به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، ادبیات هر ملتی متأثر از اتفاقات و رخدادهای آن ملت است و هر جامعهای تأثیری متقابل از هنر و ادبیات خود میگیرد.
وقتی ظلم و استبداد در جامعهای رواج پیدا میکند ادبیات آن کشور فریاد انعکاس مظلومیت ملت خود را به گوش جامعه و جهانیان میرساند و در عین حال افراد جامعه را دعوت به مقاومت و دادخواهی و شکیبایی میکند و فرهنگ مقاومت را به آنان میآموزد.
در کشور ما نیز هنگامی که عراق به ایران حمله کرد و کشور را مجبور به دفاع کرد جنگی ناخواسته و تحمیلی در کشور شکل گرفت که تمام افراد جامعه را متأثر کرد. جنگی که اکثریت مردان باغیرت ایران اسلامی را که چندی بیش نبود که از جنگ داخلی و انقلاب اسلامی فارغ شده بودند به جبهههای جنگ کشید و در این میان بسیار بودند هنرمندان، شاعران و نویسندگانی که همچنان که با سلاح قلم خویش به جنگ با دشمن و دفاع از کشور میپرداختند اسلحه به دست گرفته و در خطوط درگیر با دشمن، رشادت و شهامت و ایثار را به تصویر کشیدند.
و درست از همان جا بود که موج جدیدی از ادبیات به نام ادبیات دفاع مقدس در ایران شکل گرفت. در واقع در تاریخ ادبیات ایران پس از شاهنامه فردوسی که حماسه را با حکمت در آمیخت و پیکار بین خیر و شر و جنگ بین حق علیه باطل را به تصویر کشید میتوان به ادبیات دفاع مقدس اشاره کرد.
اما تفاوت عمدهای که ادبیات دفاع مقدس با ادبیات جنگ در جهان دارد درونمایه و محتوای این جنگ است و آن درونمایه توانسته است شکلی حماسی و مقدس به این جنگ ببخشد.
ادبیات دفاع مقدس ابتدا در قالب سرود، داستان کوتاه و نقل خاطرات شکل گرفت
ادبیات دفاع مقدس در سالهای اولیه آغاز جنگ به صورت سرودها، داستانهای کوتاه و نقل خاطرات به شکل مستقیم یا استفاده از دفترچه خاطرات رزمندگان و یادداشتهای به جا مانده از شهدا شکل گرفت؛ اما هنوز در تلاطم جنگ، ادبیات به شکل کامل و امروزی آن را شاهد نبودیم. پس از پایان جنگ و به دست آمدن فرصت برای رزمندگان و جنگدیدهها، قلمهایی به کار افتاد تا خاطرات و دیدهها و شنیدهها را به داستان و رمان تبدیل کنند. اما از آنجا که هیچیک از آنها از آموزشهای کلاسیک و تجربه نوشتن برخوردار نبودند، آثار داستانی سالهای ابتدایی پس از جنگ شکل خاطره خام داشت. با جذب شدن علاقهمندان به نویسندگی در ژانر و موضوع جنگ و آموزشهای ابتدایی آثاری نو و در خور تقدیر پدید آمد و این روند تا امروز ادامه داشته است.
در سالهای اخیر بنیادها و ارگانهایی با تشکیل گروههایی به ثبت و ضبط اسناد و خاطرات دوران دفاع مقدس پرداختند و از این طریق منبعی غنی و کامل برای رشد و شکوفایی ادبیات دفاع مقدس فراهم کردند و همچنین با دادن سفارش هایی برای نوشتن رمان و مجموعه داستان به نویسندگان این حوزه توانستند تا حد قابل توجهی جایگاه ادبیات دفاع مقدس را در جامعه تثبیت کنند. این در حالی است که بسیاری از نویسندگان مستقل و علاقهمندان به این حوزه به صورت خودجوش و متأثر از رشادتها و شهادتهای رزمندگان در این زمینه آثار قابل تأملی ارائه دادهاند.
اما با تمام این اوصاف ادبیات دفاع مقدس هم مانند سایر حوزههای ادبی از گزند آسیبها و نواقص دور نمانده است. هر چقدر که از سالهای اولیه پس از جنگ دورتر شدیم و هرچقدر که داستانها، رمانها و زندگینامههای بیشتری بر اساس خاطرات و زندگی شهیدان و جانبازان و آزادگان و خانوادههای آنها چاپ و منتشر شد این حوزه از ادبیات بیشتر دچار تنزل شده و مخاطبان بیشتری را از دست داد.
عدهای شاید این موضوع را به دلیل فاصله گرفتن از فضای جنگ و دوران دفاع مقدس بدانند و عدهای هم شاید آن را به دلیل منسوخ شدن ادبیات دفاع مقدس تلقی کنند اما مسلما هیچ کدام از اینها نمیتواند صحیح باشد. چراکه هر چند که ما بیش از 30 سال از دوران جنگ فاصله گرفتهایم اما هنوز داغ آن در دل مردم جامعه ما تازه است و هنوز جانبازان و خانوادههای شهیدان بسیاری در جامعه حضور دارند و همین میتواند کافی باشد برای اینکه یاد دفاع مقدس و داغ جنگ در جامعه زنده و تازه مانده باشد.
ادبیات دفاع مقدس را نمیتوان منسوخ شده دانست به دلیل آنکه هنوز اشکهای بسیاری از چشمان مادران و فرزندان و همسران شهدا جاری است و هنوز بسیاری از کوچه و خیابانهای شهر عطر شهید میدهند، هنوز شهیدان بسیاری هستند که خاطرات و زندگی آنها داستانها و درسهای بسیاری برای بازگویی دارد و هنوز هم شهید میآورند.
در این میان هنرمندان متعهدی که درد جامعه و مردم دارند هنوز هم دست به قلم هستند و از خون شهدا و ارزشهای دفاع مقدس با قدرت قلم خویش حفاظت میکنند.
اما از آسیبهای وارده به ادبیات دفاع مقدس میتوان به ممیزی تک بعدی، عدم فرهنگسازی عمومی، دلسردی مخاطب، دولتی شدن، خودسانسوری، تنزل آثار در این زمینه و جشنوارههای این حوزه اشاره کرد.
دولتی شدن ادبیات دفاع مقدس؛ از آسیبهای اصلی این حوزه
ابراهیم حسنبیگی، نویسنده و صاحبنظر در حوزه ادبیات دفاع مقدس در اینباره گفت: یکی از اصلیترین آسیبها این است که توجه به موضوع دفاع مقدس در فرهنگ عامه و در فرهنگ عمومی جامعه تنزل پیدا کرده است و نمیشود در این مقوله تنها گریبان نویسنده را گرفت که چرا کمکار شده است بلکه در تمام مقولهها کمکاری وجود دارد و همه اینها به این دلیل است که گرایش به مفهوم دفاع مقدس و حفظ ارزشهای دفاع مقدس هر روز که میگذرد کمرنگتر از قبل میشود و علت این بیتوجهی عمومی هم این است که ما یک متولی نداریم که بخواهد در مورد این ارزشها فکر بکند و راجع به آنها برنامهریزی کند و فرهنگ دفاع مقدس را ترویج دهد.
این نویسنده برجسته، دولتی شدن ادبیات دفاع مقدس را از آسیبهای اصلی دانسته و اظهار کرد: یکی از مشکلاتی که ما در حوزه دفاع مقدس از آغاز داشتهایم و به قول معروف سنگ بنا را کج گذاشتهایم این است که دفاع مقدس و حفظ ارزشهای آن را خیلی دولتی کردیم. در حالی که باید ملی میبود و باید کاری میکردیم که دولت آنقدر خودش را درگیر این مراسمها و این هفته نکند و مردم تماشاچی نباشند. اگر حفظ ارزشها خودجوش بود هم برای مخاطب بهتر بود و هم برای نویسنده.
حسنبیگی در ادامه با اشاره به سانسور در ادبیات دفاع مقدس گفت: تیغ ممیزی دست همه را میبرد از جمله نویسندههای دفاع مقدس. یک تلقی عمومی وجود دارد به ویژه در مسئولان ارشاد و ممیزی که ما چیزی از جنگ که جنبههای منفی دارد و آن روی سکه جنگ را است نباید بنویسیم و باید فقط به جنبههای مثبت جنگ بپردازیم. این اصرار و این ممیزی وجود دارد و خیلی از نویسندههایی که از آنها میپرسیم که چرا راجع به جنگ نمینویسید میگویند که چون چیزی که میخواهیم را نمیتوانیم بنویسم که البته زیر سؤال بردن جگ نیست. این تک بُعدنگری هم متأسفانه در ادبیات دفاع مقدس وجود دارد که سبب دلسردی نویسنده و مخاطب میشود.
آثارمان را خودسانسوری میکنیم
وی در ادامه با اشاره به خودسانسوریها گفت: نویسندههایی از جنس ما که خودمان را سرباز جنگ میدانیم نیز آثارمان را خودسانسوری میکنیم و نمیتوانیم همه چیز را بگوئیم که این موضوع موجب دلزدگی و دوری مخاطب هم میشود.
نویسنده کتاب «ریشه در اعماق» با تأکید بر تأثیر جشنوارهها بر ادبیات دفاع مقدس ادامه داد: ما دو نوع جشنواره داریم یکی جشنوارهای که آثاری که منتشر شدهاند را مورد ارزیابی قرار میدهد و برترینها را انتخاب میکند؛ این جشنوارهها در واقع به مردم کمک میکنند تا آثار خوب را در حوزه دفاع مقدس بشناسند و بخوانند. مثل جشنواره شهید غنیپور. این جشنوارهها در زمانی اثر مناسب گذارند که ما در جامعه آثار مناسب داشته باشیم اما وقتی آثار برجسته کمی داشته باشیم هم کار انتخاب مشکلتر میشود و هم آثار خیلی خوب معرفی نمیشود.
وی تصریح کرد: اما نوع دوم جشنوارهای است که نویسندهها را تشویق میکند که آثار تازهای خلق کنند مثل جشنواره داستان انقلاب که مرحوم فردی برپا کردند. این جشنوارهها به کتابهای نوشته شده کاری ندارد و با نویسندهها طرف است و از آنها میخواهد اگر اثر تازه و بکری در این زمینه دارند در این جشنواره شرکت کنند و هر ساله 200 اثر جدید درباره انقلاب از ضعیف تا قوی در این جشنواره شرکت میکند و بهترینها هم جایزه میگیرند و کتابش هم چاپ میشود. اگر این جشنواره نبود چه بسا که ما یک رمان هم در سال درباره انقلاب نداشتیم. من این نوع جشنواره را تأثیرگذار میدانم که شاید اگر چنین جشنوارههایی در حوزه دفاع مقدس برگزار شود این نوع تشویقها و ترغیبها باعث شود که نویسندگان و جوانان به سمت قلمزنی در حوزه دفاع مقدس بروند.
این نویسنده برجسته حوزه دفاع مقدس ادامه داد: اما در میان و برای جبران کمبودهای ناشی از آسیبهای وارده بر ادبیات دفاع مقدس و جذب هرچه بیشتر نویسندگان به این حوزه و همچنین به منظور پاسداری از ارزشهای شکوهمند دفاع مقدس برخی از ناشران و مؤسسات و حتی بسیاری از نهادها و ارگانهای معتبر کشور اقدام به جذب و جلب نویسندگان صاحب سبک و حتی جوان کردهاند تا با بررسی و مطالعه آثار به جا مانده و خاطرات و زندگینامههای تعدادی از شهیدان و جانبازان از پیش انتخاب شده به خلق داستان، رمان و اثری درباره آنها بپردازند. این اقدام که در حوزه ادبیات دفاع مقدس از آن به عنوان سفارشینویسی یاد میشود موافقان و مخالفان خاص خود را دارد اما تأثیری که بر ادبیات دفاع مقدس گذاشته است را به طور نسبی میتوان تأثیری مثبت و افزایشی قلمداد کرد.
حسنبیگی، کارشناس ادبیات فارسی در اینباره اضافه کرد: سفارشینویسی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. یکی اینکه به نویسنده بگویند درباره این موضوع و یا این شخصیت موظفی کاری انجام بدی که این محدود کردن خلاقیت و هنر نویسنده است و من این را مضر میدانم و چقدر خوب است که اینگونه سفارشها داده نشود. اما یک نوع سفارش هم هست که البته عمده سفارشها هم از این دسته هستند که یک ناشری یا مؤسسهای که میخواهد در این زمینه فعالیت کند به نویسنده میگوید که قرار است ما امسال مثلا 10 کتاب در حوزه دفاع مقدس چاپ بکنیم ما حقالتألیف خوب میدهیم و با کیفیت کار را چاپ میکنیم و حمایت مادی و معنوی میکنیم که شما بتوانید اثری که مد نظر است را درباره جنگ بنویسید این اسمش واقعا سفارشی نوشتن نیست.
اولین آثار منسجم در این ژانر در دهه 70 در بنیاد جانبازان شکل گرفت
وی اظهار کرد: اولین نوع نوشتن در این ژانر زمانی بود که در دهه 70 در بنیاد جانبازان مجتبی رحماندوست که مسئولیت فرهنگی را به عهده گرفته بود آمد یک برنامهای گذاشت و نویسندهها را جمع کرد و به این صورت با آنها کار کرد و آنها را به دیدن جانبازان میبردند که این بسیار تأثیرگذار بود و موجب میشد که آثار قابل توجهی در مورد جانبازان در آن سالها منتشر شود. در حقیقت بدون اینکه سفارش خاصی به ما بدهند کمک کردند که ما در آن فضا قرار بگیریم و آثار خوبی را قلم بزنیم و این در حقیقت فرهنگسازی بود نه سفارش.
این نویسنده شبیهنویسی و الگو گرفتن از رمانها و ادبیات جنگی غرب نیز یکی دیگر از آسیبهایی است که میتواند در آینده گریبانگیر نویسندگان جوانی شود که دفاع مقدس را به چشم ندیدهاند و آن را لمس نکردهاند و برای خلق آثار خود از ذهن خود و از الگوهای ادبیات جنگ غرب استفاده خواهند کرد که این آسیب نیز میتواند با ثبت خاطرات و پژوهش و تحقیق در سلوک و رفتار خاص رزمندگان در عملیات و در زمان استراحت و تفریحات و آموزشهای آنها به حداقل خود برسد. با این همه با وجود پارهای از آسیبهای موجود در ادبیات دفاع مقدس این نوع از ادبیات که روایتگر حماسهای هشت ساله است در تمام این سالها از انبوه آثاری ارزشمند و قابل توجه و درخور تقدیر بهره برده است.
طبق آماری حدودی تا کنون حدود 6500 عنوان کتاب در موضوعات گوناگون ادبیات دفاع مقدّس نوشته شده است که حدوداً شامل 2800 اثر از نوع خاطرات، 800 کتاب شعر، 500 عنوان زندگینامه شهدا، 800 عنوان داستان، 800 کتاب زندگینامه رزمندگان و سرداران، 200 کتاب عکس، فیلمنامه و تئاتر و بالاخره بیش از 200 عنوان کتاب در زمینه تاریخنگاری جنگ و شرح عملیات مختلف و تحقیقات نظامی در حوزه ادبیات دفاع مقدس به چاپ رسیده که تعداد قابل توجهی است.
همین تعداد کتابی که تا کنون در این حوزه به دست مخاطبان و اهالی کتاب و مطالعه رسیده بسیار امیدوارکننده است اما میتوان امیدوار بود که در آینده به جهت پاسداری و حراست هرچه بیشتر از فرهنگ دفاع مقدس که غرور ملی و سرمایه ارزشی جامعه ما محسوب میشود دولت و اهالی قلم و همچنین تک تک مردم جامعه دست به دست هم داده و ادبیات دفاع مقدس را که انتقالدهنده فرهنگ و ارزشها به نسلهای بعدی و به جهانیان است بیش از پیش به بالندگی خود نزدیک کند و باید تلاش کنیم که فارغ از تعصبات گروهی و نویسندگی، تمامی آنچه که در حوزه دفاع مقدس خلق میشود و به چاپ میرسد را با موشکافیها و دلسوزیها از آسیبهای وارده در امان نگه داریم و از آنچه به دور از هویت ملی و آموزههای مذهبی است و آنچه روح حماسه را برای نسل آینده بیرنگ میسازد پرهیز کنیم.
*حدیثه سوختانلو