به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد سجادی، مدیرعامل دفتر تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان اظهار کرد: این مرکز به تازگی اقدام به چاپ قرآن مبین کرده است که ترجمه این قرآن اثری از یکی از علمای قرن ۱۱ و اوایل ۱۲ هجری قمری به نام شیخ نورالدین کاشانی است.
وی با بیان اینکه این ترجمه همراه با تفسیر بسیار مختصری از قرآن در دل ترجمه انجام شده است، افزود: از ویژگیهای این ترجمه این است که آیات قرآن براساس معنا، تقطیع و بخش بخش ترجمه شده است، به این معنا که بخشی از آیه به همراه ترجمه و تفسیر آورده شده است و سپس در ادامه بخش دیگر آیه به همین شکل آمده است.
مدیرعامل دفتر تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان با بیان اینکه این ترجمه کاری منحصر به فرد و جدید است، تأکید کرد: در دوره صفوی برای ترجمه قرآن، کار جدی صورت نگرفت و بیشتر قرآنهای مترجم به فارسی در این دوره، مشابه هم و متأثر از تفسیر حسینی و خلاصه المنهج است، اما در این میان کار شیخ نورالدین کاشانی در نوع خود جدید و برای آگاهی همزمان فرد تلاوتکننده قرآن از ترجمه و تأمل و تدبر در این کتاب آسمانی بوده است.
وی با اشاره به زندگی این عالم بزرگوار بیان کرد: نورالدین کاشانی از عالمان کاشان و نواده برادر فیض کاشانی در شمار عالمان اواخر قرن 11 و اوایل قرن 12 است که تا نیمههای دهه دوم این قرن زنده بوده است.
حجتالاسلام سجادی با بیان اینکه خاندان فیض، یکی از خاندانهای علمی کاشان بوده که با اصفهان هم ارتباط نزدیک داشته است، گفت: فرزند این عالم بزرگوار بهاءالدین محمد نیز همواره در کنار پدر به مقابله نسخهها مشغول بوده و یادداشتهای چندی از وی برجای مانده است که یکی از بهترین آنها در پشت نسخهای از مفاتیحالشرایع فیض از سال ۱۱۱۲ است که نسخه یاد شده به شماره ۱۳۶۳۴ در کتابخانه مرحوم آیتالله مرعشی نگهداری میشود.
وی اضافه کرد: این کتاب در کتابخانه شخصی مرحوم حجتالاسلام روضاتی وجود داشت و توسط محقق ارجمند رسول جعفریان احیا شده است.
قرآن مبین در یک هزار و ۱۰۰ صفحه توسط دفتر تحقیقات یارانهای حوزه علمیه اصفهان و با هدیه ۴۵ هزار تومان به چاپ رسیده است.
«کتاب مبین»، نامی است که نورالدین کاشانی برای این ترجمه-تفسیر برگزیده است؛ بهطوری که در مقدمه کوتاهی که بر این کتاب نوشته، گفته است که «مآخذ اخبار و اقوالی که ایراد میکنم، در تفسیر صافی منسوب به عم، استاد متعالی، عالم ربانی محمد محسن بن مرتضی الکاشانی» یعنی فیض کاشانی است که از تفاسیر خوب شیعی محسوب میشود و جمع میان روایت و درایت است. مترجم در پایان نام انتخابی خود را برای این کتاب آورده و گفته است «این تحفه گرامی را به کتاب مبین نامیدم».
نسخه کامل این اثر که دستنوشته خود شیخ نورالدین کاشانی است و یکسره روی آن تأمل میکرده و خطخوردگیهایش همچنان در سراسر آن باقی است، در اختیار مرحوم آیتالله حاج سیدمحمدعلی روضاتی بود که بعدها به کتابخانه مجلس منتقل شد و به شماره ۱۹۶۵۴ به ثبت رسید.
شیخ نورالدین در همان مقدمه کوتاه، اما بسیار رسای خود میگوید که تفاسیر عربی و فارسی فراوان موجود از قرآن، به سبب «ایجاز الفاظ یا اطناب مؤدی به اشمئزاز» چنان است که در وقت خواندن، امر تدبر در قرآن را ناممکن میکند، و در کنار آن، ترجمههای تحتاللفظی هم به دلیل «انجماد بر ترجمه ظاهر الفاظ» از رساندن معنای آیات الهی قاصر هستند؛ به این ترتیب به متنی به شکل ترجمه-تفسیر کوتاه نیاز است، آنچنان که قرائتکننده قرآن، همزمان با قرائت بتواند در معانی آیات الهی نیز تدبر کند.
ترجمه مزجی قرآن
یکی از جنبههای منحصر به فرد این اثر، نوع ترجمه آن است، به طوری که با قرآنهای ترجمه شدهای که امروزه در اختیار ما قرار دارد متفاوت است؛ چرا که در تمامی آنها، ترجمه، یا در صفحه مقابل و برابر آیات یا آنکه زیر سطور نوشته شده است، اما آنچه در کتاب مبین انجام شده، تقطیع بخشهای مختلف آیه به صورت منطقی و بر اساس اصول قرائت و ترجمه آنها در لابلای کلمات است تا قاری بتواند از روی قرآن بخواند، و همزمان ترجمه آن را هم بفهمد.
به طور مثال در بخشی از این کتب میخوانیم: «وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ اهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا دوست دارند بسیاری از اهل کتاب که برگردانند شما را به کفر به سبب شبههها بعد از آنکه ایمان آوردهاید حَسَدًا از راه حسدی که بر شما دارند مِنْ عِنْدِ انْفُسِهِمْ و این خواهش به مقتضای طبع ایشان است نه از راه دینداری مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ بعد از آنکه حق از برای ایشان ظاهر شده بود فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا پس در گذرید و رو بگردانید، یعنی ترک کنید عقوبت و سرزنش را حَتَّى یَاتِیَ اللَّهُ بِامْرِهِ تا بیاید امر خدا به قتل ایشان در روز فتح مکه إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ به درستی که خدا بر همه چیز قادر است».
چگونگی ترجمه – تفسیر
رسول جعفریان درباره این کتاب میگوید: اطلاق تعبیر ترجمه ــ تفسیر به کتاب مبین به این سبب است که مترجم ــ مفسر آن، در مواردی که آن لفظ معنای تفسیری داشته، عوض آنکه معنای تحتاللفظی را بیان کند، مفهوم اصلی را در قالب لغات خود، و لو آنکه ترجمه تحتاللفظی نباشد، آورده است. فرضاً در آیه و استعینوا بالصبر و الصلوه صبر را به معنای لغوی صبر نیاورده، بلکه آن را به معنای بازداشتن خود از گناهان آورده و نوشته است «و یاری بجویید در نیکی کردن، به بازداشتن خود از گناهان و روزه داشتن و به نماز گزاردن». این موارد در این اثر بسیار فراوان دیده میشود و دقیقا همین ویژگی است که این کتاب را که در ظاهر شبیه به ترجمه است، به صورت ترجمه ــ تفسیر درآورده است.
عدم تکرار در ترجمه و شرح
وی همچنین درباره ویژگی دیگر این کتاب میافزاید: درباره توضیحات افزوده که یا روایت است یا شرح معنا، یا حکایتی در شأن نزول، تکرار ندارد؛ یعنی اگر مطلبی در دو جای قرآن آمده و در جایی شرح داده شده، حتی با وجود همان اختصار، آن را تکرار نمیکند، بلکه فقط اشاره میکند که این مطلب در فلان سوره گذشت. به این مورد بنگرید «وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِنْ شُبِّهَ لَهم و حال آنکه او را نکشتند و بردار نزدند، ولیکن مشتبه شد بر ایشان. و این قصه در آل عمران گذشت». و در جای دیگر « یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ، بیرون میآورد زنده را از مرده، و مرده را از زنده، و بیان این در آلعمران گذشت». و این مورد «افَلَا یَرَوْنَ انَّا نَاتِی الْارْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ اطْرَافِهَا آیا نمیبینند که فرمان ما به مردم زمین میآید، و روز به روز آنها را میمیرانیم و کم میشوند؟؛ و تفسیر این آیه در رعد نیز گذشت». از این قبیل فراوان است.
موارد دو تفسیری
مترجم سعی میکند باب احتمالات را در تفسیر آیات باز نکند، اما همیشه این احتمال وجود دارد که مراد از یک آیه روشن نباشد و بنابراین به صورت تردید ابراز شده و پای دو احتمال در میان آمده است؛ این موارد اندک است، اما در همین موارد، مترجم ما در این موارد چه کرده است؟ باید گفت، در موارد بسیار ضروری با گفتن «یا» دو احتمال را در این سو و آن سوی ترجمه ــ تفسیر بیان کرده و این اقدام هم با رعایت کمال اختصار صورت گرفته است. به این مورد بنگرید «قُلْ سِیرُوا فِی الْارْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ پس سیر کن در زمین؛ قرآن و قصه آنها را بخوان و ببین که عاقبت آنها به کجا رسید، یا سیر کن در شهرهای ایشان و آثار هلاک آنها را مشاهده کن». این جا دو احتمال را درباره آیه مطرح کرده و گاهی این کار چنان به اختصار انجام شده که اگر کسی دقت نکند، ممکن است یک معنا به ذهن آید.
گرایش فلسفی و کلامی
نویسنده تمایلات فلسفی آشکاری دارد و به همین دلیل، در مواردی از این ترجمه ــ تفسیر، این حس خود را در ذیل آیاتی که مستعد این مباحث بوده آورده است. برای مثال در باره آیه «وَعَلَّمَ آدَمَ الْاسْمَاءَ کُلَّهَا» میگوید: «و آموخت به آدم تمامی اسماء حسنی را، یعنی او را مظهر و جامع اسماء خود گردانید تا مستعد ادراک انواع مدرکات باشد». نمونه دیگر این است «لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ به یقین کافرند کسانی که میگویند، خدا عیسی پسر مریم است؛ چرا که حادث، شایسته الوهیت نیست، و نیز مادر مقدم است بر ولد، و بزرگتر است، پس او اَوْلی است به الوهیت از پسر». تعبیر به این که «حادث شایسته الوهیت نیست» سخن گفتن با اصطلاحات فلسفی رایج است.
اما یک نمونه آشکارتر این است « وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ و به درستی که انشا کردیم ماده شما را اولا بیصورت، و بعد از آن بر مادههای شما، افاضه صورتها کردیم». در اینجا، اساس تفسیر بر پایه نظریه ماده و صورت فلسفی است.
رعایت مسائل کلامی نیز در این تفسیر نمود خود را دارد و یکی از رایجترین آنها، جایی است که خطابی به پیامبر(ص) آمده و از او خواسته شده که فلان عمل خلاف را انجام ندهد. چنین معنایی که ظاهر قرآن است، با باور کلامی مترجم که عصمت رسول الله(ص) است سازگار نیست، به همین دلیل، تقریباً در تمام موارد این چنینی این جمله افزوده شده که مقصود امت است: «فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ پس از جاهلان مباش. مراد آن است که امّت تو چنین نباشند». و مورد دیگر «فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ پس، در حقیقت قرآن از شککنندهها مباش؛ یعنی امت تو شک نکنند».