«كعبه جان‌ها تويی، سوی تو آرم طواف»/ گزارشی از سفرنامه‌های حج در طول تاريخ
کد خبر: 1828885
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۸۸ - ۱۶:۳۲

«كعبه جان‌ها تويی، سوی تو آرم طواف»/ گزارشی از سفرنامه‌های حج در طول تاريخ

گروه ادب: حج يكی از زيباترين الطاف خدا به انسان است تا وی هم‌پای فرشتگان در بيت‌المعمور به طواف حق پردازد و پروانه‌وار در عشق معبود لبيك‌گو پر سوزاند تا به وصال معشوفق نائل آيد و چه‌بسا عاشقانی كه در اين راه با ياری از معرفت خويش، توانمندانه اين مسير طاقت‌فرسا را به تصوير كشيدند.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) سفرنامه، نوعی گزارش است كه نويسنده در قالب آن مشاهدات خود را از اوضاع شهرها يا سرزمين‌هايی كه به آن‌ها مسافرت كرده، را شرح می‌دهد و اطلاعاتی از بناهای تاريخی، مساجد، كتابخانه‌ها، بازارها، بزرگان، آداب و رسوم ملی و مذهبی مردم، موقعيت جغرافيايی، جمعيت، آب و هوا، زبان اهالی و مناطقی كه بازديد كرده است در اختيار خواننده قرار می‌دهد.
سفرنامه‌ها گنجينه‌ای از اطلاعات هستند كه از طريق آن‌ها گاه می‌توان به واقعيت‌هايی از وضع اجتماعی، سياسی، اقتصادی ادواری از تاريخ مردم يا منطقه‌ای پی برد كه دست‌يابی به آن‌ها از طريق كتب تاريخی ميسر نيست.
ادبيات حج در زبان‌های مختلف در دنيای اسلام جايگاه ويژه‌ای را به خود اختصاص داده است. بخشی از اين ادبيات، مربوط به سفرنامه‌های حج است كه مسلمانان طی قرون مختلف به نگارش آن‌ها دست زده‌اند. اين متون در زبان‌های عربی، فارسی و تركی به وفور يافت می‌شود و حاوی نكات ارجمندی در ارتباط با حج، جغرافيای مكه و مدينه، شرح مسير كاروان‌های حج و اطلاعات ديگری در اين زمينه است.
می‌توان ادعا كرد كه يكی از مهمترين سوژه‌ها برای نگارش سفرنامه در گستره ادبيات جهانی، سفر ‌به خانه خدا در شهر مكه معظمه بوده و هست. در طول تاريخ، ميلياردها انسان برای انجام فريضه حج راهی اين سرزمين مقدس شده و در كنار خانه خدا به عبادت می‌پردازند. تقريباً بدون استثنا، تمامی اين زائران در طی اين سفر، به مدينه منوره نيز مشرف می‌شوند و به زيارت حرم رسول خدا(ص) و قبور امامان و بزرگان در قبرستان بقيع می‌روند. اين سفر روحانی، برای هر مسافری كه قدم در اين سرزمين می‌گذارد، خاطره‌ای فراموش ناشدنی است.
در حوزه ادبيات فارسی، كه زبان دوم مسلمانان در طی چهارده قرن بوده، آثاری در زمينه ادبيات حج نوشته شده است. جدای از سفرنامه ناصرخسرو و چند رساله كوتاه، عمده آنچه در ادبيات سفرنامه‌نويسی حج در ادب فارسی در دست است، مربوط به دوره صفويه و عمدتاً مربوط به دوره قاجار است. كاروان‌های حج ايرانی كه معمولاً از راه عتبات و از راه جبل به حج مشرف می‌شدند، سختی‌های فراوانی را در اين راه تحمل می‌كردند. در اين دوره تاريخی، با رشد فرهنگ عمومی مردم، شمار بسياری از حاجيان، از طبقات فرهنگی جامعه؛ اعم از روحانی و غير‌روحانی بوده‌اند، كه بعضی به كار نگارش سفرنامه می‌پرداختند.
كهن‌ترين سفرنامه‌ موجود كتاب «ناصر خسرو قباديانی» ـ عالم اسماعيلی‌مذهب ـ است كه مملو از آگاهی‌های گران‌بها، از درخشان‌ترين دوره تمدن اسلامی است. نوشته‌های «ابن‌بطوطه» و «ابن جبير» به عنوان سفرنامه‌های شاخص مطرح شده است، در حالی كه در كنار آن‌ها سفرنامه‌های ديگری نيز وجود داشته و دارد كه در آن حد از جامعيت نيست.
بخش مهمی از اين سفرنامه‌ها، تجربه‌های سفر و آگاهی‌های جغرافی و تاريخی است كه به قصد راهنمايی مسافران بعدی به نگارش در‌آمده است. در اين سفرنامه‌ها، مسأله عمده، توصيف منازل ميان راه از يك سو و توصيف اماكن مقدس از سوی ديگر است. اجتماع عظيم حج از نژادهای مختلف با زبان‌های متفاوت و نيز مذاهب گوناگون، تازه‌های فراوانی را برای يك سفرنامه‌نويس فراهم می‌كرد. هريك از اين گوناگونی‌ها و تفاوت‌ها سوژه‌ای بود برای نگارش سفرنامه، برخی از دولتمردان قاجاری كه به تبع سفرنامه‌نويسی اروپايی‌ها، به كار نوشتن سفرنامه پرداختند، معمولاً به جز سفر به مكه و مدينه، راهی دمشق، فلسطين، مصر، عثمانی و روسيه و حتی هند و ژاپن می‌شدند و سر جمع كتابی با اطلاعات گسترده ارائه می‌كردند. در اين بخش از سفرنامه‌ها، توصيف زندگی اجتماعی و تمدنی اين جوامع، برای اين افراد بسيار اهميت داشت، به ويژه با توجه به تحولات جديد تمدنی، و در مقايسه وضع ايران با عثمانی، مصر و ساير مناطق، آثار مزبور می‌تواند مأخذی برای بررسی تاريخ نوگرايی در ميان دولتمردان و فرهيختگان ايرانی در عصر قاجار باشد.
ناصر خسرو در سفرِ هفت ساله خود، چهار بار حج كرد؛ از اين رو توصيف مكه و ديگر اماكن و مراسم حج را بهتر از هر كس ديگرى انجام داده است. ناصر خسرو در سفرنامه‌نويسى فضل تقدم دارد؛ زيرا پيش از او سفرنامه‌اى كه يك ايرانى به زبان فارسى نوشته باشد سراغ نداريم. نه تنها در فارسى كه در عربى هم در ارتباط با حج و سرزمين حجاز اولين سفرنامه است. بنابراين مى‌توان گفت كه شيوه سفرنامه‌نويسى در ادبيات ايران را او پايه‌گذارى كرد.
ناصر خسرو در سفرنامه‌اش تنها به ظاهر اعمال و شرح و معرفى دقيق اماكن توجه داشته و از فلسفه حج سخنى نگفته است. از اين رو، اين سفرنامه تنها ارزش معرفى دقيق از اماكن زمان مولف را دارد و نظر ناصرخسرو را در ارتباط با فلسفه اعمال و مناسك حج بايد در شعر او يافت.
ناصرخسرو به توصيف مسجدالحرام، صفا و مروه، ميله‌هایى كه در فاصله نيم فرسنگى مكه نصب كرده‌اند، مسجدها و ... پرداخته و درباره احرام گرفتن، تلبيه گفتن، طواف و نحوه انجام آن، ايستادن در پس مقام و گزاردن نماز طواف و رفتن به زمزم و خوردن آب از آن، سخن گفته است. در ارتباط با خانه‌هاى اقوام و ملّيت‌هاى مختلف و نيز عمارت‌هاى زيباى خلفاى بغداد كه بعضى خراب شده بودند، آب شور و تلخ چاه‌هاى مكه، و آبى كه امير عدن از زير زمين(كاريز) به مكه آورده بود و آب‌هاى گواراى ديگر كه سقّايان مى‌آوردند و مى‌فروختند، هواى گرم مكه و ... به تناسب سخن گفته است.
ـ سفرنامه ابن‌بطوطه، محمدبن عبدالله‌بن محمد لواتی طنجی(703 ـ 779ق)، سفرنامه‌ای بسيار مفصل و گسترده است. او به سرزمين‌های اسلامی و كشورهای مشرق در دوران خود سفر كرد و سفرش بيست و هفت سال طول كشيد و از سال 725ق آغاز شد.
محمدبن جزی كلبی در سال 756 در شهر «فاس» مشاهدات ابن بطوطه را از او شنيد و آن را مكتوب كرد و آن را «تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار» نام نهاد.
اين سفرنامه به دليل شمول و گستردگی آن، از معروف‌ترين سفرنامه‌ها به شمار می‌رود و بسيار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و به زبان‌های گوناگون ترجمه شده و بارها به طبع رسيده است.
در اين سفرنامه نويسنده از سفرهای طولانی خود در شمال آفريقا و سرزمين‌های مصر، شام، عراق، ايران و سه بار سفر او به مكه و زيارت خانه خدا و ديگر مشاهداتش از بحراحمر، يمن، آسيای صغير، ماوراء‌‌النهر، افغانستان، هند بنگال و آسام تا چين و .... اطلاعات با ارزشی را نگاشته است.
از ويژگی‌های اين سفرنامه، بی‌پيرايگی و سادگی سبك نگارش در بيان وقايع است. اين‌بطوطه در سفرنامه خود «چهره‌نگاری به كمال و صادق در تشريح اوضاع، وقايع و فرهنگ اجتماعی شهرها و كشورهايی است كه از آن‌ها بازديد می‌كند و چون فطره به مسائل مذهبی علاقه‌ای خاص دارد، در هر شهر و كشوری كه وارد می‌شود، ابتدا اماكنی را مورد بازديد قرار می‌دهد كه متعلق به اوليا و بزرگان دين است.»
ـ انيس‌الحجاج، صفی فرزند ولی، در سال 1087، اين كتاب در مورد مسائل حج و زيارت حرم شريف پيامبر (ص) و ائمه اطهار(ع) به دست «ملا مهدى نراقى» نگارش يافته است، او در اين كتاب عمل‏هاى واجب، حرام، مستحب و مكروه حجاج بيت‌الله الحرام و عتبات عاليات را به گونه‏اى آسان در اختيار آنان مى‏گذارد.
ـ سفرنامه ابن رشيد، محمدبن عمربن رشيد فهری اندلسی (657 ـ 721ق) نيز از ديگر سفرنامه‌های مهم است. او از مصر و شام و حجاز ديدار كرد و از طريق شام در 23 ذيقعده سال 684 به مدينه منوره رسيد و پس از ادای فريضه حج در 28 ذيحجه سال 684 از مدينه بازگشت و از «عقبه» در 25 محرم سال 685 گذشت و به ساحل رسيد.
با آنكه علمای پيشين به سفرنامه ابن‌رشيد كه آن را «ملأ العيبة، فيما جمع بطول الغيبه، فی‌الوجهتين الكريمتين الی مكه و طيبة» نام نهاده بود توجه و عنايت خاصی داشتند. ليكن همه آن كه از مفصل‌ترين و كامل‌ترين سفرنامه‌هاست، به دست ما نرسيده است و اجزای به جا مانده ظاهراً به خط خود مولف است.
ـ سفرنامه «تجيبی قاسم‌بن يوسف‌بن علی بستی تجيبی» نيز از ديگر سفرنامه‌هاست، وی در سال 696 از طريق دريا به مكه مشرف شد. او از «عيذاب» حركت كرد و پس از 24 روز سفر دريايی در 8 رمضان آن سال به «بندره ابحر» يكی از بنادر «جده» رسيد.
اكنون نسخه كاملی از اين سفرنامه موجود نيست، بلكه تنها بخشی از آن به جا مانده است كه از توصيف شهر «قاهره» شروع و به اقامت در «منی» ختم می‌شود.
ـ «بلوی خالدبن عيسی‌بن احمد بلوی اندلسی»، از اهالی قرن هشتم بود. او با كاروان كركی از طريق مصر و سپس شام سفر كرد و در نوزدهم ذيقعده سال 737ق به مدينه رسيد و فريضه حج را به جا آورد. سپس در 24 محرم سال 738 ق از مدينه بازگشت و «عقبه» و «قدس» را پشت سرگذاشت و در 14ماه صفر سال 738 به قاهره پاگذاشت.
سفرنامه‌اش، «تاج المَفْرِق فی تحلية المشرق» نام دارد و مولف «نفح الطيب» آن را سفرنامه‌ای بزرگ و دارای فايده‌ها و نكته‌های بسياری می‌داند.
سفرنامه «قيسی محمدبن احمد قيسی»، معروف به «ابن مليح»، در قرن يازدهم می‌زيست و سفرنامه‌اش را «انس‌الساری‌السارب، من اقطار المغارب، الی منتهی الآمال و المآرب سيد الاعاجم و الاعارب» نام نهاد.
اين سفرنامه با تحقيق «شيخ محمد فاسی» در شهر «رباط» در سال 1388قمری چاپ شده است.
ـ مولف سفرنامه ناصری «احمدبن محمدبن ناصر درعی» (1057 ـ 1129) است.
اين سفرنامه از كامل‌ترين و مفيدترين سفرنامه‌ها به شمار می‌رود و مولف در نوشتن آن بر سفرنامه استاد و شيخش ابوسالم عياشی، كه او را پيشوای رحالان معرفی می‌كند، تكيه كرده است. ابن‌‌ناصر چهار مرتبه به مكه سفر كرد و حج گزارد كه نخستين اين سفرها در سال 1121قمری بود.
اين سفرنامه با چاپ سنگی در دو جلد (شامل 442 صفحه در شهر «فاس» به سال 1320ق منتشر شده است.
ـ مولف سفرنامه نابلسی «عبدالغنی بن اسماعيل نابلسی دمشقی» (1050 ـ 1143ق)است، وی كتاب‌های بسياری در علوم مختلف روزگار خود نوشت كه از آن‌ها آنچه به اين بحث مربوط می‌شود. سفرنامه‌های سه‌گانه اوست. مهمترين و پرفايده‌ترين اين سه كتاب «الحقيقة و المجاز، فی رحلة الشام و مصر و الحجاز» است. اين كتاب در سه بخش است و بخش سوم آن درباره حجاز است. در اين بخش می‌خوانيم كه مولف برای رسيدن به مكه از مصر حركت كرده و از راه زمينی خود را به مدينه و سپس به مكه می‌رساند و آن گاه به مدينه بازگشته از آن جا از راه خشكی به دمشق می‌رود.
مولف اين سفرنامه را به شيوه يادداشت‌های روزانه‌نويسی، فراهم آورده است. طبق اين سفرنامه مؤلف در هفتم رجب سال 1104ق از مصر خارج و درصد و هشتاد و سومين روز سفرش وارد حجاز و در سيصد و هشتاد و هشتمين روز وارد دمشق می‌شود و مشاهدات خود را طی دويست و پنج روز ثبت می‌كند.
اين سفرنامه، يا سفرنامه‌هايی از اين قبيل از مفيدترين سفرنامه‌هاست و بيشترين اطلاعات را در خود جمع كرده است، هرچند برخی از مطالب و آرای آن با روح عصر ما سازگار نيست.
ـ سفرنامه «ابن‌عبدالسلام محمدبن عبدالسلام بن عبدالله ناصری درعی» (متوفای سال 1239) كه از خاندان نامدار و اهل علم و معرفت بود ،از ديگر سفرنامه‌های مهم است. وی دوبار حج بجا آورد، نخستين‌بار در سال 1196 و دومين مرتبه در سال 1211قمری. درباره نخستين سفرش به مكه، سفرنامه بزرگش را كه از بزرگترين و مفصل‌ترين سفرنامه‌هاست نوشت و در آن به بسياری از سفرنامه‌های پيش از خود مانند سفرنامه عياشی، سفرنامه عبدری، سفرنامه صفدی، سفرنامه تجيبی، سفرنامه بكری و سفرنامه ناصری رجوع كرد و از آن‌ها بهره جست.
درباره دومين سفرش نيز، سفرنامه كوچكش را نوشت، ليكن سفرنامه بزرگ نخستينش، از بسياری از سفرنامه‌ها سودمندتر و كامل‌تر است و هم‌چنان به صورت خطی است و نسخه‌ای از آن در كتابخانه عمومی در شهر «رباط» نگهداری می‌شود كه در دوران مولف نوشته شده است و چه بسا پيش‌نويس تأليف و به خط خود مولف باشد.
ـ مولف سفرنامه ادريس علوی، ـ«ادريس‌بن عبدالهادی علوی حسنی فاسی» (متوفای در مدينه به سال 1331قمری بود، وی ازطريق دريا و از كانال سوئز حركت كرد و به «ينبع» رسيد و در سال 1288 فريضه حج را بجا آورد و سفرنامه خود را نوشت. اين سفرنامه بسيار مختصر است و نسخه خطی آن در كتابخانه عمومی شهر «رباط» نگهداری می‌شود.
ـ سفرنامه حميدی مولف آن اسماعيل حميدی مالكی است و در قرن سيزدهم می‌زيست و در سال 1297قمری از كانال سوئز عازم «جده» شد و به مكه رفت و فريضه حج را بجا آورد. نسخه خطی اين سفرنامه نيز در كتابخانه شهر «رباط» است و با وجود اختصار آن دارای فايده‌هايی است.
ـ «محمدبن عثمان سنوسی تونسی» (1266 ـ 1318) مولف سفرنامه تونسی از علمای نامدار تونس است كه در سال 1299 عازم مكه شد و حج نمود. سفرنامه تونسی شامل مباحث بسيار و متنوعی است و مولف به نوشتن تاريخ علما و سرگذشتشان توجه خاص دارد. همچنانكه مشاهدات خود را در مكه و مدينه می‌نگارد و در بازگشت با حجاج شام مسير مكه تا شام را نيز به‌خوبی گزارش می‌كند.
ـ سفرنامه «المرحلة الحجازية» نوشته «محمدلبيب بتنونی» است. مولف در اين كتاب سفر حج خديو عباسی حلمی در سال 1327 قمری را گزارش می‌كند. اين كتاب از مفصل‌ترين سفرنامه‌هايی است كه به بحث از مسائل عمومی حجاز پرداخته است. هرچند در اين زمينه خطاهايی نيز در آن يافت می‌شود.
ـ يوسف نابى، شاعر برجسته ترك، يك اثر سفرنامه‌اى از سفرِ حج خود برجاى گذاشته و به آن عنوان تحفة‌الحرمين داده است. وى از خاندان حاجى غفارزاده‌ها است و پدر و پدر‌بزرگ و خواهرش هم به حج مشرف شده بودند، كتاب تحفة‌الحرمين، سفرنامه‌اى ارشمند و اثرى ادبى است و به همين دليل به عنوان يك سياحتنامه ادبى شناخته شده و تعداد زيادى ابيات فارسى در آن به كار رفته است. گفتنى است كه شاعران تركى كه به زيارت حج مى‌رفتند، نگارش سياحتنامه ميانشان مرسوم نبود، اما نابى پس از آمدن به اين سفر و ديدن اماكن مقدسه فراوان علاقه‌مند شد تا يك گزارش ادبى از آنها بنويسد. هدف وى آن بود تا متن وى براى كسانى كه تا آن روز به حج مشرف نشده‌اند، شوقى براى اين سفر در وجودشان پديد آورد و حتى آنان كه قبلاً رفته‌اند، شوقى مجدد در وجودشان ايجاد شود. در اصل هدف او از نگارش اين اثر يك هدف دينى بود و انتظارش هم از پروردگارش آن بود كه به خاطر نگارش اين اثر از گناهان او درگذرد.
ـ «فـی منزل الوحـی» اثر «محمدحسين هيكل» پس از نوشتن «حيات محمد» در سال 1930 همواره در انديشه مهبط وحی بود تا آن كه در سال 1936م هيكل به زيارت خانه خدا رفت، سفرنامه‌ای مفصل به ارمغان آورد و در آن مشاهدات و ديدگاه‌های خود را ثبت كرد.
اين كتاب از جهات مختلفی مهم و قابل ‌توجه است، از جمله آن كه توصيف دقيقی است از وضعيت سياسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تاريخی شبه جزيره عربستان در نيمه قرن حاضر از نگاه روشنفكری كه از آفريقای شمالی بدان خطه سفر كرده و منبع با‌ارزشی است. برای محققان درباره وضعيت حجاز در اين دوره. ديگر آن كه اين كتاب از معدود سفرنامه‌های حج است كه از گزارش مشاهدات فراتر رفته و به تحليل حوادث و ريشه‌يابی مسائل پرداخته است و سوم آن كه اين كتاب به قلم كسی است كه آموزش و فرهنگ غرب به او ديدی ديگر داده است و او در عين ديانت و تقيد به اصول اعتقادی، ناقدانه پديده‌ها را ارزيابی می‌كند.
ـ «تحفة‌العراقين» نخستين سفرنامه منظوم فارسی، سروده خاقانی شروانی است. خاقانی هنگام بازگشت از مكه، در شهر موصل به فكر سرودن «تحفة‌العراقين» افتاد. زمانی كه به شروان رسيد، كار خود را آغاز كرد و در مدت 40 روز آن را به اتمام رساند. تحفة العراقين كه خاقانی آن را «تحفة الخواطر» و «زبدة‌الضمائر» نيز می‌نامد، در قالب مثنوی و در بحر «هزج مسدّس اخرب مقبوض» سروده شده است. اين مثنوی بيانگر مشاهدات سراينده در سفر به مكه، از مسير عراق عجم و عراق عرب است و شاعر ضمن آن به شرح ديدار خود با بزرگان شهرهای مختلف و ذكر برخی رسوم و عادات مردمان هر ديار پرداخته است.
تحفة العراقين از 3 منظر قابل بررسی است: موضوع، مضمون و ويژگی‌های دستوری، از جهت موضوع، كتاب مشتمل است بر يك مقدمه منثور، 7 مقاله و يك خاتمه منظوم، مقالات كتاب به‌ترتيب عبارت‌اند از «عرائس الفكر و مجالس الذكر»، «معراج العقول و منهاج الفحول»، «سبحة الاوتاد»، «سواد الاوراد و خزانة الاوتاد»، «موارد الاوراد و فرائد الافراد»، «هدی المهتدی الی الهادی» و «فی وصف الشّام والموصل». مقدمه كتاب كه به نثری مصنوع نوشته شده، از چگونگی خلق اثر حكايت می‌كند و مقاله اول آن با خطاب به آفتاب آغاز می‌شود، ولی قسمت اعظم آن در نعت حضرت رسول(ص) است. در خلال 6 مقاله ديگر كه بدنه اصلی كتاب را تشكيل می‌دهد، سخن از شهرهايی است كه خاقانی در مسير سفر خود به مكه و يا هنگام بازگشت از اين سفر گذر كرده است، شهرها و مناطقی هم‌چون قهستان، عراق، بغداد، همدان، كوفه، مدينه، مكه، شام و موصل. او در جريان توصيف هر شهر و يا هر منطقه به ارائه اطلاعاتی در زمينه‌های تاريخی، جغرافيايی، اجتماعی و نيز به معرفی رجال آن سامان می‌پردازد.
در روزگار معاصر نيز به ويژه پس از مشروطه سفرنامه‌های بسياری درباره حج به رشته تحرير درآمده است، در ايران نيز بسياری از اهل قلم پس از سفر حج به نگارش سفرنامه مكه پرداخته‌اند، كه از جمله می‌توان به موارد زير اشاره كرد:
«خسی در ميقات» يكی از معروفترين سفرنامه‌های معاصر حج است كه جلال آل احمد در سال 1343 و در سن 41 سالگی طی سفر حج نوشته است. شايد اولين ويژگی «خسی در ميقات» كه به ذهن می‌رسد، موقعيت ويژه‌ای است كه نويسنده در آن پا به چنين سفری گذاشته و به موجب آن اين سفر می‌تواند فصل تازه‌ای از حيات نويسنده محسوب شود. آل احمد در اين سفرنامه در هر منزلی و موقفی قلم را دست گرفته و تمام جزييات و تفاصيل سفر خويش را نوشته است.
ـ با كاروان ابراهيم، يكی ديگر از سفرنامه‌های معاصر است كه به قلم حجت‌الاسلام والمسلمين «رسول جعفريان»، «محمدعلی خسروی»، گزارش سفر حج سال 1371 است كه توسط نشر «مشعر» چاپ شده است.
ـ با كاروان عشق، نيز سفرنامه ديگری است به قلم حجت‌الاسلام والمسلمين «محمدعلی مهدوی‌راد» و حجت‌الاسلام والمسلمين «رسول جعفريان» كه گزارش سفر حج سال 1372 است كه توسط نشر «مشعر» چاپ شده است.
ـ بسوی ام‌القری، نيز سفرنامه ديگری از «رسول جعفريان» است كه گزارش سفر حج وی در سال 1373، در اين كتاب سه سفرنامه ديگر از دوره قاجار چاپ شده، كه در اين فهرست معرفی شده است.
ـ حج نامه، «علی‌نقی منزوی»، گزارش سفر حج اوست در سال 1972 ميلادی چاپ شده است.
ـ حج نامه، منصور عليشاه قزوينی متخلص به كيوان
ـ خاطرات زيارت خانه خدا و عتبات عاليات در خدمت راهنما، «محمدرضا خانی». وی به سال 1346 همراه «سلطان حسين گنابادی» به زيارت خانه خدا مشرف شده و خاطرات اين سفر را نگاشته است. چاپ نخست اين كتاب به سال 1367 به كوشش «حبيب الله پاك‌گوهر» و «سيدمحمود موسوی» منتشر شده است.
ـ خاطرات سفر حج، «حاج سلطان حسين تابنده گنابادی» (رضا عليشاه). شرح سفری است كه در سال 1324 شمسی انجام شده، چاپ نخست آن در سال 1337 و چاپ دوم آن در سال 1357 (توسط چاپ ديبا) به چاپ رسيده است.
ـ خاطرات مكه، «احمد هدايتی» ـ «محمدعلی هدايتی» اين سفرنامه حاوی دو سفرنامه است، يكی از «احمد هدايتی» كه در سال 1338 قمری (1299 شمسی) همراه مرحوم «سيداحمد طالقانی» به حج مشرف شده و ديگری از فرزند او «محمدعلی هدايتی» كه در سال 1343 مشرف شده است. كتاب حاوی اطلاعات جالب و خواندنی از سفر حج بوده و مقايسه دو سفر را با انواع امكانات تصوير می‌كند.
به هر روی سفر‌نامه‌های حج علاوه بر بيان آداب و رسوم و مناسك حج كه انديشه‌های عارفانه‌ی مؤلف را به تصوير می‌كشد، حاوی اطلاعات دقيق جغرافيايی و تاريخی و بيان عادات و آداب مردمی است كه نويسند‌گان در سفر‌های طولانی خود با آن برخورد می‌كنند و همان‌طور كه مشاهده شد، نويسندگان بی‌شماری در طول تاريخ به شرح وقايع سفر خود از سرزمين وحی پرداخته‌اند.
منابع :
ميقات حج - سال پنجم - شماره هفدهم - پاييز 1375
captcha