کد خبر: 1805200
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۸:۴۶

تفكر، تدبر و تعقل در قرآن، از آثار و ثمرات انس با اين كتاب الهی است

گروه گزارش: قرآن مجيد با توجه به جامعيت و گستردگی عنايتش به تمامی ابعاد زندگی انسان‌ها، آثار و ثمرات فراوانی را در انس با قرآن و جهت رسيدن به بهترين راه سعادتمندی كه موجب هدايت در دنيا و آخرت می‌شود را معرفی می كند.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) شعبه كانون‌های تخصصی قرآنی، انس با قرآن دارای آثار و ثمرات فراوانی در رسيدن به بهترين راه سعادتمندی است كه در اين مبحث به آن اشاره می‌شود.
تفكر: اگرچه اسلام دين تسليم است، اما اين به معنای تقليد كوركورانه نيست، بلكه تقليدی است همراه با آگاهی و تفكر درباره دستورات اسلام و لذا قرآن نيز همواره به انديشيدن درباره مسايل مختلف دعوت می‌كند «كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ»[1] يعنی خدا آيات خود را به دين روشنی برای شما بيان می‌كند باشد كه عقل و انديشه به كار ببنديد و نيز آيه:«بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ»[2]يعنی بر تو قرآن را نازل كرديم تا بر امت آنچه فرستاده شد بيان كنی، باشد كه خرد و انديشه بكار بندند.
تعقل: قرآن درباره تعقل می‌فرمايد كه اين آيات برای تعقل است و به اين معنی است كه انسان با آگاهی درست از مطلبی آن را به‌كار بندد؛ در تفسير الميزان می‌خوانيم (تعقل در زمينه‌ای استعمال می‌شود كه به دنبال درك و فهم، انسان وارد مرحله عمل شود) [4] يعنی انديشه تنها درباره احكام يا جهان هستی نتيجه‌ای نخواهد داد، بلكه بايد عمل را نيز به دنبال داشته باشد.
«كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ آياتهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلوُنَ» [5] يعنی خدا آيات خود را برای شما اين‌گونه روشن بيان می‌كند، باشد كه خردمند شويد و نيز می‌فرمايد: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» [6] يعنی قرآن را به عربی فرستاديم، باشد كه خردمند شويد؛ بنابراين كسانی را كه به آيات آن ايراد گرفته و به آن عمل نمی‌كنند مورد خطاب قرار داده و خداوند می‌فرمايد: «چرا در اين آيات روشنی‌بخش تعقل نمی‌كنيد.»
«لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ» [7] يعنی ما بر شما كتابی نازل كرديم كه وسيله تذكر شما در آن است، علاوه بر آن كسانی را كه صرفاً قرآن را تلاوت می‌كنند توبيخ كرده و می‌فرمايد: «چرا انديشه نمی‌كنيد.»؛ «وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَفَلا تَعْقِلُونَ [8] يعنی كتاب خدا را كه می‌خوانيد، چرا در آن انديشه و تعقل نمی‌كنيد.»
تدبر: هدف از نزول اين كتاب آسمانی اين نبوده كه تنها به تلاوت آن قناعت كنند بلكه هدف اين بوده كه آيات سرچشمه فكر و انديشه شود و آن نيز حركتی جهت عمل به‌وجود آورد «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْكَ مُبارَكٌ لِیَدَّبَّرُوا آياتِهِ» [9] يعنی كتابی است پربركت كه بر تو نازل كرده‌ايم تا در آيات آن تدبر كنند...»، بنابراين به سرزنش كسانی می‌پردازد كه در آيات آن تدبر نمی‌كنند «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها»[10]يعنی آيا آنها در قرآن تدبر نمی‌كنند يا بر دل‌هايشان قفل زده‌اند؛ همچنين آيه: «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ[11] و آيا آن‌ها در قرآن تدبر نمی‌كنند.
هدايت به استوارترين راه: قرآن از اين جهت كه از سرچشمه لايزال الهی نازل شده مطابق با نيازهای روحی و جسمی انسان‌‌ها است و نيز چون از هر كژی و ناراستی مبری بوده و يكسره تعاليم انسان‌ساز است، انسان‌ها را به بهترين راه هدايت می‌كند، «یَهْدِی إِلَى الرُّشْد ِ...»[12] يعنی (اين قرآن خلق را) به راه خير و صلاح هدايت می‌كند.» و نيز می‌فرمايد: «اِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ [13] ما آيات كتابی را شنيديم كه پس از موسی نازل شده بود، درحالی كه كتب آسمانی را كه در مقابل او بود تصديق می‌كرد و خلق را به سوی حق و طريق راست هدايت می‌فرمود.» همچنين می‌فرمايد: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَم ُ...[14]همانا اين قرآن خلق را به استوارترين راه هدايت می‌كند...»
بشارت: در قرآن مردم بارها به پيروی از دستورات خدا و انجام اعمال نيكو و پاداش جاودانی بشارت داده شده‌اند «فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ [15] ما حقايق قرآن را تنها به زبان تو آسان كرديم تا به آن اهل تقوی را بشارت دهی...» و نيز آيه: «هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِیًّا لِیُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى لِلْمُحْسِنِينَ»[16] يعنی اين كتاب مصدق كتب آسمانی پيشين به زبان عربی نازل شده تا ستمكاران عالم را بترساند و نيكوكاران را بشارت دهد.»
انذار: قرآن علاوه بر دعوت به كارهای نيك و بشارت متقين، مردم را از انجام كارهای ناپسند بازداشته و آن‌ها را انذار می‌كند «وَ كَذلِكَ أَوْحَیْنا إِلَیْكَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ» [17] و چنين قرآن عربی را بر تو نازل كرديم تا مردم (شهر مكه) ام‌القری و هركه را در اطراف اوست از خدا و از روز قيامت بترسانی.» و نيز آيه: «لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ [18] (اين قرآن نازل شده) تا قومی را كه پدرانشان (به كتب آسمانی پيشين) اندرز شدند (از قهر خدا) بترسانی كه ايشان سخت غافل هستند.»، همچنين می‌فرمايد: «تَبارَكَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً [20] يعنی بزرگوار آن خدايی است كه قرآن را بر بنده خاص خود نازل فرمود تا اهل عالم را خداترس گرداند.»
تذكر: آخرين منشور آسمانی، به گونه‌های مختلف اجر و عذاب خداوند را برای نيكوكاران و بدكاران و نظم عالم و نعمت‌هايی را كه برای انسان‌ها آفريده است متذكر می‌شود تا شايد با يادآوری آن‌ها انسان فراموشكار خداترس شود «وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَكَّروُنَ [21] و ما در اين قرآن برای مردم هرگونه مثل‌های روشن آورديم باشد كه متذكر شوند.»، همچنين می‌فرمايد: «ما أَنْزَلْنا عَلَیْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى إِلاَّ تَذْكِرَةً لِمَنْ یَخْشی [22] يعنی ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه خود را به رنج افكنی تنها غرض اين است كه مردم خداترس را متذكر سازی.» و نيز آيه: «وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّكَّرُوا [23] و ما اين قرآن را به سخنان فصيح و بليغ بيان كرديم تا خلق متذكر شوند.» و نيز می‌فرمايد: «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْكَ مُبارَكٌ لِیَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِیَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ يعنی كتابی مبارك بر تو نازل كرديم تا امت در آياتش تفكر كنند و صاحبان عقل متذكر حقايق آن شوند.»
پی‌نوشت: [1] آيه 2بقره، [2] آيه 44 سوره نحل، [3] سوره حشرآيه 21 به اين مفهوم در سوره بقره، 266 و يونس و 24 نيز اشاره شده است، [4] ج 2 صص 249 و 250، [5] سوره بقره آيه 242، [6] يوسف 2[7] انبياء آيه10، [8] بقره آيه 44 [9] ص، 29 [10] محمد، 24 [11]، نسا، 82، [12] جن، 2. [13] . احقاف، 30 به اين مفهوم در سوره سبا، 6 نيز اشاره شده است.[14] اسرا، 9. [15] . مريم، 97.[16] . احقاف، 12 به اين مفهوم در سوره بقره، 97؛ نحل، 89 و 102 و نمل، 2 اشاره شده است. [17] شوری، [18] يس‌ آيه 6. [19] انعام، [20] فرقان آيه 1 و [21] زمر آيه 27. [22] طه آيه 2 و 3. [23] اسرا آيه 17.
captcha