای و نرمافزارهای اجتماعی همچون فیس بوک، توییتر، یا سایر نرمافزارهای تلفن همراه مثل وایبر، تانگو، ویچت و... از دیگر عوامل مشکل آفرین هستند.
وی ادامه داد:از آنجا که عوارض اصلی کاربری این نوع نرمافزارها انزوا و گوشهگیری از دیگران است، در 40 درصد از بروز اختلافات و کشمکشهای خانوادگی، این گونه از نرمافزارها یکی از دلایل اصلی طلاق است.
استمرار استفاده از نرمافزارهای موبایل سبب افزایش مشکلات میشود
این پژوهشگر تصریح کرد: از آنجا که حضور در این نرمافزارها و شبکهها سبب استمرار گفتوگو و در برخی موارد ملاقاتهای حضوری بین افراد میشود، متأسفانه این فرآیند به دلایل دیگر طلاق اضافه شده است.
وی بیان کرد: اگر نتوانیم این سامانهها را دلایل اصلی طلاق قلمداد کرد، حداقل میتوان از آنها به عنوان بسترهای آشکارساز مشکلات و اختلافات نام برد.
این آسیبشناس اجتماعی یادآور شد: نکات غیراخلاقی، فیلمها و تصاویر ضدارزش و مغایر با مبانی فرهنگی و دینی ما سبب زشتیزدایی از بعضی حرکات شده و در کنار آن تهدیدات جدی و هیجانهای رفتاری را نیز میتوان بر آنها اضافه کرد. متأسفانه دسترسی به مسائل خصوصی افراد سبب میشود که از این ابزار در پارهای از اوقات به عنوان وسایل باجگیری استفاده کرد.
کمرنگشدن ارزشهای دینی سبب افزایش طلاق میشود
وی بیان کرد: کمرنگ شدن ارزشهای دینی و تغییر سبک زندگی، سستی روابط عاطفی تحت تأثیرالگوهای رفتاری غربی سبب افزایش طلاق توسط این ابزارهاست.
ابهری اظهار کرد: پیش بینی میشود در صورت ادامه حضور و کاربرد نرمافزارهای یاد شده آمار طلاق در شش ماهه دوم سال روند صعودی بیابد و این دلیل به عنوان یکی از دلایل ساختاری در طلاق قلمداد و لحاظ شود.
وی افزود: اولین نهاد مؤثر در کاهش استفاده از این ابزار کانون خانواده و سپس بنیادها و نهادهای فرهنگی، رسانهها و در رأس همه آنها صداوسیماست که در مجموعه تلاشها و حرکتهای همسو باید به سمت اصلاح الگوهای رفتاری و تبیین سبک زندگی و ارجاع آن به سبک زندگی اسلامی ایرانی به عنوان اهرم های کاهش و کنترل این ابزارها باشند.