«حاج نادعلی کربلایی» مداح معروف غرب تهران و پدر سه شهید به نامهای محسن، مجید و حسین کربلایی است. وی در سال 1301 شمسی در قلعه جی تهران چشم به جهان گشود. دو سال نشده بود که پدرش را از دست داد و 6 سال بعد از مرگ پدر، مادرش نیز ازدواج کرد، اما نادعلی بعد از ازدواج مادر به خانه پدری بازگشت و در کنار مادربزرگش به زندگی ادامه داد.
نادعلی کربلایی به علت فقر از سن 8 سالگی مجبور به کار شد؛ تنها دو سال نخست ابتدایی را در مدرسه روزانه درس خواند و بقیه تحصیلاتش را تا ششم ابتدایی در مدرسه شبانه ادامه داد. مادر بزرگ که از 8 سالگی سرپرستی نادعلی را برعهده گرفت، قرآن را از حفظ بود و با سر سوزن ذوقی که داشت، شعر هم میگفت و این چنین بود که کربلایی از کودکی به شعر و شاعری علاقهمند شد و گاهی با مادربزرگ مشاعره هم میکرد.
نادعلی کربلایی از کودکی برای گذران زندگیاش کارهای زیادی را تجربه کرد، از کشاورزی و گاوداری گرفته تا چند سالی خرازی، اما این مشاغل راضیاش نکرد؛ علاقهاش به اهل بیت(ع) بالاخره او را در جرگه مداحان قرار داد و تا آخر عمر جز مداحی کار دیگری انجام نداد. کربلایی در آغاز راه، بسیار سعی کرد نوحههایش را خود بسراید، اما توفیقی نیافت تا اینکه حادثهای زمینه اجابت این خواسته را فراهم کرد.
طبع شعرش در حرم خورشید خراسان گشوده شد
بر اثر حادثه رانندگی پای چپ پدرم مصدوم و بعد از مدتی سیاه شد؛ پزشک توصیه کرد که پای کربلایی باید قطع شود تا عفونت به تمام بدنش سرایت نکند. اما ایشان به پابوس امام رضا(ع) میرود. در جریان زیارت خوابش میبرد و هنگامی که بیدار میشود، بیاختیار شروع به راه رفتن میکند و ناگهان دوستشان اشاره میکند که نادعلی پس از عصایت کو؟ بعد از اینکه ایشان فهمید شفا حاصل شده است، همان لحظه از امام هشتم(ع) خواست تا طبع شعری و صدای خوش به ایشان عنایت کنند. هنوز از دلش نگذشته بود که همان جا طبعش گویا میشود و میسراید: «سلمان صفت، تو میکده دل خراب کن/ تا دل شود زموهبت مصطفی درست». از آن زمان به بعد عنایت رضوی در ایشان متبلور میشود.
14 جلد کتاب شعر حاصل 30 سال خدمت به اهل بیت(ع)
کربلایی از آن پس به سرودن شعر پرداخت و حاصل 30 سال شاعری ایشان، 14 جلد کتاب شامل: ارمغان کربلا 1، ارمغان کربلا 2، ارمغان کربلا 3، شکوفههای غم 1، شکوفههای غم 2، ارمغان شهید، شهید گمنام، دیوان طالع، دیوان راهیان نور، دیوان کاروان عشق، دیوان گلزار کربلایی، مقتل سالار شهیدان، فاطمه زهرا(س)، صحیفه ایثار، نوحهسرایان است.
کار همیشگی و برنامه دائمی زندگی وی شرکت در هیئتها و مراسم عزاداری و مدح اهل بیت(ع) بود. این عشق و محبت او به خاندان اهل بیت(ع) و روحیه تقوا و پرهیزکاری نادعلی کربلایی، بسیاری از پامنبریها را مرید وی ساخت. نادعلی کربلایی برای هر مناسبتی، شعر مناسب پیدا میکرد و بسیار کتاب میخواند و تأکید داشت که برای مستمعانش مطالب تازه بخواند؛ پای منبرهای نادعلی کربلایی شاگردان زیادی تربیت شدهاند که امروز نام و یاد استاد زینت منبرهایشان است.
روزی مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوریشان به منزل نادعلی کربلایی رفتند و وی در آن موقع در منزل نبود. مقام معظم رهبری از همسر نادعلی پرسیدند اگر مشکلی و کاری هست که ما میتوانیم انجام دهیم، بگویید؟ همسر نادعلی کربلایی در پاسخ گفتند: «من دو شهید تقدیم اسلام کردهام و یکی از فرزندانم جانباز است؛ من به عنوان یک زن حاضرم در راه دفاع از اسلام و کشورم کشته شوم و از شما میخواهم تا آخر ایستادگی کنید و تسلیم دشمن نشوید».
حاج نادعلی کربلایی بر اثر سکته مغزی به مدت سه سال در بستر بیماری افتاد و در 6 اسفند 1382 دار فانی را وداع گفت.
اشعار زیر از سرودههای مرحوم نادعلی کربلایی است:
نام تو یا حسین بود بر زبان من// مهر تو یا حسین به قلب است و جان من
گر بند بند من بشکافند، بنگرند// نام تو نقش بسته به استخوان من
در وقت مرگ چون ملکالموت میرسد// بالله که یا حسین بود بر زبان من
«از کتاب ارمغان شهید/جلد 2»
منبع زندگینامه: پایگاه اینترنتی موسسه علمی فرهنگی حداث الحسین(ع)