کد خبر: 1459730
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۰
بزرگداشت چهل‌و‌هفتمین سالگرد جلسات قرآن استاد بادپا؛

جشن تولدی برای تجدید خاطرات دلدادگی پای رحل قرآن

گروه فعالیت‌های قرآنی: یکشنبه شب و همزمان با شب عید غدیرخم شاگردهای استاد هوشنگ بادپا جمع شده بودند تا ۲۴۴۴ هفته‌ای را که استاد پای رحل قرآن برای عاشقان قرآن مشق عشق کرده بود، گرامی بدارند و ۴۷ سالگی جلسات قرآن این استاد را جشن بگیرند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مسجد امام عصر(عج) در شبی که همه در تدارک برگزاری جشن بزرگترین عید شیعیان هستند، محل ثقلی شده برای شاگردها دلداده و استاد مهربانی‌ها که سال‌‌های سال هر صبح جمعه پای رحل قرآن مشق عشق می‌کردند. جمعی از شاگردهای استاد «هوشنگ بادپا» به همت «کانون نبأ خبرگزاری ایکنا» در این شب نورانی دور هم جمع شدند تا شبی خاطره‌انگیز را همزمان با چهل و هفتمین سال راه‌اندازی جلسات آموزش قرآن این استاد در پای رحل قرآن رقم بزنند.
اینجا تنها شاگردهای استاد حضور ندارند و چهره‌های آشنا، مسئول و صاحب نام زیادی را می‌توان دید که مهدی قره‌شیخ‌لو، رئیس سازمان دارالقرآن‌الکریم، احمد حاجی شریف، معاون طبع و نشر این سازمان و جهانبخش فرجی، قاری بین‌المللی کشورمان تنها چند نفر از این افرد هستند که برای پاسداشت 47 سال خدمت به ساحت مقدس قرآن توسط استاد هوشنگ بادپا به این مراسم آمده‌اند.
همه چیز آماده است برای بزرگداشت 47 سال آموزش قرآن کریم و این را می‌شود از جنب و جوشی که در بچه‌های مسجد ایجاد شده است، دید. این جنب و جوش و شلوغی را می‌شود در خیابان پر از ماشینی که مسجد در آن واقع شده است هم دید. از این جنب و جوش که بگذریم در جای جای مسجد و حتی درهای ورودی آن، که آغوش خود را به روی خیابان «جیحون» و رهگذرانش باز کرده است بنرهای نسبتاً بزرگی حکایت 47 ساله شدن این جلسه قرآن را به روایت نشسته‌اند تا رهگذران و نمازگزارانی که مسیرشان از این مسجد می‌گذرد، سری بالا بگیرند و نوشته‌ها را عجولانه و نصف و نیمه از مقابل چشم عبور دهند.
مسجد با اینکه نسبتاً کوچک است اما جمعیت زیادی را در خود جای داده است که نیمی از آن را کودکان و نوجوانان تشکیل می‌دهد، شاید حافظه این مسجد قدیمی تا امروز چنین جمعیت پر نشاطی را به خود ندیده باشد، فضای مسجد آکنده از سروصدای کودکانی است که به بهانه جشن 47 سالگی جلسات آموزش قرآن استاد هوشنگ بادپا کنار هم نشسته‌اند و برای سرگرم شدن، آموخته‌های قرآنی خود را بر روی دایره ریخته‌اند تا از این رقابت خودساخته دست خالی بیرون نیایند.
لحظاتی به اذان مانده است و زمان آمدن استاد به مسجد، قبل از رسیدن استاد شاگردها جلو درب ورودی مسجد و در دو ردیف رو در روی هم راهرویی را تشکیل داده‌اند، با گل‌هایی در دست منتظر هستند تا استاد وارد شود و گل‌ها را به او تقدیم کنند، شاگردها که عجولانه منتظرند تا هرچه زودتر از این مأموریت سنگین به خوبی بیرون بیایند سعی دارند با لبخندی بر لب تمام دلهره‌هایشان را از نگاه تیز حاضران در مسجد دور نگه دارند، اما در این کار ناموفق‌اند، استاد وارد می‌شود با قدم‌هایی که هیچ تزلزلی در آن دیده نمی‌شود، همان اشتیاقی که روز اول تشکیل جلسه در چشمانش دیده می‌شد، در این شب خاطره‌انگیز نیز دیده می‌شد. از لحظه اهدای گل‌ها به استاد تا نشستن را نمی‌توان در قالب کلمات ریخت، اینجای جلسه را باید تنها دید و دید و دید، تنها تصاویر می‌توانند از پس وصف این همه ابراز ارادات شاگردان به استاد بربیایند، برای ثبت این لحظات و تصاویر حتی پلک‌ها هم یک آن فرونمی‌آیند تا مبادا تصاویر دلداگی استاد و شاگرد ثبت و ضبط نشود.

captcha