مصطفی دلشاد تهرانی نویسنده، محقق و پژوهشگر قرآنی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به بیان مهمترین موضوعها و مباحثی پرداخت که دین و دینداری مردم را تهدید میکند پرداخت و خواستار توجه بیشتر رسانهها، صاحبنظران، اندیشمندان و مسئولان کشور به این مباحث شد.
وی بد فهمیدن و نفهمیدن دین حتی در میان عالمان دینی و خشونتهای منتسب به دین را از عوامل نگران کنندهای برشمرد که دامنگیر جامعه دینی شده است و گفت: اینکه میبینید جریانهای تروریستی تا به این حد در سالهای اخیر در دنیای اسلام رشد کردهاند دو جنبه دارد، جنبه اول دستهای پیدا و ناپیدای سیاسی است که بر روی این گروهها سرمایهگذاری و هزینه کردهاند و آنها را آموزش داده و از آنها استفاده میکنند.
دلشادتهرانی جنبه دوم گسترش حضور گروههای تروریستی منتسب به اسلام را بسترهای فکری دانست که سالها به نام دین در خشونت دمیدهاند و زمینه فکری را برای ظهور این گروهها فراهم کردهاند و تصریح کرد: باید به ریشهیابی و تحلیل این مبحث پرداخته شود اما متأسفانه پرداخته نمیشود.
دین تحریف معنایی و معنوی شده است/ آیا میشود به نام امر به معروف بیحرمتی کرد؟
وی موضوع دیگری که امروزه باید مورد توجه قرار گیرد را تحریف معنوی دین عنوان کرد و گفت: در دین تحریف اسامی، الفاظ، صورتها، رفتارها و ... وجود دارد اما دین تحریف معنایی و معنوی هم شده است. مثلاً موضوع امر به معروف و نهی از منکر. آیا میشود به نام امر به معروف و نهی از منکر جنایت یا بیحرمتی کرد؟ امر به معروف برای حفظ حرمت است و به بهانه آن نمیشود بیحرمتی کرد، اما ... .
این مفسر نهجالبلاغه تحریف معنایی و معنوی دین را موضوعی بسیار جدی عنوان کرد و افزود: از موضوعهای مهم دیگر زیرپاگذاشتن حقوق انسانها تحت لوای دین است که آسیب زیادی به دین میزند. ما نمیتوانیم حقوق انسانها را به نام دین زیرپابگذاریم. این حقوق شامل حقوق موافقان و مخالفان ما، طبیعت، تمام موجودات، جهان و ... نیز میشود که عدم رعایت آن به نام دین عامل بسیار پرخطری است که خیلی جدی گرفته نمیشود.
وی ادامه داد: از مسائل نگران کننده دیگر خودکامگی به نام دین است. کسانی با هر لباس و منسبی استبداد و خودکامگی میکنند و اسمش را هم دین میگذارند؛ این مسئله به دین آسیب زیادی وارد میکند و اکنون گرفتار چنین مباحثی در جهان هستیم که پیامدهای سنگینی برای دین داشته اما نسبت به آن کم توجهی شده است.
این استاد دانشگاه «اسلام رحمانی» را موضوعی عنوان کرد که سالها با آن دشمنی شده است و افزود: بسیاری با اسلام رحمانی جنگیدهاند ولی فقدان اسلام رحمانی موجب شده که اینقدر مصیبت امروز به نام اسلام در دنیا اتفاق بیفتد و دین بدنام شود. اکنون به اسلام رحمانی به شدت نیاز داریم.
هشدار؛ رفق(ملایمت) و مدارای دینی نداریم!
رفق و مدارای دینی از دیگر موضوعاتی بود که این پژوهشگر کشورمان کمبود آن را در جامعه نگران کننده دانست و عنوان کرد: مسلمانان باید با همدیگر مدارا کنند. اینکه به هم دشنام دهیم، بدزبانی کنیم، ادبیات بدی نسبت به هم داشته باشیم روز خاصی مردم در خیابان راه بیفتند و به مذهب خاصی توهین کنند و ... فاجعه است و نشان میدهد ما اصلاً رفق(ملایمت) و مدارای دینی نداریم.
دلشاد تهرانی به حدیثی از حضرت رسول(ص) در این خصوص اشاره و عنوان کرد: پیامبر(ص) میفرمایند: «خداوند همانگونه که من را به واجبات فرمان داد به رفق هم فرمان داده است». اسلام در خصوص لزوم مدارا و عمل نیک بسیار جدی است اما متأسفانه به آن توجه نمیشود و وقتی که رفق و مدارا آسیب میبیند عوارض آن را در رفتار اجتماعی میبینیم. مثلاً وقتی دو نفر با هم تصادف میکنند در حالی که میدانند خسارت را بیمه میپردازد باز هم با هم گلاویز میشوند، چون رفق و مدارا آسیب دیده است.
وی تصریح کرد: موضوعهای مطرح شده همه مباحث قرآنی و روایی است که مورد غفلت قرار گرفته است، اگر اینها درست شد آنوقت مصادیقی که به موجب آسیب دیدن این پایهها در جامعه رخ میدهد هم درست میشود از جمله مسئله حجاب و موجهای رفتاری غیر دینی در جامعه که همه بازتاب آسیب دیدن زیرساختهای دینی است.
عدالت دغدغه اصلی دین است/ اسلام بیعدالت چراغ خاموش است
این پژوهشگر قرآنی عدالت را دغدغه اصلی دین برشمرد و گفت: حضرت علی(ع) میفرمایند: «خداوند عدالت را مایه برپایی انسانها قرار داده است» یعنی انسانها با عدالت برپا و انسان میشوند و میتوانند زندگی انسانی بکنند و با عدالت است که گناهان و ستمها کم میشود.
وی ادامه داد: روشنایی چراغ اسلام عدالت است. یعنی اگر دیدید مردمی گناه میکنند ریشه این کار در بیعدالتی است. اگر عدالت برپا شود همه آدمها به سمت سرو سامانی میروند البته نه به این معنی که ستم نابود شود اما به شدت کم میشود.
دلشاد تهرانی تصریح کرد: روشنایی چراغ اسلام عدالت است اگر شما بیعدالتی بورزید و نام دین را هم ببرید دین مانند چراغ خاموش میشود که با چراغ خاموش نمیشود هدایت کرد و انسانها را به سمت تعالی برد.
وی در جمع بندی سخنانش گفت: صدها موضوع دیگر را هم میتوان به مباحث یاد شده افزود. اینها مباحث اصلی است که باید به آنها پرداخته شود اما وقتی به سراغ مباحث فرعی و حاشیهای میرویم از مسائل اصلی باز میمانیم و حتی مسائل فرعی را هم نمیتوانیم حل کنیم؛ باید دغدغهها را متوجه مسائل اصلی کرد.