به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، نشست «شناخت قرآن» امروز با حضور دكتر «محمدعلی لسانی فشاركی»؛ عضو هيئت علمی دانشگاه تربيت مدرس، در دانشكده علوم قرآنی تهران از ساعت 11 تا 12 برگزار شد.
در اين نشست كه به صورت پرسش و پاسخ علمی برگزار شد، دانشجويان و محققان علوم قرآنی ابتدا سؤالات خود را مطرح سپس عضو هيئت علمی دانشگاه تربيت مدرس به سئوالات پاسخ داد. متن زير حاصل اين پرسش و پاسخ است كه تقديم حضورتان میشود.
لسانی فشاركی در ابتدای سخنان خود به مناسبت ولادت امام رضا(ع) به حديثی منقول از ايشان اشاره كرد و گفت: روايتی منقول از امام رضا(ع) بر اين مضمون هست كه ايشان هنگامی كه چشمانشان بر فرد ذمی (مسيحی يا يهودی) افتاد اينگونه خدای را شكر گفتند: «الحمدلله الذی فضلنی عليك بالاسلام دينا و بالقرآن كتابا و بمحمد رسولا و نبيا و بالمؤمنين اخوانا و بالكعبة قبلة»
عضو هيئت علمی دانشگاه تربيت مدرس تهران در پاسخ به پرسش اول كه آيا اصطلاح سبب يا اسباب نزول كه در علوم قرآنی استعمال میشود، صحيح هست يا خير؟ ابتدا اين سؤال را پروراند و گفت: اين بحثی كلامی است كه آيا فلان مسئله سبب میشود كه آيه يا سوره را خداوند متعال نازل كند و به تعبيری كلام خدا مسبب آن سبب است؟
وی در مقام پاسخ به اين سؤال اذعان كرد: طبعا كلام خداوند برای نزول نيازمند سبب نيست و اصطلاح «سبب نزول» يك اصطلاح همراه با تسامح است و اينگونه تسامحات در استعمال كلمات ديگر هم وجود دارد. مراد از سبب نزول؛ يعنی هماهنگ بودن وقوع يك حادثه و طرح شدن يك سؤال همراه با نزول آيات و سور كه بعدها اينگونه تعبير شد «ثم نزلت هذه السورة» يا «فيه نزلت».
وی در مقام مثال عنوان كرد: سبب نزول به اين معنا نيست كه اگر مثلا امام علی(ع) انگشتر خودشان را در نماز نمیدادند پس آيه ولايت نازل نمیشد، مسئله ولايت از آغاز در اراده و مشيت الهی بوده و در زمان خودش نازل شده است، و اين اقترانی است كه بين سبب نزول و آيه وجود دارد.
لسانی فشاركی در پاسخ به اين سؤال كه دليل يا دلايل عدم ذكر نام امام علی(ع) در قرآن كريم چيست؟ اشاره كرد: اگر در شناخت قرآن، اين مسئله را در نظر بگيريم كه قرآن نسبت به زمان نزولش يعنی طی 23 سالی كه نازل شده است و نسبت به زمان و مكان نزولش چقدر حساس است؛ يعنی چقدر آن زمان و مكان در قرآن منعكس میشود، در میيابيم كه اسلوب قرآن و سبك آن، اينگونه است كه حتیالامكان افراد و كسانی كه در آن زمان مطرح هستند و در سيره پيامبر(ص) به نحوی بودند، اينها را مطرح نكند و حتی نام خود پيامبر(ص) را هم محدود بيان كرده است.
عضو هيئت علمی دانشگاه تربيت مدرس در ادامه سخنانش افزود: اگر اين را به عنوان يك اصل بگيريم و به موارد متعدد آن توجه كنيم، در خواهيم يافت كه مطابق با اسلوب قرآن، اصلا انتظار نمیرود نام ائمه(ع) در قرآن باشد و يا از طرفی حتی نام دشمنان آنها ذكر شود.
وی در مقام تبيين اين سؤال كه برخی تنها به احاديث متواتر اعتماد میكنند و اين در حالی است كه تعداد آنها به 15 عدد هم نمیرسد، و توجهی هم به احاديث واحد ندارند، اشاره كرد: كسانی كه تنها خبر متواتر را میطلبند، تعارف میكنند و حتی آن خبر متواتر را هم قبول ندارند و توجه به مسئله قرآنبسندگی، مسئله مهمی است كه در طول تاريخ سبب به وجود آمدن فرقههای مختلفی شده است و حتی تا زمان ما هم ادامه دارد.
لسانی فشاركی اذعان كرد: يك مسير تنها مطرح است. قرآن منهای اراده صاحب و شارح خود قابل استفاده نيست. به تعبيری قرآن منهای حديث قابل بهرهوری نيست. اما اينكه كداميك از اين دو؛ يعنی قرآن و حديث حاكم بر ديگری است بايد گفت كه حديث يا سنت حاكم بر كتاب است.
وی در مقام تأييد كلام خود اشارهای به كلام علامه طباطبايی كرد و افزود: علامه طباطبايی هم ابتدا از روايات «عرضه» شروع كرده است تا به اينجا رسيده است كه میگويد: «راه فقط عبارت است از اينكه ما هر مطلبی را كه در قرآن میيابيم، ابتدا بايد در حديث پيامبر(ص) و ائمه(ع) جويا شويم و حاصل مطلب واقع در آن موضوع را بيايم و وقتی از اين طريق مطلب برايمان روشن شد بايد سراغ قرآن بياييم و آن وقت است كه میتوان چگونگی دلالت قرآن را به آن مسئله دريابيم در غير اين صورت در مسير تفسير به رأی خواهيم افتاد.»