کد خبر: 1475572
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۲
گزارش دیدار با خانواده شهیدان ابراهیم؛

سبک زندگی قرآنی، غنچه‌های خانواده ابراهیم را راهی بهشت کرد

گروه جهاد و حماسه: پدر شهیدان حسن و حسین ابراهیم در دیدار هفتگی اعضای جامعه قرآنی عنوان کرد: سبک زندگی قرآنی و رزق حلال سبب شد فرزندانم بهترین راه برای رسیدن به کمال انتخاب کنند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، شکرالله ابراهیم، مرد خانه همه تلاشش را کرد تا فرزندانش بر سر سفره حلال بزرگ شوند. بنایی می‌کرد و با عرق جبین تأمین معاش می‌کرد و زندگی را می‌گذراند. مدتی به استخدام شرکت گاز درآمد اما متوجه شد که حقوق حاصله از این شرکت حرام است. تدبیر مرد خانه برای روزی حلال و تربیت سالم از سوی مادر سبب شد تا این خانواده، دو فرزند ارشدشان به نام‌های حسن و حسین 18 ساله را تقدیم انقلاب کنند.

حسن و حسین از دوران کودکی در کلاس‌های قرآن شهید ناطق‌نوری شرکت می‌کردند و همین کلاس‌ها و جلسات سبب شکفتن بسیاری از غنچه‌های منطقه باغ‌فیض تهران شد. اختلاف سنی حسن و حسین تنها یازده ماه بود و دوشادوش یکدیگر قد کشیدند و مرهمی برای دردهای پدر ومادرشان شدند. به گفته پدر، حسین باهوش‌تر از حسن بود و هرسال با رتبه خوبی مقاطع تحصیلی را طی می‌کرد. هر دو برادر در مدارس عضو گروه‌های سرود و تواشیح بودند. حسن زودتر از برادرش حسین به جبهه رفته بود و در یکی از روزها که برای مرخصی به تهران آمده بود، حسین را ناراحت دید و او هم دلش می‌خواست که همراه برادر به جبهه‌ها برود. پدر و برادر غم حسین را دیدند و به او هم اجازه رفتن به جبهه را دادند. حسن و حسین دو برادر و همراه یکدیگر به جبهه‌ها رفتند. وقتی آن دو برادر دوشادوش یکدیگر راهی جبهه‌ها شدند، کسی نمی‌دانست که خبرشهادت‌شان به فاصله یک هفته از یکدیگر به گوش پدرومادرشان خواهد رسید. پدری که به دلیل فعالیت در آشپزخانه جبهه‌ها مهره‌های کمرش آسیب‌دیده بود و بر بستر بیماری بود و مادری که با شنیدن شهادت دو پسر ارشدش تنها روضه کربلا و آیه «الا بذکرالله...» آرامبخش دلش بود.

دلجویی از خانواده شهدای قرآنی
رفتن به دیدار خانواده شهدا، تنها کاری است که می‌توان برای دلجویی و مرهم دردهای‌شان انجام داد. پدر و مادری که دست‌گل‌های‌شان را در راه خدا تقدیم اسلام و انقلاب کردند. سزاوار نیست که آنها را در این شهر گمشده تنهای‌شان بگذاریم.
البته نمایندگانی از سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، سازمان دارالقرآن الکریم، اتحادیه تشکل‌های قرآنی، بنیاد شهید و امورایثارگران به همراه چند قاری ممتاز بین‌الملل، طی یک برنامه‌ای منسجم هر هفته به دیدار یکی از خانواده‌های شهدای قرآنی می‌روند. خانواده شهید ابراهیم یکی از دیدارهای هفتگی این برنامه‌ای بوده که از سال گذشته آغاز شده است.


در آخرین روزهای پاییزی مهمان این خانواده شدیم. پرچم‌های یاحسین و یا اباالفضل بر روی دیوارهای خانه آویخته شده است. تابلوی نقاشی زیبایی از عکس دو برادر شهید در گوشه خانه روی صندلی قرار داده شده است. چند عکس کوچک و بزرگ روی میز خاطره کنار هم چیده شده است. مادر نگاهی به مهمانان می‌کند و نگاهی دیگر به عکس‌ها و شاید در دلش زمزمه‌هایی با پسرانش می‌کند. مطهره هشت ماهه کوچکترین نوه این خانواده است که با طنازی و شیرین کاری کودکانه‌اش، مهمانان را به خنده وامی‌دارد. چشم‌های پدر هم اشک‌آلود است و در میان مهمانان نشسته است و به صوت قرآن توسط حسین جعفری، قاری ممتاز بین‌الملل که آغازگر برنامه دیدار بود، گوش فرامی‌دهد. خانه در سکوت است و همه دل را به ندای قرآن می‌سپارند. در میان صوت قاری، حاضران با گفتن الله اکبر، سبحان الله، فضای خاصی را در محل ایجاد می‌کنند.
حسین جعفری، قاری ممتاز بین‌الملل با همان قرآنی، آیات را تلاوت می‌کند که مقام معظم رهبری در سال 71 به دیدار این خانواده آمدند و قرآنی را اهدا کردند.

9 دی‌ماه؛ برگزاری دومین یادواره شهدای قرآنی
رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، در ادامه از برگزاری دومین یادواره شهدای قرآنی خبر داد و گفت: دومین یادواره شهدای قرآنی، 9 دی ماه در مصلای امام خمینی(ره) تهران برگزار می‌شود.
وی افزود: دیدار با خانواده شهدای قرآنی از سال گذشته آغاز شده است و همچنان ادامه دارد و در برنامه‌های آینده قراراست به شناسایی شهدای قرآنی سراسر کشور بپردازیم. 40 مستند شهدای قرآنی به همراه کتاب‌ها نیز آماده شده است.


وی بیان کرد: بنیاد شهید و امور ایثارگران و نهادها باید تربیت آموزشی والدین شهدا را مورد مطالعه قرار دهند و به عنوان سبک زندگی از آن بهره‌مند شوند.

دیدار با خانواده شهدای قرآنی؛ تحقق مطالبات مقام معظم رهبری
در ادامه یوسف افراش، معاون ارتباطات و فناوری اطلاعات سازمان دارالقرآن‌الکریم با اشاره به تحقق مطالبات مقام معظم رهبری مبنی بر پرداختن به سبک زندگی اسلامی ـ قرآنی اظهار کرد: مدت‌هاست یکی از دغدغه‌های مقام معظم رهبری پرداختن به سبک زندگی اسلامی ـ قرآنی است و ما یکی از راه‌هایی که می‌توانیم به مطالبات ایشان پاسخ دهیم، این است که به زندگی شهدای قرآنی بپردازیم.
وی افزود: وظیفه ما این است که شهدای قرآنی را شناسایی و زندگی‌شان را تبیین کنیم. پرداختن به زندگی قرآنی، همین زندگی شهدای قرآنی است که بتوان در این حوزه کار کرد و روند زندگی‌شان را برای جامعه معرفی کنیم.

استفاده از روش تربیتی والدین شهدا برای پرورش نسل امروز
داوود جعفری، مدرس و قاری ممتاز کشور، با اشاره به استفاده از راه و روش تربیتی والدین شهدا برای تربیت نسل امروز اظهار کرد: ما می‌توانیم از روش تربیتی والدین شهدا بهره‌مند شویم و دررابطه با چگونگی راه و روش آن صحبت کنیم. بسیاری از والدین شهدا در قید حیات هستند و باید هرچه سریع‌تر به دیدارشان برویم.
وی افزود: پدر و مادر شهدا مظلوم واقع شده‌اند. مشاهده چگونگی روش تربیتی آنها شرط اولیه اصل قرآن است. وقتی جوان 18 ساله رفتن به جبهه و دفاع از وطن را تکلیف می‌داند آیا جوان امروزی به گونه‌ای تربیت شده است که او هم احساس مسئولیت و تکلیف کند.

ماهواره‌های جای تربیت فرزندان را گرفته‌اند
در ادامه سعید زکی‌لو، قاری ممتاز بین‌المللی اظهار کرد: ماهواره‌های خارجی جای تربیت فرزندان را گرفته‌اند و باعث تأسف است. دیدار با خانواده شهدا و اطلاع از چگونگی تربیت فرزندان‌شان به نوعی تلاش برای انتقال فرهنگ تربیت سالم است.
وی افزود: کسب رزق و روزی حلال در تربیت سالم بسیار نقش‌آفرین است. همچنین انتخاب نام نیک بر روی فرزندان، تربیت سالم و تعلیم قرآن هم می‌تواند بسیار اثرگذار باشد.

شهدا بر ولایت و قرآن پایدار بودند
در ادامه محمد زنگنه، نماینده اتحادیه تشکل‌های قرآنی اظهار کرد: وصیت‌نامه شهدا در موزه شهدا قرار گرفته شده است و موضوع بسیاری از وصیت‌نامه‌ها ولایت، قرآن و ائمه معصومین(ع) است که نشانگر ذات پاک شهداست.
وی افزود: امیدواریم با ادامه راه شهدا و پیروی از منویات مقام معظم رهبری بتوانیم بخشی از مسئولیت‌مان را در این زمینه ادامه دهیم.

روزی حلال را بر سفره خانواده‌ام آوردم
شکرالله‌ ابراهیم، پدر شهیدان حسن و حسین، با آرامشی که در وجودش هویدا بود، شروع به صحبت کرد. وی ابتدا با اشاره به این بازدیدها گفت: این بازدیدها دیر شده است و باید زودتر از اینها انجام می‌شد اما ماهی را هر موقع از آب بگیری تازه است.
وی در ادامه افزود: حسن پسر بزرگم 21 و حسینم 27 بهمن سال 65 به فاصله یک هفته از یکدیگر به شهادت رسیدند. حسن در وصیت‌نامه‌اش گفته بود که در مراسمم محسن و حسین قرآن تلاوت کنند که حسین به شهادت رسیده بود و همرزمان محسن، او را با بیسیم خبر دادند و محسن خود را به مراسم رساند و قرآن را تلاوت کرد.


وی با اشاره به دیدار مقام معظم رهبری در سال 71 گفت: عید نوروز سال 71 که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، در یکی از روزها با ما تماس گرفتند و گفتند که قرار است از صداوسیما برای گزارش به منزل بیایند. به ما گفتند که در این روزها آماده باشید. ما هم به خیال آنکه قرار است روز را برای این دیدار انتخاب کنند، آمادگی داشتیم تا اینکه در یکی از شب‌ها که پسرم خواب بود و ما هم آماده خوابیدن بودیم، زنگ خانه به صدا درآمد و شنیدیم که گفتند آقا آمده است. آنقدر هول شده بودم که نمی‌دانستم چه کنم و تنها اشک می‌ریختم. این دیدار مثل یک خواب و رویا برای‌مان بود. در همان دیدار آقا به ما قرآنی را اهدا کردند که ما هم تا به امروز آن قرآن را به یادگار نگه داشته‌ایم.
این پدرشهید تصریح کرد: اولین معلم قرآنی پسرانم شهید ناطق‌نوری بود که پسرانم در همه جلسات‌شان شرکت می‌کردند.

خواندن قرآن به هنگام شهادت دو فرزندم آرامم می‌کرد
درادامه مادر شهیدان حسن و حسین ابراهیم گفت: حسن و حسین هدیه‌هایی بودند که خداوند در یک سال به من داد و در یک هفته از من گرفت. به هنگام شهادت پسرانم خداوند صبر بزرگی به من داد و من دائما آیه «الا بذکرالله تطمئن القلوب» را می‌خواندم و بر وجودم فوت می‌کردم.
وی افزود: به هنگام شهادت پسرانم، همسرم بر بستر بیماری بود و یک نوزاد شش ماهه در آغوش داشتم. خدا را شاکرم که دشمن را شاد نکردم و همیشه صبر را پیشه خود قرار دادم و الان هم راضیم به رضای خدا.


این مادر شهید در میانه‌های جملاتش درحالی که چشمانش به سمت تابلوی عکس فرزندان شهیدش است، بغض می‌کند و در همان حالت بغض‌آلود می‌گوید: حسن و حسینم از دوران کودکی بسیار آرام بودند و همیشه با من و پدرشان با خوشرویی برخورد می‌کردند. هیچگاه از هیچ چیزی ایراد نمی‌گرفتند. به هنگام مرخصی که به خانه می‌آمدند، همان راهرو و روی موکت می‌خوابیدند و می‌گفتند همین موکت راحت است.
وی با اشاره‌ای به یکی از خواب‌هایش درباره شهید حسن ابراهیم تصریح کرد: زمانی که برای پسر کوچکم باردار بودم، در یکی از شب‌ها، خواب حسن را دیدم. حسن به من گفت که مرا نبش قبر کنید. در خواب به او گفتم حسن جان تو شهید شدی و ما تو را تشیع کردیم اما او مدام این جمله را می‌گفت. در بیمارستان وقتی پسرم متولد شد، برای یکی از خانم‌ها که بسیار مؤمن بود، خوابم را توضیح دادم و او به من گفت که شما باید اسم این پسرت را حسن بگذاری و منظور صحبت‌های پسرت این بود که خدا یک پسر را از تو گرفت و پسری دیگر به تو هدیه داد. پسرت به مانند ماهی در آب می‌ماند و نبش قبر هم به مانند بیمارستان.
این مادر شهید ادامه داد: ابتدا زبانم نمی‌چرخید که نام پسر کوچکم را حسن صدا کنم اما خداوند صبر داد و کمک‌مان کرد تا نامش را حسن صدا کنیم. حسن من قاری و حافظ قرآن است و خدا را شاکرم که این پسرم هم اهل قرآن است و صدای زیبایی دارد.
وی بیان کرد: حسن و حسینم همیشه می‌گفتند که امام را تنها نگذارید و صف‌های جماعت را پر کنید.
بغض مادر می‌ترکد و اشک‌های دلتنگی روی گونه‌های جاری می‌شود. چادرش را روی صورتش می‌کشد تا کسی اشک‌هایش را نبیند.
این مادر، اشک‌هایش را پاک می‌کند و به تربیت فرزندانش اشاره می‌کند: زندگی‌مان ساده بود و من و همسرم اخلاق‌مان یکی بود تا جایی که اگر همسرم بچه‌ها را مورد سرزنش قرار می‌داد، من سکوت می‌کردم و یا بالعکس. ما به نماز فرزندان به ویژه نماز اول وقت اهمیت بسیار می‌دادیم.

وصیت‌نامه‌های از جنس آفتاب
در ادامه برنامه وصیت‌نامه حسن و حسین توسط برادرشان حسن قرائت شد و با قرائت آیاتی از کلام‌الله توسط حسن، کوچکترین پسر خانواده ابراهیم و تقدیر ویژه از این خانواده توسط مهمانان، دیدار یک روزپاییزی از خانواده شهدای قرآنی به پایان رسید.


بخشی از وصیت‌نامه شهید حسن ابراهیم:
به نام الله یگانه معبود جهانیان به نام او که توانایی خواندن و نوشتن به من عطا کرد و به نام او که ما را به بهترین معامله معنوی دعوت کرد(معامله جان در مقابل دیدارش و بهشت) و سلام و درود بر رزمندگان حماسه آفرین جبهه‌های هور علیه ظلمت که خونشان را خالصانه در مقابل خداوند ایثار نمودند و سلام و درود بر خانواده‌های معظم شهدا و سلام و صلوات بر ارواح طیب شهیدان، ای خدای بزرگ ای ملت مسلمان و شهید پرور ای امت دلاور و ای امام بزرگوار من چگونه می‌توانم وصیت‌نامه بنویسم و کاغذ سفیدی را سیاه نمایم در حالی که از خود شرم دارم که بگویم من هم شهید می‌شوم و باید وصیت نامه بنویسم.

اما این امر الهی است ک باید این واجب را انجام داد هر چند که لیاقت آن را نداشته باشم. حال که می‌خواهم وصیت‌نامه را آغاز کنم، از خداوند عزوجل می‌خواهم که گناهان مرا ببخشد و مرا از نیکوکاران قرار دهد و مرا با آنان بمیراند. ای خدای بزرگ، ای پروردگار من، من در طول زندگیم خیلی عصیان کردم، خیلی گناه کردم. ای ارحم‌الراحمین، از تو می‌خواهم که مرا ببخشی، تو بخشنده‌ای و از شما ای خانواده شهدا، ای نور چشم امام، ای آنان که امید امام و امید از شما بخاطر ایکه در طول زندگیم تنوانستم برایتان کاری انجام دهم، می‌خواهم که مرا عفو کنید و از دل‌های خود بگذرانید که مرا بخشیده‌اید و حلال نموده‌اید. هرچند من از خود شرم دارم که شما خانواده شهید هستید و فرزندتان را در راه خدا داده‌اید این خواهش را می‌کنم، زیرا بسیار گنهکارم و به شما امت شهیدپرور چنین توصیه می‌کنم هرچند شما را بری از این توصیه‌ها هستید و شما بالاتر از آنید که یک فرد گنهکار بخواهد به شما توصیه و سفارش کند ولیکن این سفارش را می‌کنم که من خودم نتوانستم کاری برای این انقلاب انجام دهم ولی از شما می‌خواهم که امام را یاری کنید، جبهه‌ها را خالی نگذارید، هرچند هیچگاه خالی نگذاشته‌اید و همیشه جبهه نماز جمعه را پر نمایید و از این راه مشت محکمی بر دهان ابرقدرت‌ها بزنید و در تظاهرات‌ها و مناسبت‌ها همیشه صحنه نبرد اسلام بر علیه کفر را خالی نگذارید و همیشه و در همه حال خدا را یاد کنید که با یاد خداوند دلها آرام می‌گیرد.
بخشی از وصیت‌نامه شهید حسین ابراهیم:

خدای را شکر می‌کنم که منت نهاد و ما را از سربازان اسلام قرارداد و ما را وسیله‌ای برای رفع و نابودی دشمنان قرارداد.
در این جهان کسی باقی نمی‌ماند و همه باید با اندوخته‌شان از جهان بازگردند، چه زیباتر که مرگشان شهادت در راه خدا باشد.  خدایا مرگم را شهادت در راهت قرار ده زیرا دوست دارم در آن دنیا روسفید باشم. هرچیز در جهان بهترین دارد و بهترین نوع مرگ، شهادت در راه خداست.

ای امت شهیدپرور از شما می‌خواهم که یاور اسلام و انقلاب باشید وامام را دعا کنید و در نمازجمعه شرکت کنید.
خداوندا در این دنیا هرچیزی بهترینی دارد و مرگ ها بهترینی دارد که بهترین نوع مرگ شهادت در راه خدا است. ای برادران و خواهران عزیزم این دنیایی که ما در آن زندگی میکنم مانند خانه ای است که به سوی یک هدف سیر می کند و هدفش رسیدن به ذات مقدس خداست و هرکس نتواند از فرصت ها به نحو احسن استفاده نماید و نتواند توشه ای همراه خود ببرد، از غافله عقب می ماند.

گزارشی از زینب رازدشت

captcha