مجموعه تلویزیونی «پردهنشین» که در طول شبهای ماه صفر طیف گستردهای از مخاطبان رسانه ملی را پای گیرندههای تلویزیونی مینشاند، به گواه بسیاری از کارشناسان و منتقدان از جمله موفقترین تولیدات مجموعههای تلویزیونی در این چند سال اخیر بود که تا اندازه زیادی توانست موجب آشتی مخاطبان با شبکههای داخلی تلویزیونی شود.
در این یادداشت به ذکر چند نکته که از جمله دستاوردهای مجموعه تلویزیونی «پردهنشین» در زمینه ساخت سریالهای مذهبی است خواهیم پرداخت، مواردی که علاوه بر توفیق نسبی این مجموعه، الگویی را در اختیار سایر سازندگان مجموعههای دینی و مناسبتی در آینده قرار خواهد داد:
1- فیلمنامه قوی و منسجم این سریال از جمله نکات بارز و البته رکن اصلی آن بود؛ در ریشهیابی این مسئله که قطعاً ارتباط مستقیم با موفقیت عوامل تولید در روند ساخت این مجموعه داشت، به این نکته میرسیم که گروه نویسندگان پروسهای زمانبر و مفید را برای تحقیق و نگارش فیلمنامه آن در اختیار داشتند، برای طی مراحل تحقیق و نگارش این سریال چیزی حدود 2 سال وقت صرف میشود و با این وجود گروه نویسندگان طبق اظهارات عوامل مجموعه، به این مسئله نیز قانع نبودند و در طول روند ساخت سریال همراه با گروه سازنده، روایت سریال را از نظر میگذرانند تا آنجا که بارها این حساسیت منجر به بازنویسی بخشی از فیلمنامه شد تا جاییکه بنا به گفته حسین ترابنژاد یکی از فیلمنامهنویسان این مجموعه، گاه این بازنویسی در بالغ بر 10 نوبت به انجام میرسید؛ این در حالی است که در سایر موارد مشابه شاهد شتابزدگی در زمینه نگارش فیلمنامه مجموعههای مناسبتی هستیم و حتی در برخی موارد، تصویربرداری از قسمتهای پایانی آنها با نگارش فیلمنامه سرصحنه به موازات هم پیش میرود.
2- خودبسندگی از جمله دیگر مزیتهای سریال «پردهنشین» بود؛ در طول پخش قسمتهای مختلف سریال، معرفی دقیقی از فضا، شخصیتها و نوع ارتباط آنها با هم به بیننده منتقل میشد، این معرفی دفعی و مقطعی نبوده، بلکه گروه سازنده با هوشیاری و خلاقیت از آنجا که زمان نسبتاً بلندی حدود 30 قسمتی را در اختیار داشتند، با طراحی مجموعه وقایع فرعی در کار و تلاقی آن با سیر اصلی داستان، موجب پختگی و قوام بیشتر داستان، شخصیتهای مرتبط با آن و صدالبته ایجاد گره دراماتیک در آن شدند که تعلیق به وجود آمده همراهی بیش از پیش مخاطبان را در دنبال کردن قسمتهای بعدی آن موجب میشد.
3- توجه به میزان ایجاد گرههای دراماتیک با توجه به زمانی که سازندگان در این روایت داستانی در اختیار داشتند و اینکه باید ایجاد این گرهها و ابهامات، حد معقولی داشته باشد که اصطلاحاً از سریال بیرون نزند، از جمله دیگر امتیازات این سریال بود؛ گرههای ایجاد شده در جایی مناسب گرهگشایی میشد و همانند سایر نمونههای مشابه در زمینه سریالسازی مذهبی شاهد گرهافکنی بیشمار که علاوه بر سردرگمی مخاطب، کارگردان و عوامل سازنده را نیز شتابزده میکرد که در نهایت در یکی دو قسمت پایانی همه آن گرهها باید گشوده شده و ابهامات را برطرف کنند، نبودیم.
4- شخصیتپردازی این مجموعه تلویزیونی همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، آنچنان قوی و پخته به انجام رسیده بود که برای معدود دفعات در زمینه سریالسازی تلویزیونی شاهد آن بودیم که به جای اینکه فضای پیرامون شخصیتها بر روی آنها تأثیرگذار باشد، این شخصیتها بودند که فضا را تعریف میکردند؛ شاید این نکته را به جرئت بتوان عنوان کرد که در روند داستان، مخاطب بیشتر از اینکه با زرق و برق مصنوعی لوکیشنها جذب قاب تصویر تلویزیون شود، مسحور کنش شخصیتهای آن بود، میزانسنهای سنجیده و بازی هنرمندانه هنرمندان که نشان از حساسیت زایدالوصف کارگردان در هدایت بازیگرانش داشت؛ گواه این مسئله صحبتهای محسن کیایی در نشست خبری این سریال است که با وجود آنکه اغلب پلانهای این مجموعه تلویزیونی با یک برداشت ضبط و تأیید میشود، اما بهروز شعیبی(کارگردان) گاه ضبط پلان را تا 40 نوبت تجدید میکرد که بعد در زمان تدوین بهترین آنها را انتخاب و در رافکات استفاده کند.
5- در ادامه میتوان به پلانبندی خوب و حرفهای سریال اشاره کرد؛ تنوع پلانی در این مجموعه متناسب با ریتم و ضرباهنگ آن ایستایی و پویایی معقولی داشت؛ مجموعه تلویزیونی «پردهنشین» از جمله مجموعههای پُردیالوگ رسانه ملی است که صرف نظر از روانی دیالوگنویسی که ارتباط با مرحله فیلمنامهنویسی آن دارد و در آن از واژگان ثقیل و دهان پرکن که شاید در برخی مواقع از جمله مواردی محسوب شود که به فاخر بودن سریال بیانجامد استفاده نشده، کاتهای پلانی آن کسالت مخاطب و بهویژه مخاطب عام تلویزیون را به همراه ندارد.
6- باورپذیر بودن شخصیتهای ویژهای که این مجموعه به آنها پرداخته است و مشخصاً از طبقه روحانی انتخاب شدهاند؛ فرهاد آئیش و هومن برقنورد در حافظه تصویری مخاطبان به عنوان بازیگران سریال و مجموعههای طنز نقش بستهاند اما اینچنین در نقش روحانی باورپذیر جلوه کرده و بازی آنها به واسطه آن سابقه حرفهای مضحک به نظر نمیرسد. این موضوع علاوه بر غنای فیلمنامه به خلاقیت و پشتکار بازیگران آن مربوط میشود که تنها به فیلمنامه و توضیحات گروه سازنده اکتفا نکرده و شخصاً با حضور در حوزههای علمیه و زیستن در کنار طلاب، در جریان سبک زندگی این قشر از جامعه قرار گرفتهاند.
البته به بندهای فوق میتوان موارد بیشماری را که از جمله دلایل توفیق این مجموعه است نیز افزود اما در پایان باید به این نکته اشاره کرد که پشتوانه پژوهشی و نگارش فیلمنامهای برپایه آن مهمترین عامل توفیق «پردهنشین» بوده است که باید سرلوحه ساخت سایر موارد مشابه قرار گیرد.
سجاد دبیریان
فقط درباره آخر سریال با شما موافق نیستم
کمی عجولانه جمع شد