حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا مصطفیپور، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، در خصوص جایگاه جهاد و ایثار در قرآن ضمن اشاره به انواع معانی جهاد در قرآن بیان کرد: واژه جهاد و ایثار به دو صورت مجزا در قرآن آمده است؛ یکی از مسائل محوری قرآن کریم مسئله جهاد است که به دو قسم است: جهاد با نفس و جهاد با دشمن، خود جهاد با دشمن به دو قسم تعریف میشود: جهاد با جان و جهاد با مال.
وی ادامه داد: خداوند در آیات فروانی از قرآن کریم مسئله جهاد را بیان میکند و گاهی هم به جای کلمه جهاد از کلمه قتال استفاده میکند. قتال به معنای پیکار کردن است. مثلا میگوییم «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ » (نسا / 76) یعنی کسانی که در راه خدا پیکار میکنند.
حجتالاسلام مصطفیپور با تاکید بر اینکه جهاد از فروع دین اسلام محسوب میشود اظهار کرد: خداوند در آیات فراوانی این دو واژه را به کار برده و حد و حدود آن را هم مشخص کرده است، در واقع یکی از فروع دین ما جهاد است. یعنی میگوییم از واجبات دینی ما نماز و روزه و حج و جهاد است؛ همچنین در روایات هم به صورت مفصل در ارتباط با جهاد، قتال و جنگ با دشمن بحث شده است.
بنیاد پولادین جهادگران در راه خدا
شاگرد آیتالله العظمی جوادی آملی با اشاره به تعابیر مختلف جهاد در قرآن بیان کرد: در سوره مبارکه صف داریم که هر دو تعبیر به کار رفته است؛ «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ؛ به یقین خداوند دوست دارد کسانى را که در راه او پیکار میکنند که گویى بنایى پولادیناند»(صف/4). در تعبیر اول کسانی که در صف واحد مثل یک بنیاد فولادی در برابر دشمن میایستند و با آنان مبارزه میکنند و در قسمت دوم آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، آیا شما را به تجارتى راهنمایى کنم که شما را از عذابى دردناک نجات بخشد؟»(صف/10) و میفرماید که: «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ یعنی بیایید در راه خدا با جان و مال خود مبارزه و جهاد کنید. بنابراین این واژهها را از اول قرآن تقریبا در اغلب سورهها مشاهده میکنیم.
جهاد؛ معامله جان و مال با خداوند
وی در تعریف واژه ایثار از دیدگاه قرآن گفت: ایثار به معنای آن است که انسان دیگران را بر خود مقدم بشمارد و باز هم با جان و مال خود برای نجات دیگران تلاش کند که ما در موراد مختلف در قران به آن بر میخوریم؛ به عنوان نمونه یکی از این آیات، آیه 111 سوره مبارکه توبه است که میفرماید: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ»؛ یعنی برخی هستند که جان خود را در معرض فروش قرار میدهند و با خدا معاملهای میکنند که در آن معامله خریدار خدا و فروشنده انسان است و جان و مال انسان به فروش میرسد؛ لذا انسان آن چنان ایثاری دارد که برای او کشتن و کشتهشدن یکی است. هم در راه خدا مقاتله میکند و ممکن است به شهادت برسد و هم ممکن است زنده بماند.
حجتالاسلام مصطفیپور در ارتباط با آیاتی که به جایگاه شهدا اشاره دارد تصریح کرد: مثلا آیاتی داریم در ارتباط با شهدایی که ایثار کردند نازل شده است. در سوره بقره آیه 154 میفرماید: «وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِاللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ»؛ یعنی انسانهایی که در راه خدا جهاد و قتال کردند و به شهادت رسیدند را مرده مپندارید بلکه آنها زندگانی هستند که در پیشگاه خدا روزی میخورند. در آیه دیگری میفرماید: «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ و هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند مردهاند، بلکه زندهاند و در نزد پروردگارشان روزى داده میشوند».(آل عمران/169)
مصادیق استنصار قرآنی در شرایط روز
وی افزود: موارد این چنینی در مجموعه آیات قرآن کریم فراوان داریم که حتی در بعضی آیات هست که میگوید اگر یک ملتی از شما استنصار کرد، یعنی یاری طلبیدند، شما باید با آنها همکاری کنید و برای دفع دشمن با دشمنان آنها بجنگید. مطلب دیگری که در قرآن وجود دارد این است که میگوید: انسان اهل جهاد و قتال است اما پیکار انسانهای مؤمن در راه خداست و انسانهای کافر در مسیر طاغوت است. «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»(نساء/ 76) یعنی کسانی که ایمان دارند در راه خدا جهاد میکنند اما «وَالَّذِینَ کَفَرُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ» (نساء/ 4) کسانی که راه کفر در پیش گرفتهاند در راه طاغوت مبارزه میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: به عنوان مثال ما نیروهایی از ایران را در سوریه و عراق داریم که در مقابله با داعش تلاش و پیکار میکنند و مصداقی مانند سردار سلیمانی یا نیروهایی که تحت فرمان ایشان هستند در واقع همان استنصار عراق است که کمک طلبیده است و گفته است که شما به یاری ما بیایید و ما هم نیروهای خود، طرح و اجرای عملیات را در اختیار شما قرار میدهیم. پس طبیعتا این بزرگوار میرود و در آنجا به عنوان فرمانده عملیات خدمت میکند؛ همچنین گاهی مشاهده میکنیم که در لبنان، در غزه و سایر کشورهای مسلمان اسنتصار میکنند و میگویند که بیایید ما را از این تنگنای فشار صهیونیستها نجات دهید و ایران هم مستقیم و یا غیر مستقیم به آنها کمک میکند. در سوریه هم به همین ترتیب است.
دفاع از مظلومان فلسطین و سوریه؛ وظیفه قرآنی
حجتالاسلام مصطفیپور با بیان اینکه قرآن به ما میگوید از مظلومان حمایت کنید، تصریح کرد: در واقع این یک بحث اساسی قرآنی است که به ما میگوید از مظلومان حمایت کنید و لذا اگر ظالمی از ما کمک بخواهد طبیعتا نباید به آنها کمک برسانیم، چرا که خود خود ظلم ناپسند و قبیح است. ما میبینیم که کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس و کشورهای این چنینی معمولا یار ستمگران هستند؛ بهویژه در مسئله سوریه که به بهانه اینکه با مخالفان دولت بشار اسد برخورد کنند، وارد شدند؛ در واقع هدف آنها سرنگون کردن حکومت مردمی بود، اما هنگامی که دیدند مردم با بشار اسد هستند منش خود را عوض کردند. در همین راستا در قرآن کریم در آیات فراوانی هر دو مسئله را هم به لحاظ جانی و هم به لحاظ مالی مطرح میکند.
دفاع امری قرآنی و عقلانی
وی با بیان اینکه همیشه انسانها در هر کاری بر مبنای یک اعتقاد عمل میکنند، گفت: این اعتقاد یا اعتقادی اصیل و پایداری است، مثل اعتقاد به خداوند یکتا و پیامبر(ص) و یا اعتقادی باطل است، مانند باور به طاغوت و طاغوطیان و مظاهر اینها؛ پس طبیعتا نوع اعتقاد ما میتواند در چگونگی رفتار ما از جمله موضعگیری ما در برابر دشمنان تأثیر داشته باشد. در زمان جنگ و دوران دفاع مقدس هم میگفتند که اگر میخواهید با دشمن بجنگید شرط اول در جنگیدن، شناخت دشمن است و جنگ باید در راه خدا باشد. چون مردم مؤمن بودند وصرفا به خاطر کشورگشایی این قبیل مسائل نبود؛ لذا در جنگ تحمیلی هم این گونه بود که عراق با پشتوانه ابرقدرتهای دنیا به مرزهای ایران حمله کردند و دفاع هم یک امر عقلانی؛ هم قرآن ما را به آن توجه میدهد و ما موظف بودیم که از خود دفاع کنیم.
روحیه قرآنی؛ عامل پیروزی در جنگ تحمیلی
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی روحیه قرآنی را عامل اصلی پیروزی در جنگ تحمیلی دانست و بیان کرد: برای اینکه این روحیه در نیروهای ما تقویت بشود هیچ راهی نیست به جز اینکه به سراغ قرآن برویم و به قتال، ایثار و جهاد در راه خدا عمل کنیم. یعنی وقتی به عنوان مثال بنده انگیزهای به غیر از انگیزه الهی و دیدار خداوند نداشته باشم، بهتر میتوانم در جنگ و مبارزه موفقیتی کسب کنم؛ به همین خاطر است که میبینیم که در جنگ تحمیلی با همه تلاشهایی که تمام دنیا برای سرنگونی کشور ما انجام داد و ادعاهایی که داشتند، میگفتند که ما در زمان کوتاهی میتوانیم ایران را تصرف کنیم. این در حالی بود که ما توانستیم در برابر آنها ایستادگی کنیم و نگذاریم حتی یک وجب از خاک ایران اسلامی به دست دشمنان بیافتد.
حجتالاسلام مصطفیپور با اشاره به محرکها و عوامل حضور مردم در جبههها گفت: این روحیهای که در وجود مردم بود نشئت گرفته از همین باور و اعتقاد الهی بود که با خداوند معامله میکنند و بهشت را برای خود میخرند. این باور به خداوند و قیامت بزرگترین محرک و عامل بود برای حضور مردم و بهویژه بسیجیان در میدانهای نبرد. در ارتباط با آقایانی که از کشور خودمان به قصد نابودی نظام از غرب کشور حمله کردند، در عملیات مرصاد قصد اشغال تهران را داشتند، از مصداقهای شکست خورده همین جبهه کفر هستند. وقتی که این مسئله اعلام شد مردم از همهجای کشور حرکت کردند و رفتند برای مقابله با آنها و نگذاشتند که دشمن به هدف خود برسد. اینها همه بر میگردد به این که این قتال و جهاد فی سبیل الله است.
آگاهی و انس با قرآن؛ پیششرط جهادهای فی سبیل الله
وی با بیان اینکه افرادی که ناآگاهانه وارد صحنههای نبرد شده باشند کم بودند، اظهار کرد: در دوران دفاع مقدس بسیاری از افرادی که ما با آنها آشنا بودیم و به شهادت رسیدند، واقعا اصل اول آنها مأنوس بودن با قرآن و باورهای دینی و اعتقاد به نظام بود. کم بودند افرادی که ناآگاهانه وارد صحنههای نبرد شده باشند؛ به عنوان مثال در سال 61 دو نفر که نسبت فامیلی پسرخاله با هم داشتند و همیشه باهم بودند، یکی از آنها با اینکه تنها پسر خانواده هم بود در جنگ مفقودالاثر شد. آن یکی بعد از شهادت او نتوانست دوام بیاورد و به سمت جبههها رفت و با اینکه توفیق شهادت نصیب او نشد، به درجه جانبازی رسید و از دوچشم نابینا شد.
حجتالاسلام مصطفیپور افزود: گاهی ما میدیدیم که افرادی و حتی افراد کمسن و سال که معمولا کسانی بودند که آن روحیه معنوی در آنها شکوفا شده بود بهراحتی در سنین 15 و 16 سالگی برای حضور در میدان جنگ آمادگی داشتند. در بین نزدیکان ما یک نوجوانی بود که خیلی مذهبی و اهل قرآن و عبادت بود، به جنگ رفت و شهید شد و بعد از مدتی تنها پلاک او را برای خانوادهاش آوردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در پایان با تاکید بر اینکه کسی که به رشد معنوی نرسیده بود نمیتوانست در جبهه حضور پیدا کند بیان کرد: از این نمونه افراد معتقد و مجاهد در جبههها بسیار زیاد بود. ما هم هنگامی که در جبههها حضور پیدا میکردیم به دلیل اینکه روحانی بودیم بیشتر از مسائلی صحبت میکردیم که بتواند آنان را از لحاظ معنوی در یکحدی از رشد قرار بدهد که با آمادگی شهادت در میدانها حضور پیدا کنند.
*حدیثه سوختانلو