یکی از راههای کسب اطلاعات در حوزههای مختلف اعم از مباحث اجتماعی، سیاسی، دینی و ... مطالعه کتاب است و بیان این نکته انکارناپذیر است که بخش اعظم اطلاعاتی را که هر فرد در ذهن خود دارد، برگرفته از کتابهایی است که مطالعه کرده.
بر این اساس میتوان گفت که کتاب ابزاری حائز اهمیت برای زندگی روزمره افراد به شمار میرود و دسترسی به آن، جدای از مباحث علمی و زندگی دانشجویان در تحصیلات دانشگاهی، برای سایر افراد نیز اهمیت خود را دارد.
در این باره باید گفت که راهاندازی کتابخانهها، گامی برای دسترسی بیشتر مردم به این آثار به شمار میآیند که بخش مهمی از این وظیفه برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهاد کتابخانههای عمومی کشور است.
البته بخشی از مردم آثار مورد نیاز و علاقه خود را از طریق بازار نشر تهیه میکنند، ولی در این باره دو نکته حائز اهمیت است؛ اول اینکه در دو سال اخیر وضعیت بازار نشر به دلیل بالا رفتن بهای کاغذ نابسامان شده است و همین موضوع و لزوم خرید کاغذ آزاد از بازار برای تولید کتاب، سبب شده تا قیمت کتابها افزایش چشمگیری بیابد.
از سوی دیگر موضوع قابل بحث این است که همه افراد در کشور به میزان برابر به بازار نشر و کتابفروشیها دسترسی ندارند و این خود مشکلی است در راستای تهیه کتابهایی که افراد به آنها نیاز دارند.
شاید در شهری همچون تهران که پایتخت ایران به شمار میرود و بخش اعظم سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی را در خود دارد، تهیه کتاب کاری به نسبت آسان باشد. البته در عین حال باید گفت تهیه کتاب برای تمام ساکنان شهر تهران به یک میزان سهل و راحت نیست؛ چرا که شمار کتابفروشیها در شهر تهران در تمام نقاط برابر نیست و همین موضوع سبب شده است تا برخی از ساکنان شهر تهران برای دسترسی به کتاب مورد نظر خود مجبور باشند به مرکز شهر سفر کنند.
شاید این سؤال در ذهن پیش بیاید که آیا کتابخانهها نیاز مخاطبان را برطرف نمیکنند تا افراد مجبور نباشند مسافت زیادی را از شرق و غرب شهر تهران به مرکز سفر کنند تا بتوانند کتاب مورد نظر خود را بخرند؟
در اینجا باید این نکته را گوشزد کرد که اغلب کتابهایی که به تازگی روانه بازار نشر میشوند و به اصطلاح جزء تازههای نشر به شمار میآیند، در زمان انتشار تهیه نمیشوند تا در کتابخانهها قرار داده شوند و مخاطبان بتوانند از آنها استفاده کنند.
از سویی این مشکل در تهران به نسبت شهرهای دیگر کمتر به چشم میخورد و این موضوع نیز بر اساس مزیتی است که تهران به عنوان پایتخت بر دیگر شهرها دارد که همین موضوع سبب دوچندان شدن مشکلات مخاطبان شهرهای دیگر در تهیه کتاب میشود.
حال توجه به این نکته ضروری است که بخش اعظم اطلاعات دینی و مذهبی که به دست میآوریم، از افراد عامی و ساده تا دانشجویان و طلاب، از طریق کتاب به دست میآید.
یکی از اقدامات اثرگذار و مطلوبی که در دولت گذشته انجام شده بود، راهاندازی طرح کتابخانه باز توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. کتابخانه باز به اصطلاح به کتابخانهای گفته میشود که در مکانی خاص برپا میشود و آثاری را بدون هیچ گونه شماره که معمولاً در کتابخانههای عمومی مشاهده میشود، در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
شاید بتوان گفت بیش از نیمی از کتابهایی که در این کتابخانه ارائه میشد، کتابهای مذهبی بودند. از سویی این کتابخانه مزیت آن را داشت که بدون نیاز به شناسایی مخاطبان و صرف علاقه مخاطب به کتابی خاص، این امکان وجود داشت که کتاب مورد نظر توسط فرد دریافت شود و مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
مزیت دیگر کتابخانههای باز در این نکته بود که زمان خاصی برای بازگرداندن این آثار از سوی مسئولان اعلام نمیشود؛ این در حالی است که در کتابخانههای عمومی این روند شکل دیگری دارد و ظرف مدت زمان دو هفته باید کتاب امانت گرفته شده بازگردانده شود.
از سویی، مسئولان این کتابخانهها در محل حضور فعال ندارند و روند کار به این صورت است که به مخاطبان اعتماد میشود و اصل کار بنا بر اعتماد نهاده شده که فرد پس از مطالعه کتاب، اثر را به کتابخانه بازگرداند.
این نوع از ارائه آثار در قالب کتابخانه باز، اقدامی مطلوب در ارائه کتب دینی بود تا بتوان زمینه دسترسی مخاطبان را افزایش داد و از سویی این امکان را فراهم کرد که بنیانهای اعتقادی افراد به ویژه جوانان مستحکمتر شود.
پس از راهاندازی کتابخانه باز و ادامه برپایی این کتابخانه طی دو سال، متأسفانه این طرح متوقف شد؛ اینکه دلایل چنین رویکردی چه بوده است، باید از مسئول برپاکننده آن که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود جویا شد.
ولی در عین حال اثرگذاری این اقدام مطلوب سبب شکلگیری طرح کتابخانه باز در شکلهای کوچکتر شد. اکنون در بسیاری از مساجد طرح کتابخانه باز قابل مشاهده است. بسیاری از افراد، کتابهایی را که دیگر به آنها نیاز ندارند یا به دلیل کمبود فضا قادر به نگهداری از آنها نیستند، در اختیار مساجد و مراکز فرهنگی قرار میدهند تا مراجعهکنندگان به این مراکز و مساجد بتوانند از آنها بهره بگیرند.
از سویی سنت حسنه وقف در این رویکرد مورد توجه قرار میگرفت؛ چرا که اثر از سوی کسی که کتاب را در کتابخانه باز قرار داده بود، وقف میشد؛ از آن سو، مخاطب میدانست که پس از مطالعه کتاب، بر اساس وقف جاری یا بهتر بگوییم وقف کتاب، میتوان آن را در اختیار افرادی که میشناسد و آنان نیز به مطالعه کتاب علاقهمند هستند، قرار دهد.
نظیر این اقدام سالها پیش از راهاندازی کتابخانه باز در مترو و اتوبوسهای شهری قابل مشاهده بود. به این شکل که کتابچههای کوچکی در قابهای نسبتاً کوچک بر دیوار داخلی اتوبوس و میان صندلیها یا در محیط ایستگاههای مترو قرار داده میشدند تا مسافران در اتوبوس یا مترو بتوانند طی زمانی را که در سفر داخل شهری هستند، از نعمت مطالعه بهرهمند شوند.
این طرح حتی به این صورت بود که افراد میتوانستند همانند طرح کتابخانه باز، کتاب را با خود به منزل ببرند و ادامه کتاب را که فرصت مطالعه آن را در داخل محوطه مترو یا اتوبوس پیدا نکردهاند، مطالعه کنند.
این اقدام نوعی سنت وقف است که مخاطب را ملزم به ارائه اثر به همان مرکزی که کتاب از آن برداشته شده است، میکند. ولی در عین حال باید گفت که این سنت حسنه که به تازگی درخت نوپای آن جان گرفته بود، به دست فراموشی سپرده شد؛ اینکه دلیل این اقدام چه بوده است باید مورد بررسی قرار گیرد و لازم است که در این باره از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سؤال شود که دلیل متوقف کردن این طرح یا برپایی آن در اماکن دیگر چه بوده است؟