استاد «حيدر حبالله» سردبير مجلات «المنهاج»، «الاجتهاد والتجديد» و «نصوص معاصرة» بيروت در گفتوگو با خبرنگار بخش بينالملل خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با بيان اين مطلب افزود: جدل و ستايش همزمان مطلوب و مفيد هستند و نبايد اين دو روش را ابزار كافی برای دستيابی به حقيقت بدون در نظر گرفتن پيش فرضها تلقیكرد، چرا كه ما به موضوعگرايی نياز داريم و خواهان بسترسازی برای ايجاد رويكرد فلسفی در انجام مطالعات قرآنی بهدور از شيوه صرف كلامی هستيم.
حيدر حبالله پژوهشگر لبنانی با پرداختن به اين موضوع كه مطالعات و علوم قرآنی منظومهای از پژوهشهايی به هم پيوسته بر مدار قرآن كريم است، ادامهداد: مطالعات و علوم قرآنی از دو رويكرد با قرآن پيوند خوردهاند؛ رويكرد نخست: انتولوژيكی يا وجودگرايانه و ديگری اپيستمولوژيكی يا معرفتشناسانه.
استاد مطالعات فلسفه دين و كلام جديد، در توضيح رويكرد اول، آن را ويژه وجود و نفس ظاهری قرآن از لحاظ جستارهای فلسفی، عرفانی و تاريخی برشمرد و گفت: در اين وهله مباحثی همچون حقيقت وحی قرآن، تدوين، گردآوری، تحريف، نقطهگذاری و اعراب قرآن، وحيانی بودن واژگان يا معانی قرآن، تناسخ در قرآن و اينكه آيا قرآن گفتمان است يا متن؟ مورد بحث و بررسی قرارمیگيرد.
دانش آموخته قرآن و حديث دانشكده اصولالدين، گرايش اپيستمولوژيكی يا معرفتشناسانه مطالعات و علوم قرآنی را پيوند خرد و عقل بشری با متن الهی توصيف و خاطرنشان كرد: در اين مرحله تمام ابزارهای حكمی و معرفتی برای درك و فهم متن قرآنی بهكار گرفته میشود.
وی در ادامه افزود: دانش تفسير قرآن، برخی از پژوهشها در زمينه علم اصول فقه اسلامی، شرايط مفسر قرآن، دانشهای مرتبط با تفسير قرآن، گونهها و اسلوبهای تفسير همچون تفسير موضوعی، مأثور(طبق احاديث)، فنی، بيانی، تاريخی، عقلی و عرفانی همگی در ذيل رويكرد دوم قرارمیگيرد.
نويسنده لبنانی كتابهای «التعددية الدينية» (تكثرگرايی دينی) و «مسالة المنهج فی الفكر الدينی» (راه و روش در انديشه دينی) با اشاره به اينكه پژوهشهای انجامشده توسط پژوهشگران مسلمان در چارچوب قرآن، دايرهای گستردهتر از اين دو رويكرد را بهخود اختصاص دادهاست، تصريحكرد: اين تلاشها بهصورت كامل و فراگير پردازش نشدهاند و با ظهور مطالعات نقدمدار توسط مستشرقان و برخی از مسلمانان تلاش فكری دو چندانی را میطلبد.
عضو شورای سردبيری مجلههای «فقه أهلالبيت»، «ميقات الحج» و «أصداء»، در پاسخ به سؤال خبرنگار ايكنا مبنی بر اينكه «چرا در ميان شيعيان مراكز و مؤسسههای قرآنی كمتر به چشم میخورد؟» افزود: معضلات و موانع بسياری در بهوجود آمدن چنين حالتی سهيم هستند كه نوپديد و نوظهور بودن طرحهای قرآنی متمركز، بزرگترين و پررنگترين مشكل بهشمار میآيد.
عضو شورای مؤسسه «مرفأ الكلمة» سوريه كه معتقد است از رواج طرحهای قرآنی متمركز حدود نيم قرن میگذرد و اين امر باعث شده كه كاركردها ابتدايی و فعالان، اندك به نظر برسند، اظهاركرد: دومين مانع، نبود فرهنگ پژوهشگاهها در ميان مسلمانان و غلبه تلاشهای فردی بر جمعی است، به همين دليل در مشرقزمين همواره شاهد بروز نبوغ فردی بوديم و نه نبوغ جمعی و مؤسساتی.
حيدر حبالله، عدم همكاری نخبگان قرآنی و تكروی و فردگرايی در كشورهای اسلامی را مشكلی ديگر پيشروی بهثمر رسيدن و كاربردی شدن مفاهيم قرآن در جوامع اسلامی برشمرده و تصريحكرد: نبايد اختلافات عقايدی، مذهبی، سياسی و شخصی را ناديدهگرفت، چرا كه در حال حاضر فرهنگ رابطهها جايگزين ضابطهمندی شده و اين امر منجر به حذف برخی از استعدادهای قرآنی شدهاست.
وی در ادامه افزود: فراگيری فرهنگ بوروكراسی*، سازمانها و مراكز اسلامی و قرآنی را از تكاپو انداخته و سبب طولانیشدن مدت انجام طرحهای قرآنی شدهاست، همچنان كه اين بحران از مؤسسهها و مراكز دينی و مذهبی فراتر رفته و همه مراحل زندگی مسلمانان را درنورديده است.
وی كه كتابهای «بين الطريق المستقيم والطرق المستقيمة» و «الدولة الدينية» و «الفكر السياسی لمسكويه الرازی» را به عربی ترجمه كردهاست، درباره آسيبشناسی رسانههای شيعی در زمينه قرآن گفت: اين رسانهها به پخش مراسم مذهبی و تبليغات حزبی و سياسی صرف محدودشدهاند.
حيدر حبالله، مترجم كتابهای «المجتمع الدينی والمدنی» و «ابن إدريس الحلی رائد مدرسة النقد فی الفقه الإسلامی» به عربی، اضافهكرد: رسانههای شيعی زمينههای فكری و فرهنگی و قرآنمداری را فراموشكردهاند و بيشتر از اينكه به رسانههای دينی شبيه باشند همانند رسانههای سكولار شدهاند.
وی تزريق روح قرآنی در جامعه و همچنين كنارگذاشتن ابزارهايی را كه منجر به حذف قرآن از زندگی مردم میشود، ضروری خواند و يادآورشد: اولويت دادن به قرآن كريم بهعنوان منبعی برای شناخت متون اسلامی و تبديل آن به محوری برای فرهنگ دينی میتواند آثار مفيدی بر رسانههای ما بگذارد.
اين قرآنپژوه لبنانی همچنين نسبت قرآن كريم به علوم بشری و تأثيرپذيری آن دو از يكديگر را اينچنين تعبيركرد: تأثيرگذاری قرآن بر دانشهای حوزه علوم انسانی همچون روانشناسی، جامعهشناسی، اخلاق، حقوق، فلسفه و تاريخ و فراتر از آن علوم تجربی همچون دانش فلك، مشهود است و به نحو احسن میتوان اثر قرآن بر تمدن اسلامی را حسكرد كه در ايجاد آگاهی جديد علمی نقش سازندهای ايفا كردهاست.
حبالله تأكيدكرد: از لحاظ معرفتشناسی نمیتوان تأثير علوم طبيعی و انسانی بر خوانش و فهم مسلمانان از قرآن را منكرشد و علومی مانند تاريخ، ادبيات، زبانشناسی و منطق تأثير فراوانی بر قرائتهای مسلمانان از قرآن داشتهاند؛ بنابراين مسلمانان با پيشفرضهای علمی همچون فلسفه، اخلاق و كلام ظهوركردند و تفاسير متمايزی از خود برجای گذاشتند.
حبالله محقق و نويسنده لبنانی، گفتوگوی خود با ايكنا را با اشاره به نظريه مفسر و انديشمند مصری «سيد قطب» (1966م) صاحب تفسير «فی ظلالالقرآن» كه معتقداست «انسانهای اجتماعی و سياسی و بهصورت ويژه مجاهدين، قرآن را بيش از ديگران درك میكنند» به پايان رساند و تأكيدكرد: در بطن اجتماعبودن و دارندگی تجارب ميدانی، آگاهی و جهانبينی ويژهای به مفسر قرآن میدهد و مفسر نبايد به كتابهای تفسير و لغت بسندهكند.
*بوروكراسی از دو كلمه «بورو» به معنی دفتر كاركنان سازمانهای دولتی و نيز ميز تحرير اطلاقمیشود و «كراسی» كه معنای يونانی دارد به مفهوم حكومت و ادارهكردن است، بوروكراسی بهصورت يك نظام فوقالعاده موفقيتآميز جهت سازماندهی مؤسسههای اداری و خدماتی ارائه شدهاست.