کد خبر: 1992744
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۷

ترجمه‌های فرانسوی قرآن؛ خوانش شرق‌شناسان و مسلمانان

گروه بين‌الملل: زبان قرآن كريم يعنی عربی متعلق به قرن هفتم پس از ميلاد از لحاظ زبان‌شناختی بی‌همتاست و به همين دليل ترجمه اين كتاب الهی به زبان‌های ديگر نيز در طی تاريخ مشكلات فراوانی به همراه داشته است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، علاوه بر اينكه قرآن كريم از لحاظ زبانی بسيار غنی است از لحاظ محتوايی نيز تمامی مسائل زندگی انسان چه معنوی و چه اجتماعی را دربرمی‌گيرد؛ همچنين به عقيده تمامی مسلمانان اعم از شيعه و سنی، كلام‌الله مجيد علاوه بر جملات ساده، دارای مفاهيم پنهانی نيز هست كه هر كسی قادر به درك آن نيست و افراد متخصص در علوم كلام و فقه می‌توانند اين مفاهيم را با توسل به روايات و احاديث و ديگر آيات الهی استخراج كنند، همين نكته هم كار ترجمه قرآن كريم را سخت‌تر می‌كند؛ ولی عليرغم همه اين سختی‌ها، با توجه به اينكه قرآن كتابی جهانی است و برای تمامی انسان‌ها نازل شده است، بايد به زبان‌های ديگر نيز ترجمه شود تا همه جوامع بشری بتوانند از دستورات الهی آگاهی يابند و مسير درست را انتخاب كنند.
زبان قرآن كريم گرچه عربی است اما اين كتاب در چارچوب هيچ‌ يك از قوانين مربوط به ترجمه قرار نمی‌گيرد چراكه نه تنها آيه‌های كلام‌الله مجيد در هيچ سبك ادبی جای نمی‌گيرد بلكه اين كتاب كلام خداوند است و همين كافی است تا مترجم را با مشكلات عديده‌ای روبرو كند؛ اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه زبان عربی به‌خودی خود دارای ساختاری متفاوت با زبان‌های ديگر به‌ويژه زبان فرانسوی بوده و هر كلمه دارای معانی متفاوتی است كه باعث سردرگمی مترجم می‌شود؛ در ضمن ترجمه قرآن كريم با ديگر ترجمه‌ها تفاوت ديگری هم دارد: آيات الهی نياز به تشريح و تفسير دارند تا معنی عميق هر كلمه مشخص شود كه اين مسأله نياز به تخصص دينی دارد و بنابراين هر مترجمی نمی‌تواند دست به ترجمه قرآن بزند؛ همچنين در بحث تفسير آيات نيز موضوعاتی چون تفسير از ديدگاه مذاهب مختلف وجود دارد، هر مذهب اسلامی تفسير خاصی از يك آيه ارائه می‌دهد كه ترجمه را سخت‌‌تر می‌نمايد.
اولين ترجمه‌های اروپايی قرآن كريم تحت تأثير جنبش‌های فكری دوران خويش و پيش‌داوری‌هايی بود كه در هر عصر بخشی از تعاليم اسلام و قرآن را مورد هدف قرار می‌داد، به همين روی، هر مترجم با تأثيرپذيری از رويدادهای اجتماعی عصر خويش، ترجمه‌ای متفاوت از ديكر مترجمان ارائه می‌داد ولی نكته مشترك همه اين ترجمه‌ها، اشتباهاتی بود كه به دليل غرض‌ورزی مترجمان و يا ناآشنايی با زبان عربی پيش می‌آمد.
همچنين برخی مترجمان اروپايی مبنا را حفظ اصل متن و يا وفاداری به متن عربی قرار می‌دادند و برخی ديگر سعی داشتند زيبايی كلمات و شكل ظاهری آيات را در ترجمه نيز حفظ كنند، اين امر نيز باعث می‌شد تا ترجمه‌های متفاوتی از قرآن ارائه شود؛ به اين ترتيب، در قرون وسطی اولين ترجمه‌های قرآن پديدار شد؛ ترجمه‌هايی كه با پيش‌داوری‌های بسيار همراه بوده و هدف اصلی آن متهم كردن اسلام به خشونت و غيرالهی بودن به شمار می‌رفت؛ بنابراين اولين ترجمه‌های قرآن نه به قصد آگاه‌سازی مردم و يا معرفی تعاليم اسلام بلكه با هدف رد اين تعاليم صورت گرفت.
بارزترين نمونه تحريف‌شده ترجمه قرآن، ترجمه لاتين اين كتاب توسط «روبرت دو كنت» در قرن دوازدهم ميلادی بود كه در سال 1543، يعنی چهار قرن بعد منتشر شد؛ انتشار اين ترجمه در حالی صورت گرفت كه ترس از اسلام به دليل پيشروی دولت عثمانی در اروپا در حال گسترش بود، همچنين در همين عصر، برخی گروه‌های اسلامی به شدت با ترجمه قرآن به زبان‌های ديگر مخالف ورزيده و ترجمه را باعث از بين رفتن مفهوم اصلی كتاب الهی می‌دانستند.
در قرون بعدی عليرغم اينكه نگاه‌ها به قرآن كمی عوض شده بود ولی بازهم ديدگاه‌هايی پيش‌داورانه در مورد اين كتاب الهی وجود داشت كه در ترجمه تأثير می‌گذاشت، در قرن هفدهم ميلادی، مستشرقان نگاهی غربی را بر قرآن كريم حكمفرما كردند، اين افراد خوانشی «غرب‌گرايانه» از اسلام ارائه دادند، نگاهی كه ناشی از تسلط غرب بر كشورهای شرقی بود و به نوعی استعمار دولتی جای خود را به استعمار دينی داده بود.
در اين دوران، بسياری از مترجمان كه مطالعاتی درباره شرق داشتند، قرآن كريم را حاصل تاريخ و توليد ذهن بشری می‌دانستند و به كل وجه معنوی و فرابشری اين كتاب را نفی می‌نمودند. ترجمه‌هايی كه در قرون بعدی ارائه شد همگی با تكيه بر نظريه غيروحيانی بودن قرآن كريم انجام شد كه ناشی از ديدگاه‌های مستشرقان مغرض قرون قبلی بود؛ سرانجام در قرن نوزدهم ميلادی بود كه نوعی نگاه مثبت به قرآن كريم مبتنی بر مطالعات علمی در غرب به‌وجود آمد.
اولين ترجمه قرآن كريم به زبان فرانسوی توسط «آندره دو رير» صورت گرفت و به قدری شهرت يافت كه ديگر مترجمان نيز به جای متن عربی، اين ترجمه را مبنا قرار دادند. شش سال قبل از انقلاب فرانسه، «كلود ساواری» ترجمه جديد از قرآن ارائه داد كه اين ترجمه تا قرن بيستم، چندين بار ويرايش شد؛ ترجمه‌ای كه با نشأت گرفتن از افكار «ولتر» و برخی انديشمندان قرن هجدهم ميلادی در صدد اثبات برتری مسيحيت بر اسلام بود و از هر منطقی هرچند بيهوده برای اين امر استفاده می‌كرد.
با اين حال اولين ترجمه فرانسوی موثق و مورد قبول مسلمانان توسط «كازيميرسكی» اشراف‌زاده لهستانی‌تبار در سال 1840 انجام شد، وی به صورت كامل به زبان‌های عربی و فارسی تسلط داشت و ترجمه‌اش تا به امروز مورد توجه دانشجويان و پژوهشگران قرار گرفته است؛ با اين حال كارشناسان ترجمه وی را به دليل توجه بيش از حد به سبك و كم‌توجهی به ساختار متن اصلی و عدم وفاداری به مفهوم آيات مورد اشكال می‌دانند؛ عليرغم اينكه بعد از كازيميرسكی، افرادی چون «ادوارد مونته» به ترجمه قرآن به زبان فرانسوی روی آوردند ولی ترجمه كازيميرسكی بيش از يك قرن به عنوان منبعی موثق مورد استفاده مسلمانان و غيرمسلمانان قرار گرفت.
يك قرن بعد از ترجمه كازيميرسكی، در سال 1951، فردی به نام «بلاشر» ترجمه‌ای جديد از قرآن عرضه كرد، اين ترجمه در سال 1957 با ويرايش جديد روانه بازار شد؛ ترجمه «بلاشر» به زودی مورد توجه مراكز زبان‌شناسی اروپا قرار گرفت و به عنوان منبع اصلی اين مراكز انتخاب شد. بلاشر به دليل تسلط كامل بر زبان عربی، جزوه‌ای نيز درباب دستور زبان عربی نگاشت كه در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان منبع درسی مورد استفاده قرار می‌گيرد. با اين وجود، اين ترجمه نيز به دليل توجه بيش از اندازه به ساختار جملات و عليرغم نزديكی ترجمه به متن اصلی، زيبايی سبك متن اصلی را مورد غفلت قرار داده است. در ضمن در اين ترجمه به‌هيچ‌وجه به تفاسير مختلف مذاهب مختلف اسلامی درباره آيات الهی توجی صورت نگرفته است كه اين نيز از كمبودهای مهم ترجمه بلاشر به شمار می‌آيد.
البته ناگفته نماند كه بلاشر در حاشيه اين ترجمه، نكته‌هايی را نيز ذكر كرده و به مقايسه ميان اسلام و تعاليم مسيحيت پرداخته است كه از نقاط قوت اين متن به حساب می‌آيد. بعد از اين ترجمه، «رنه خوام» و «ژان روژان» نيز دست به ترجمه قرآن زدند كه اين ترجمه‌های جديد بيشتر به سبك نوشتار توجه داشت و وفاداری به متن در آن‌ها ديده نمی‌شد.
به هرحال مهم‌ترين اشكالی كه در ترجمه‌های قران به زبان فرانسوی از آغاز تا به امروز ديده می‌شود اين است كه مترجمان، قرآن كريم را از ديد يك مسلمان نگاه نمی‌كنند، مفهومی كه آيه قرآن برای فرد مسلمان دارد با ديد پيروان ديگر اديان به كتاب الهی آن دين متفاوت است؛ اغلب اين ترجمه‌ها با هدف حمله به تعاليم اسلامی و گسترش افكار مستشرقان مغرض و استعمار فكری مسلمانان صورت می‌گيرد و مترجم حتی يك تفسير اسلامی را برای درك بهتر آيات قرآن مورد مطالعه قرار نداده است و يا به خاطر انگيزه‌های شخصی به تعاليم اسلامی بی‌احترامی می‌كند. در هر صورت، ترجمه قرآن توسط مستشرقان و يا تأثير افكار آنان بر مترجمان باعث شده است تا تعداد زيادی از اين ترجمه‌های همراه با غرض‌های شخصی روانه بازار شود و انتخاب ترجمه خوب و بد را برای علاقمندان مشكل بسازد.
آنچه باعث ايجاد اين اشكالات می‌شود اين است كه حتی جريان‌ها مثبت‌گرای غربی كه با هدف آشنايی با اسلام به ترجمه قرآن دست می‌برند تنها به خواندن و برگردان متن اصلی به زبان مقصد بسنده كنند و اين آيات را با ديدی غرب مرود بررسی قرار دهند چيزی كه درك قرآن را برايشان ناممكن می‌سازد.
با اين وجود، در سال 1959 ترجمه جديد «حميدالله» استاد هندی‌تبار مقيم فرانسه برگ جديدی در ترجمه قرآن ورق زد، اين ترجمه راه نوينی برای مترجمان ديگر باز كرد كه در عين توجه به قوانين زبان‌شناسی توانستند قرآن كريم را با توجه به سنت‌های اسلامی ترجمه كنند؛ بدين ترتيب در سال 1972، «حمزه بوبكر» كه در آن زمان رئيس مؤسسه اسلامی مسجد پاريس بود ترجمه‌ای از قرآن همراه با توضيحات برخی آيات ارائه داد، پس از اين ترجمه بود كه ديگر مترجمان عرب به ترجمه قرآن به زبان فرانسوی دست بردند.
با اينكه در طی سال‌های بعدی به تعداد مترجمان مسلمان قرآن به زبان فرانسوی افزوده شد و ترجمه‌های جديدتری ارائه شد اما تمامی اين ترجمه‌ها از ديدگاه‌های مختلف دچار اشكالاتی بودند، اغلب مترجمان از اهل سنت بودند و تفاسير ارائه‌شده در كنار متن ترجمه‌شده مربوط به مفسران اهل سنت بود؛ البته از جامعه شيعی نيز ترجمه «يحيی علوی» و «جواد حديدی» منتشر شده است كه فصل جديدی در ترجمه قران به شمار می‌رود چرا كه با توجه به روايات و احاديث مكتب شيعه به ترجمه كتاب الهی پرداخته شده است.
در نهايت بايد گفت كه با پايان يافتن شرق‌شناسی در حيطه ترجمه قرآن و روی آوردن پژوهشگران به ترجمه‌های بهتر قرآن كريم، روندی علمی، جايگزين روند استعماری شده است يعنی اينكه توجه به محتوای آيات جای ظاهربينی را گرفته است و پژوهشگران به تفسير قرآن نيز علاقمند شده‌اند؛ فقط در اينجا بايد آرزو كرد كه مترجمان آينده به مكتب‌های اسلامی و تفاسير مذاهب مختلف اسلام توجه بيشتری معطوف كرده و ترجمه‌ای كامل‌تر از ترجمه‌های قبلی ارائه دهند ولی اين نكته را نبايد فراموش كرد كه هر ترجمه‌ای هرچند زيبا و خوب، نمی‌تواند مفاهيم عميق آيات الهی را به نحو احسن منتقل كند.
captcha