حجتالاسلام والمسلمين سيدابوالحسن مهدوی، عضو مجلس خبرگان رهبری، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با بيان خاطراتی از ورود آيتاللهالعظمی مظاهری به حوزه اصفهان، گفت: به هنگام ورود ايشان به شهر اصفهان، نزد بزرگان زيادی رفتم تا برای استقبال از ايشان آنها را دعوت كنم، بهخوبی يادم هست كسانی كه كار اخلاقی كرده بودند، بهراحتی برای حضور در اين استقبال اعلام آمادگی كردند.
وی افزود: از جمله اين افراد آيتالله ناصری بود كه ايشان اين جمله را نيز گفت كه تعطيلی درسم را به دليل حضور آيتاللهالعظمی مظاهری و به استقبال آمدنم را میتوانم به پای امام زمان(عج) محسوب كنم؛ چرا ايشان اين حرف را زد؟ چون آيتالله ناصری كار اخلاقی كرده است.
وی با بيان اينكه اگر انسان كار اخلاقی نكند بالاخره جايی اشتباه خواهد كرد، عنوان كرد: به اين نكته توجه شود كه فقط فقه و اصول به درد نمیخورد؛ لذا شخصيت آيتاللهالعظمی مظاهری با توجه به شخصيت اخلاقی، علم و دانشی كه دارند و دفاعيات مؤثر ايشان از نظام جمهوری اسلامی ايران قابل توجه است.
وی با اشاره به اينكه حضور آيتاللهالعظمی مظاهری در حوزه اصفهان يك جربان و سرفصل جديدی را ايجاد كرد، افزود: چون ايشان از بدو شروع تحولات انقلاب اسلامی در جريان ريز حوادث و مطالب بودند، اطلاعات وافری در اين بحثها دارند و خاطرات زيادی در سينه ايشان از حوادث اوايل انقلاب است، اما به ملاحظه اينكه غيبت كسی نشود حرفی نمیزدند.
مهدوی تصريح كرد: اين نكته مهی است كه انسان موجودی است كه دارای اعتقادات، احكام و اخلاق است و به اين سه بُعد نياز دارد. آنجا كه بخواهيم فكر كنيم نياز به عقيده صحيح داريم. آنجايی كه بخواهيم عمل صالح انجام دهيم نياز به احكام داريم تا رفتارمان مانند نگاه كردن، غذا خوردن، راه رفتن و ... در قالب واجبات و مستحبات قرار گيرد و از كار حرام و مكروه اجتناب كنيم. آنجايی كه به روحيات و ملكات نفسانی میپردازيم نياز به اخلاق خوب مثل حلم، صبر، عدالت، شجاعت، عفت و غيره داريم. دين اسلام متكفل هر سه بُعد انسان است.
وی ديگر ابعاد وجودی انسان را چنين برشمرد: در بُعد اعتقادات، اصول دين بيان شده است تا با دليل، افكار خود را تصحيح كنيم. در بُعد احكام، فروع دين گفته شده و در بُعد اخلاق، علم اخلاق بيان شده است كه بحث بسيار وسيعی دارد. در ظاهر، احكام گاهی با مباحث اخلاقی در تعارض است. صدها مورد از اين تعارض را میتوان نام برد كه فقه چيزی میگويد و اخلاق، مقابل آن را میگويد.
مهدوی ادامه داد: فرض كنيد تصادفی رخ داده و ماشين خسارت ديده است از نظر فقهی تاوان و خسارت گرفتن حق شماست، اما از نظر اخلاقی عفو اولی است و اين در تعارض است. اين به خاطر اين است كه انسان هر دو بُعد را دارد و فقط بُعد فقهی نيست كه پرسيده شود. حق ما هست خسارت بگيريم يا نه؟ بله حق شماست، اما پرسش اشتباه است چون شما كه خسارت ديدهايد به عنوان يك انسان بُعد ديگری هم داريد كه آن اخلاق است. پس بهتر است اين سؤال را بپرسيد كه مصلحت من در چيست؟ تا جواب ديگری بشنوی كه مصلحت در اين است كه بگذری و عفو كنی.
وی در ادامه مثالهای ديگری در تعارض بين احكام فقهی و اخلاق زد و افزود: در بحث زندگی زناشويی از اين مثالها زياد میتوان زد. اينكه پرسيده شود، من از نظر فقهی حق دارم كه به همسرم چنين دستوری را بدهم؟ جواب مثبت است كه تو حق داری. اما اگر بپرسد از نظر اخلاقی چه كنم؟ جواب منفی است و اين حق از او سلب میشود. گاهی میپرسند كه زن میتواند در قبال شير دادن به بچه از مرد اجرت بگيرد؟ بله میتواند، اما از نظر اخلاقی نمیتواند چنين درخواستی كند. اينجا پرسشی پيش میآيد كه برای چه دين اين مورد را گفته است؟ جواب اين است كه اين مورد فقهی برای زمانی است كه زن بخواهد حقش را بگيرد، مانند اينكه طلاق گرفته است و میخواهد فرزندش را شير دهد.
اين مدرس حوزه اظهار كرد: متأسفانه در رسالههای فعلی فقط بُعد فقهی را به مقلد میگويند و بُعد اخلاقی گفته نمیشود و باعث خواهد شد كه مقلد، تكبُعدی درآيد. رساله ايشان رساله بینظيری است و سابقه نداشته است كه يك مرجع تقليد در حالی كه رساله عمليه برای مقلد بيرون میدهد، بحث اخلاقی هم مطرح كند و خيلیها فكر میكنند اين بحثهای اخلاقی فقط تذكرات ارشادی است در حالی كه از نظر ما مباحث اخلاقی، مقدم بر مباحث فقهی است. دين میگويد آنچه كه شما را به كمال میرساند رعايت مباحث اخلاقی است و نه مباحث فقهی.
وی ادامه داد: به عنوان مثال كسی غيبت مرا كرده است، استفتاء میكند كه كفاره آن چيست؟ مراجع میگويند بايد حلاليت بطلبد. گاهی فرد مقابل حلال نمیكند و حتی فرد مصّر است بداند كجا غيبتش شده است؟ تا حلال كند و در اينجاست كه تازه اسم افرادی مجدد گفته میشود و غيبت جديدی رخ میدهد. اين نقطه ضعف رساله است. در رساله بُعد دوم آن را بايد بلافاصله بگوييم كه درست است كه بايد شخص برود حلاليت بطلبد، اما طرف مقابل بايد فوری حلال كند. اين بُعد دوم كه دين بر روی آن تأكيد بيشتری دارد مهمتر است و بُعد اخلاقی میتواند مكمل رسالههای عمليه باشد. اگر از ديد اخلاقی نگاه كنيم موارد خوبی به رسالهها اضافه میشود و سرآغاز و نگاه جديدی است و مقلد كمال خود را از هر دو بعد تأمين میكند.