محمد بنیادی، مشاور قرآنی وزیر آموزش و پرورش و از شاگردان استاد مولایی در گفتوگو با کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، در تبیین ویژگیهای استاد خود ضمن اشاره به اولین ملاقات خود با استاد مولایی اظهار کرد: من قبل از انقلاب و در سن هفت یا 9 سالگی در جلسه استاد ضیایی در شهر ملایر بودم. از آنجا بهواسطه فردی که در مسجدالرضای(ع) تهران که در جلسات استاد مولایی حضور پیدا میکرد با ایشان آشنا شدم.
وی افزود: در آن دوره مشغول فراگیری قرآن بودم و در سفری که روز جمعه در یک زمستان سرد شبانه با ماشین حرکت کردیم و صبح جمعه نزدیک اذان صبح به تهران رسیدیم و حدود ۸ ساعت در راه بودیم. وقتی وارد مسجد شدیم بعد از نماز و صبحانه جناب استاد مولایی را برای اولینبار با آن چهره بشاش و زیبا و خیلی منظم در جلسه دیدم و بر حسب اتفاق در کنار ایشان نشسته بودم. چون بچه بودم از من سوال کردند که از کجا آمدهام و من گفتم: شهر ملایر. با یک تبسم مهربانی خاصی صحبت میکردند و وقتی متوجه شدند، آن همه مسیر را طی کردهام خیلی بیشتر به ما توجه کردند و محبت بیشتری نشان دادند.
روحیه بانشاط و شخصیت جذاب استاد مولایی
این قاری بینالمللی قرآن کریم با اشاره به روحیه پرنشاط استاد مولایی تصریح کرد: وقتی جلسه شروع شد استاد رفتند پای رحل نشستند و جلسه رسما آغاز شد. اولین ارتباط من با استاد مولایی ارتباط کلامی بود و روحیه بسیار بانشاط و برخورد ایشان باعث شد که من در همان جلسه مجذوب برخورد استاد شوم. این مسئله از همان طفولیت درسی برای من شد که در هر جلسهای که حضور پیدا کنم توجه ویژهای به کودکان و نوجوانان داشته باشم. بعد از آن جلسه ما هر یک یا دو هفته یکبار به جلسات میآمدیم ومن مدام از والدینم میخواستم که مرا به تهران بیاورند و گاهی هم که خودم بیخبر به تهران میآمدم و برمیگشتم.
بنیادی در ارتباط با حضور خود در جلسات استاد مولایی گفت: من جلسات استاد مولایی را در مسجدالرضا(ع) شروع کردم و بعد در مسجد شیخ فضلالله نوری که ماههای مبارک رمضان جلسه بود، به دستور ایشان یک ساعت قبل از ایشان جلسات را مهیا میکردم و تا این لحظه که خداوند توفیق داده در جلسات ایشان استقرار داشتهام.
استاد مولایی یک دانشگاه متحرک و منظم و پر محتوا بود
این قاری بینالمللی استاد مولایی را دانشگاهی متحرک دانست و بیان کرد: استاد مولایی در واقع یک موسسه نهاد و وزارتخانه و دانشگاه متحرک و منظم و پر محتوا بود و خروجیهای بسیار خوبی داشتند. استاد مولایی را تجسم یک دانشگاه جامع بود. استاد برای کل کشور منشأ خیر بودند. وفای به عهد، انضباط، سعه صدر و دستگیری ایشان از ضعفا و بذل و بخششهایی که برای ایجاد انگیزه در افراد انجام میدادند از خصوصیات برتر ایشان بود.
وی با اشاره به ویژگیهای شخصیتی استاد مولایی اظهار کرد: استاد هر سال برنامهای داشتند و کارهای تربیتی و فوقبرنامه در جلسات قرآن انجام میدادند. حضور در منازل افرادی که از ایشان دعوت میکردند ولو ثروتمندترینها یا افراد بیبضاعت از دیگر خصوصیات استاد مولایی بود. یادم است همین چند سال پیش کسی که از نظر مالی هم خیلی مستضعف بود، از استاد دعوت کرد و ما فکر نمیکردیم که ایشان قبول کند و در همان زمان نیز کسی که شخص معروفی بود و قبلا هم از استاد دعوت کرده بود از استاد دعوت کرد. استاد مولایی دعوت شخص بیبضاعت را قبول کرد و خیلی هم با خوشبرخوردی و رضایت در منزل او شرکت کرد. در کل ایشان لذت معلمی بردن در منازل مستضعفین را ترجیح می داد.
نمود عملیاتی برخی آیات قرآن در شخصیت استاد مولایی مشخص بود
بنیادی با بیان اینکه استاد مولایی تفسیر عملی قرآن بودند تصریح کرد: تفسیر عملی برخی از آیات قرآن را میتوان در رفتار و خصوصیات استاد مولایی دید؛ چه در مهارتهای گفتاری و قرائت و چه در مهارتهای اخلاقی و رفتاری نمود عملیاتی قرآن در ایشان مشخص بود. یکی بودن ظاهر و باطن، خوشپوشی، خو شخلقی، خوشبیانی و معطر بودن و سعه صدر و نظم و انضباط از ویژگیهای شخصیتی ایشان بود.
وی با اشاره به تسلط استاد مولایی به ادبیات و شعر بیان کرد: ایشان به شعر و ادبیات مسلط و اشعار زیادی حفظ بودند که در تفاسیر از آنها استفاده میکردند و همچنین به ادبیات عرب تسلط داشتند. گهگاهی هم تفسیر آیات را برای تغییر ذائقه و فضا در دستور کار خود قرار میدادند. من بیشتر تفاسیری که ایشان در جلسات داشتند را یادداشت یا ضبط میکردم و بارها در جلسات و مساجد دیگر از آنها استفاده میکردم و هنوز هم استفاده میکنم.
ترکیب روش سنتی و کلاسیک در آموزش استاد مولایی
مشاور قرآنی وزیر آموزش و پرورش همچنین در ارتباط با شیوههای آموزشی استاد مولایی گفت: استاد مولایی در واقع آموزش سنتی و کلاسیک قرآن را ترکیب کرده بودند. جنبههای سنتی همین دایرهوار نشستن دانشآموزان و محوریت دادن مسجد نسبت به موسسات و حسینیهها که ایشان مساجد و بالاخص مسجدالرضا(ع) رو مبنای کار و تدریس خود قرار میدادند و در مورد شیوههای کلاسیک تدریس که شیوه تدریس ایشان بر اساس ساده بهسخت بود.
برخورداری از روانشناسی ارتباطات
شاگرد استاد پورفرزیب با مرور یکی از خاطرات خود با استاد تصریح کرد: من یادم است که از عبدالباسط تقلید میکردم و اولین نکتهای که استاد به من گفت این بود که خیلی زود میخوانی. گفتند برو ببین عبدالباسط کجاها مد میدهد و میایستد و چقدر طول نفس دارد و تو چقدر نفس داری. این نکات همه در ذهن من ماند و مبنای کار من شد و بعد کم کم به مراحل سخت تجوید مراجعه کردم و تا همین اواخر که نزد ایشان قرائت داشتم، تذکرات اختلاف قرائت به بنده میداد و در مجموع شروع تدریس ایشان از ساده به سخت بود و بهشدت هم ظرفیت افراد را رعایت میکرد.
بنیادی با اشاره به مدیریت زمان استاد مولایی اظهار کرد: استاد با افرادی که ظرفیت پذیرش بالاتری داشتند بیشتر کار میکرد و با افرادی که ظرفیت کمتری داشتند و تصور میکردند که استاد سر به سر آنها میگذارد و ممکن بود جلسات را ترک کنند، برخورد کمتری میکرد و این دقیقا روانشناسی ارتباطات بود که استاد آن را به صورت عملیاتی رعایت میکرد. یکی از مواردی که خیلی مهم بود بحث سر ساعت شروع و سر ساعت ختم کردن جلسات بود. در واقع یک جریانسازی مدیریتی که اکنون در آموزشهای دانشگاهی برای دانشجویان دکترای مدیریت تدریس میشود از اصلیترین کارهای استاد بود.
شروع تجوید عملی در ایران
این قاری بینالمللی در ارتباط با کتب استاد مولایی عنوان کرد: استاد مولایی در ایران تجوید عملی را شروع کردند که بیسابقه بود و پابهپای مصریها و حتی بهتر کار را شروع کردند و در آن اواخر کتاب ده قرائت و تهذیب القرائه را نوشتند که در ایران بی نظیر بودو اولین کسی که کتاب اختلاف قرائه را نوشت و توانست به صورت عملی در بیاورد و به دنبال مسائب انتفاعی آن نبود استاد مولایی بودند. آخرین قرآنی که در حاضر کم یاب شده قرآن ده قرائت ایشان است که امیدوارم وزارت ارشاد این کتاب بی نظیر را به چاپ انبوه برساند چرا که این کتاب می توان گفت که جامع ترین کتاب قرآنی است که در حاضر در جهان اسلام موجود می باشد و بسیار ارزشمند است.
محمد بنیادی با اشاره به رعایت آداب تلاوت در جلسات استاد مولایی گفت: استاد هم منابع معتبری داشتند و هم فضای مدیریتی خوبی را در مسجد حاکم بودند؛ دستور میدادند که در حین قرائت قران آب یا چای در جلسه توزیع نشود و بهشدت آداب تلاوت را رعایت میکردند. اگر کسی هنگام تلاوت از جلسه بلند میشد و نظم جلسه را به هم میزد، اگر نزدیکترین فرد به استاد بود هم استاد حتما به ایشان تذکر میدادند.
وی افزود: خود بنده یکبار غفلت کردم و در جلسه صحبت کوتاهی با کناری خودم کردم استاد بدون هیچ اغماضی فریاد زدند و بدون اینکه به بنده اشاره مستقیمی داشته باشند اعلام کردند که در صحبت کردن در هنگام تلاوت قرآن معصیت و اشتباه است. این نکته را در تمام جلسات تلاوت تذکر میدادند و بهشدت نسبت به آداب تلاوت حساس بودند اما مستقیما به افراد متذکر نمیشدند، همین باعث شده بود که جلسات استاد مولایی از یک ابهت ویژهای برخوردار باشد.
ارتباط دوسویه استاد مولایی با شاگردان
بنیادی با اشاره به ارتباط دوسویه استاد مولایی با شاگردان بیان کرد: روشهای نوین آموزشی قرآن هم خوب هستند اما اینکه منتقلکننده این روشها چه کسی باشد مهم است. اگر کسی روشها را بلد باشد، اما تسلط کاملی بر سیستم و روش آموزش و اخلاق مدیریتی نداشته باشد، میشود یک کامپیوتر متحرک. استاد مولایی روش تعلیمی زندهای داشتند که تلفیقی از دو روش سنتی و کلاسیک بود. ایشان هم مدیریت و هم تدبر و هم تدبیر داشتند و از جمیع جهات با دانشآموز خود دارای ارتباطی دو سویه بود. ارتباطات خانوادگی، اقتصادی، تعهدی و هر نوع ارتباطی که در بحث مدیریت مطرح بود در بین استاد مولایی و شاگردانش وجود داشت و تمام کسانی که استاد مولایی را میشناختند از خصلتهای 99 درصدی ایشان صحبت میکردند.
مشاور قرآنی وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: خاطرات بنده با استاد مولایی بسیار زیاد است؛ یادم نمیرود خاطره اولین دست گرمی که ایشان در جلسه مسجدالرضا(ع) برای اولینبار با بنده دادند. اما هم بحث لطف و محبت ایشان و هم بحث آموزشی است که بنده در زیر سایه استاد قرار گرفتم و امروز به ضرس قاطع عرض میکنم که هرچه امروز از آموزش قرآن دارم همه مکتب استاد مولایی است. من همیشه جایگاه شاگردی را رعایت میکنم و هرگز نگفتهام که خود بنده اینها را کسب کردهام. بارها هم به استاد گفته بودم که اجازه بدهید بنده این تلقی شاگرد بودن را داشته باشم چرا که خیلی سخت بود که بتوانیم ادعا کنیم که شاگرد استاد مولایی هستیم.
وی در ارتباط با دیگر شیوههای تدریسی استاد مولایی بیان کرد: یادم میآید استاد مولایی کاری میکرد که آقای پرهیزگار یا آقای میرداماد با فردی تلاوت قرآن داشته باشند که همسن و همپا و از نظر صوت و لحن نزدیک به هم باشند و با هم تلاوت کنند. کسانی مثل بنده که در آن زمان در سنین نوجوانی بودم این کارها را در دستور کار خود قرار میدادم.
هدیههای استاد مولایی به شاگردان
بنیادی با یادآوری خاطراتی از اولین و آخرین هدیه دریافتی از استاد پورفرزیب گفت: در یکی از جلسات استاد کاری کردند که من را خیلی خوشحال کرد و آنهم این بود که یک دو تومانی به من دادند. این هدیه برایم بسیار ارزشمند بود، اگر چه بعدها استاد محبت کردند و بعضی از کتابها و جوایز و تشویقهای کلامی را به بنده اعطا کردند اما آن دو تومانی اولین پاداش ایشان به من بود. آخرین پاداش هم مربوط به ماه مبارک رمضان میشود که استاد مظاهری منشأ خیر بودند؛ این بود که به پنج یا شش نفر عنوان شاگردی مکتب قرآن را دادند که یکی از آنها هم من بودم و دیگران که این در واقع آخرین پاداش و آخرین امضایی بود که از استاد مولایی دریافت کردم.
وی ادامه داد: خاطره دیگری که برایم بسیار جالب است مربوط به آقای شجریان میشود که در آن زمان در مسجدالرضا(ع) تلاوت قرآن داشتند و استاد غفاری و استاد مولایی با تشویقها و آموزشهای خود دِینی را به گردن این خواننده معروف گذاشتند.
بنیادی هدیه دادن به قاریان را یک سنت نبوی دانست و اظهار کرد: در آن دوره سکهها و یا پولهایی که استاد به بعضی از حفاظ میدادند خیلی دیدنی بود و هنگامی که کسی در جلسات قرآن را حفظ میکرد، با توجه به رشد و تعالی شاگردان استاد تشویق میکرد و ما همیشه منتظر این هدایا بودیم اما گاهی یک یا دو سال طول میکشید تا از ایشان هدیهای دریافت کنیم. مثلا در ماه رمضان هر شب اسکناسهای تازه و نو به مبلغ دویست و پانصد تومانی با خود میآوردند و هر شب به برخی از قاریان و حفاظ اهدا میکردند تا این سنت هدیه دادن به قاریان که یک سنت نبوی ست حفظ شود.
شخصیت استاد مولایی؛ راهبردی برای فعالیتهای قرآنی
این قاری بینالمللی قرآن کریم در ارتباط با ابهت خاص استاد مولایی گفت: حسینیه خیاطان و مسجد کرامت در پیش از انقلاب بود که من توسط استاد مولایی با آنجا آشنا شدم و در جلسات آنها شرکت میکردم. خود شخصیت استاد مولایی راهبردی برای فعالیتهای قرآنی بود و ایشان در واقع یک نمونه و الگو و اسوه بودند. استاد مولایی تا زمانی که زنده بودند اگر متوجه میشدند که یکی از شاگردان مشیی منطبق با مشی خودشان نداشت بهشدت برافروخته میشدند و چنان ابهتی داشتند که حتی خود ما هم در کلاس میترسیدیم.
بنیادی با بیان اینکه ما از استاد مولایی یاد گرفتیم که از قرآن کسب معاش نکنیم اظهار کرد: ما از استاد مولایی یاد گرفتیم که از قرآن کسب معاش نکنیم و اگر در جلسهای حاضر میشویم خودمان هزینه کنیم و هیچ هزینهای دریافت نکنیم. لذا استاد مولایی میخواست که اگر شما بخواهید برای ده سال آینده برنامهریزی کنید باید جامعه اساتید، قاریان و مسجدیان با عنوان تلاوت قرآن و آموزش قران هیچ پولی دریافت نکنند و حد و حدود این دریافتها به عنوان حقالقدم مانند امامان جماعت به صورت محدود مشخص شود.
وی افزود: ممکن است مسجدی توانسته باشد تنها 200 هزار تومان پول جمع کند و قاری مثلا یک میلیون تومان بخواهد و مسجد نتواند قاری را دعوت کند. استاد مولایی بهشدت با این گونه اتفاقات مخالف بود و با این مسئله بهشدت مبارزه و برخورد کرد. به نظر من خیلی هم خوب توانستند تشخیص بدهند. امیدوارم مشی استاد مولایی مبنای حرکت همه ما باشد. استاد مولایی خودش هم اهل اینکه مبلغ هنگفتی به کسی بدهد نبود و تشویقای ایشان هم متفاوت بود و اگر کسی وامی نیاز داشت او را به صندوق قرضالحسنه معرفی میکرد و اگر به کسی هدیهای میداد هدیهای بود که شخص آن را نگه دارد و جنبه خرج کردن نداشت. این جریان را استاد مولایی را ایجاد کردند و امیدوارم که در آینده هم حفظ بشود.
درجهبندی قرآنی برای درآمدزایی ممنوع
محمد بنیادی در ارتباط با درجهبندی و کسب معاش از قرآن گفت: گاهی پیش میآید که برخی از مدرسین قرآن تا مبلغی را تعیین نکنند و نرخی را بر حس طبقهبندی درجه یک و دو و سه مشخص نکنند سرجلسه نمیروند و این یک آفت بزرگ است و امیدوارم فکری برای این مسئله بشود. درجهبندی قرآنی در حوزه علمی خوب است اما اگر همین درجهبندیها دلیلی برای درآمدزایی شود تبدیل به شغل میشود. نگاه به قرآن نباید به عنوان یک شغل نباید باشد و نباید این اتفاق بیافتد و استاد مولایی عملا نشان داد که این اتفاق خوبی نیست و نباید انجام بشود.
وی افزود: امیدوارم مکتب «استاد و شاگردی» و جلسات استاد مولایی که خیلی روی آن حساس بودند، دوباره زنده شود. مکتب استاد و شاگردی هم یعنی کسانی که از شاگردان استاد بودند همیشه از ایشان یاد کنند و مشی ایشان را در دستور کار خود قرار دهند و تکبر نداشته باشند.
بنیادی مستندسازی از زحمات و آثار استاد مولایی را وسیلهای برای تجلیل از ایشان دانست و بیان کرد: آنچه که در مدت عمر پربرکت استاد مولایی گذشت مجموعهای بزرگ است و من بهشدت به این مجموعه ارادت دارم. امیدوارم و انتظار دارم که این رسانه جریانسازی مجددی در این حوزه انجام دهد و آثار و کتابهای ایشان گرآوری شود و یک مستندسازی از مجموعه آثار گفتاری و مکتوب ایشان و حتی مراسمات فوت و تشییع ایشان تهیه شود تا در اختیار عموم جامعه قرار بگیرد و سببی برای تجلیل از مقام ایشان شود.