کد خبر: 1466599
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۳
رمضان محمدی:

«روضة‌الشهدا» و «اسرارالشهادة» زمینه‌ساز تحریف در مقتل‌نگاری بوده است

گروه ادب: استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه «روضه الشهدا» و «اسرارالشهاده» زمینه‌ساز تحریف در مقتل‌نگاری امام حسین(ع) در دوره اخیر دانست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مقتل‌نگاری یکی از شاخه‌های تاریخ‌نگاری است که از زمان پیامبر اکرم(ص) رواج داشته است و این موضوع پس از شهادت امام حسین(ع) در واقعه کربلا به اوج خود رسیده است. مقاتلی که از گذشته تاکنون نوشته شده‌اند، برخی دارای اعتبار و مستند هستند و تعدادی هم سست بوده و معتبر نیستند که مراجعه به این مقاتل ضعیف می‌تواند زمینه ایجاد تحریفات زیادی باشد. از این رو درباره سیر مقتل‌نگاری امام حسین(ع) با حجت‌الاسلام رمضان محمدی، استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام به گفت‌وگو نشسته‌ایم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

-آقای محمدی درباره سیر مقتل‌نویسی امام حسین(ع) بگویید، مقتل‌نگاری از چه زمانی آغاز شده است؟

از قرن دوم و سوم به بعد حوادث مهمی که اتفاق می‌افتاد و حادثه مهمی رخ می‌داد و عده‌ای کشته می‌شدند، عده‌ای از مورخان این رخداد را به عنوان یک مقتل نقل می‌کردند و از نیمه قرن دوم این سنت در بین مسلمانان وجود داشته است، از این رو از جلد بیستم «الذریعه» تا «تصانیف شیعه» مرحوم آقابزرگ بیش از 60 مقتل را معرفی کرده است که تقریبا بیشتر از نیمی از آنها درباره امام حسین(ع) است.

«مقتل ابی‌مخنف»، «خوارزمی»، «مقتل الحسین مقرّم» تعدادی از مقاتل امام حسین(ع) هستند که معرفی شده‌اند، اما برخی از مقاتل مانند ابی‌مخنف جزء مقاتل اصلی محسوب می‌شوند و در آن واقعه عاشورا توسط هشام کلبی شاگرد ابی‌مخنف از وی نقل شده است و هر چه درباره این مقتل داریم، از ابی‌مخنف یادشده است و اگر دیگران هم نقل کرده‌اند، اصل و اساس آنها از ابی‌مخنف یعنی لوط بن یحیی الأزدی است و بسیاری از وقایع را از شاهدان عینی در کربلا نقل کرده است و پس از آن هر مقتلی داریم از «فتوح بن اعثم» گرفته تا کتاب‌های دیگری مانند «مقتل الحسین مقرّم»، «خوارزمی» تا قرون اخیر مانند «نفس المهموم» برگرفته از ابی‌مخنف است.

علاوه بر این مقتل، کتاب فتوح بن اعثم متوفی 314 هجری قمری است که اصل کتاب وی همچنان موجود است و همانطور که از عنوان کتاب مشخص است، مربوط به جنگ‌ها و فتوحات خلفاست و به واقعه کربلا نیز پرداخته است، البته نقل‌های این کتاب کمی شکل داستانی به خود گرفته است و پس از این کتاب، مقاتل‌الطالبیه است که تمام قیام‌های علویان را آورده است و حدود 40 صفحه از آن به حادثه کربلا اختصاص یافته است که عمده روایات از کتاب ابی‌مخنف است.

در دوره‌های بعد شرح اخبار، قاضی نعمان و شیخ مفید در کتاب «الارشاد» است که به طور مفصل به واقعه عاشورا پرداخته است و حدود 100 درباره عاشورا نوشته است و پس از قرن سوم به بعد کتاب‌هایی هستند که به زندگی امام حسین(ع) پرداخته و بخشی را به شهادت ایشان اختصاص داده‌اند. همچنین کتاب‌هایی درباره امام حسین(ع) در میان اهل سنت نیز زیاد است. دو مورخ بزرگ و معروف دیگر علی‌بن محمد مدائنی و هشام بن محمد نسّابه کلبی کتاب مقتل‌الحسین نصر منقری را با روایت مستقیم و بدون واسطه دریافت و نقل و روایت کرده‌اند که این کتاب‌ها از بین رفته‌اند و در حال حاضر وجود ندارند و اگر مقتل جوزی وجود نداشت، ما هیچ اطلاعی از این مقتل‌ها نداشتیم.

در دوره‌های بعد کتابی با عنوان «مثیر الاحزان و منیر سبل‌ الاشجان» است که این کتاب از مناقب شهر آشوب، شیخ مفید، فتوح بن اعثم استفاده کرده است و یکی از منابع علامه مجلسی در بحارالانوار همین منبع است و کتاب خوبی است.

منابع فراوانی درباره مقتل امام حسین(ع) وجود دارد، اما چند عنوان کتابی که امروز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و مورد غفلت واقع شده‌اند، کتاب‌های «قمقام ذخّار و صمصام بتّار» فرهاد میرزا نوه فتحعلی شاه قاجار است که از نظر تتبع و تحقیق و اسناد از اعتبار خوبی برخوردار است و نویسنده آن در مقدمه دلایل نگارش این کتاب را نوشته است. در روایات این کتاب دقت فراوانی شده است. همچنین کتاب شیخ عباس قمی با عنوان «نفس المهموم» نیز کتاب خوبی است. وی قلم بسیار توانایی داشته و 10 مقتل را دیده و تمام روایات آنها را غربال کرده و روایات ضعیف را کنار گذاشته است و امروز قابل استفاده است.

از مقاتل ضعیف هم چند نمونه نام می‌برید که تحریفاتی در آنها به وجود آمده است؟

گذشته از این مقاتل دو مقتل دیگر هم داریم که معمولا استفاده می‌شود اما ضعیف هستند یکی «روضةالشهدا»ست که نخستین مقتلی است که به فارسی نوشته شده است، جنبه‌های قصه‌پردازی آن بسیار زیاد است؛ به طوری که تا این زمان این گونه سابقه نداشته است که این قدر وقایع کربلا داستانی شود. زبان راحتی دارد، اما گفته می‌شود که دروغ‌پردازی در آن زیاد است که منشأ بسیاری از تحریفات است و کتاب دیگر «اسرارالشهاده» مرحوم فاضل دربندیی است و بخش اعظم آن مربوط به مقتل سیدالشهدا(ع) است و اخبار نادری در آن روایات شده است، هر چند روایات سستی نیز در آن وجود دارد، علاوه بر این روضه‌خوان خوبی بوده است، اما مطالب غیرواقعی هم در آن وجود دارد. از سوی دیگر کتاب «ناسخ‌التواریخ» سپهر کاشانی است که مطالب غیرواقعی در آن وجود دارد و از دو کتاب «روضةالشهدا» و «اسرارالشهاده» گرفته شده و از هر دو این کتاب‌ها سست‌تر است و باید کمتر به این کتاب مراجعه کرد.

چند سال پس از شهادت امام حسین(ع) مقتل‌نگاری آغاز شده است؟

از همان ابتدا مقتل‌نگاری وجود داشته است، اما اینکه به مقتل امام حسین(ع) پرداخته شود، مقتل ابی‌مخنف نخستین مقتل درباره امام حسین(ع) و واقعه کربلاست و اوایل نیمه قرن دوم این مقتل نوشته شده است.

از نظر اعتبار کدام مقاتل را برای مطالعه مداحان و ذاکرین اهل بیت(ع) سفارش می‌کنید؟

«نفس‌المهموم» شیخ عباس قمی به دلیل جامعیت آن و نوی نوشتار آن راحت و روان است، «قمقام ذخّار و صمصام بتّار» هم کتاب خوبی است اما قلم آن سنگین است، کتاب «لهوف» نیز اثر خوبی است و می‌تواند مورد استفاده مداحان قرار گیرد.

در بین کتاب‌ها و گزارش‌های تاریخی مقاتل از چه جایگاهی برخوردار هستند؟

مورخان اسلامی نه تنها درباره امام حسین(ع)، بلکه درباره افراد دیگر نظیر عثمان نیز مقتل‌نگاری کرده‌اند، از این رو معلوم می‌شود که این موضوع به عنوان یک واقعه تاریخی مورد توجه مورخان بوده است. البته نگاه ما به مقتل امام حسین(ع) مذهبی نیز بوده و با اعتقادات و باورهایی همراه است، اما توجه مورخان اسلامی از قرون نخستین به مقوله مقتل‌نویسی یک مقوله تاریخی بوده است، از این رو مقاتل خلفا، امیرالمؤمنین علی(ع) را نیز داریم و بیش از 50 مقتل نوشته شده است و بسیاری از آنها مربوط به اهل بیت(ع) هم نیست و درباره یک حادثه بزرگ تاریخی نوشته شده است.

یکی از آسیب‌ها این است که نقل‌ها با وقایع متفاوت است، اساساَ تفاوت این دو از چه دوره‌ای آغاز شده است، آیا می‌توان این آسیب‌ها را مربوط به زمانی دانست که مقتل‌نگاری آغاز شده است؟

ما در روضه‌خوانی در سیره اهل بیت(ع) هم داریم که در محضر امام صادق(ع) روضه خوانده شده است و تأکید شده که مصائب اهل بیت(ع) بیان شود، اما در قرون نخستین تا قرون هشتم برخی مواردی را که نقل می‌شود، نداریم. به عنوان مثال عبارات سخیفی در روضه‌خوانی‌ها و یا مقاتل به کار برده می‌شود که دور از شأن و جایگاه امام حسین(ع) است و به تحقیق چنین مواردی در روضه‌خوانی‌هایی که در محضر اهل بیت(ع) انجام می‌شد، وجود نداشته است.

این موارد تحریفی بیشتر مربوط به کتاب‌های «روضه الشهدا» و «اسرار الشهاده» است، اما آنها نیز عبارات سخیفی به کار نبرده‌اند و می‌توان گفت این موارد مربوط به زمان متأخر و قرن اخیر است که باید مراعات شود و این موارد به کار برده نشود.

شما در رابطه با اینکه زبان حالی که بیان می‌شود، متناسب با شأن آن بزرگواران باشد، چه پیشنهادی دارید؟

چند نوع روش ارائه مطالب وجود دارد، یکی از این روش‌ها می‌تواند نصوص تاریخی باشد که نشان می‌دهد این وقایع اتفاق افتاده است و دروغی درباره آن وجود ندارد، یا اینکه شعر باشد که دارای مضامین بلندی است و انتقال مطالب به سرعت رخ می‌دهد، البته در شعر ممکن است مقداری غلو باشد، اما دروغ گفته نشود و یا آنچه رخ داده با زبان حال برای مخاطبان منتقل شود که اشکالی ندارد. اما واقعه کربلا را وارونه جلوه دادن، شأن اهل بیت(ع) را تنزل دادن، نسبت دروغ به آنها دادن و افزودن مطالب به یک واقعه تاریخی خلاف عقل است و نباید اینگونه باشد.

از این رو پیشنهاد می‌شود، کسی که می‌خواهد روضه‌خوانی و مداحی کند، باید فضای تاریخی را بشناسد و با مطالعه به ارائه مطالب خود اقدام کند؛ چرا که مرحوم فلسفی می‌گفت؛ من برای یک ساعت سخنرانی خودم، 30 ساعت مطالعه می‌کنم. 

captcha