کد خبر: 2843102
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۹:۱۴

«خنثی بودن» ویژگی بارز سی و سومین جشنواره فیلم فجر بود

گروه هنر: جشنواره سی و سوم فیلم فجر را باید رویدادی نامید که در آن فیلم‌های خنثی به نمایش درآمدند که هیچ جریان‌گذاری مثبتی برای سینما در پی ندارند.

سی و سومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به کار خود پایان داد، اما این رویداد را می‌توان یکی از خنثی‌ترین جشنواره‌های سپری شده نامید که در آن کارهایی به نمایش درآمد که کمتر می‌توان مسائل روز جامعه را در آنها مشاهده کرد؛ البته در این میان ابتدا باید هیئت انتخاب جشنواره را مقصر دانست که با انتخاب‌های خود فرصت را برای کارهایی که می‌توانستند در جشنواره حضور داشته باشند فراهم نکرد و سپس سیاست‌های سازمان سینمایی که این شکل از تولیدات را در هنر هفتم کشورمان رواج داد.
نکته دیگری که درباره جشنواره این دوره می‌توان متذکر شد، نگاه به برخی معضلات اجتماعی است که نمود آن را در بین اقشار مختلف جامعه کمتر می‌توان مشاهده کرد. نمود بارز این ادعا را می‌توان در آسیبی چون خیانت شاهد بود. این معضل اجتماعی به نوعی در اکثر فیلم‌های این دوره مشاهده می‌شد، ولی آیا واقعاً دغدغه جامعه امروز ما این مسئله است؟ جواب به این سوال نشان می‌دهد که با تمام هشدارهای داده شده، باز هم در بسیاری از آثار، سیاه‌نمایی یک امر رایج است. برای درک بهتر این موضوع مثالی می‌زنم. در جامعه غربی پایبندی به خانواده آنچنان جدی نیست، اما در اکثر فیلم‌های خانوادگی آنها تعهد و پایبندی به خانواده یک اصل جدی به شمار می‌رود و حتی در برخی فیلم‌ها که رفتارهای غیراخلاقی وجود دارد، این خانواده است که محلی برای بازگشت به زندگی اخلاق‌مدارانه به شمار می‎آید.
نکته دیگر اینکه در اکثر فیلم‌های خانوادگی آمریکا، همیشه پرچم به عنوان نشان ملی وجود دارد، اما آیا می‌توان چنین ویژگی را در فیلم‌های ایرانی مشاهده کرد؟ البته وقتی درباره جشنواره سی و سوم سخن می‌گوییم باید به فیلم‌های دفاع مقدسی این رویداد هم اشاره داشته باشیم. در این دوره 6 فیلم دفاع مقسی یا انقلابی به نمایش درآمد، اما کاملاً مشخص است که این کارها تنها برای پر کردن لیست تولیدات این ژانر در جشنواره جا داده شده بود، در غیر این صورت غیر از «مزار شریف» دیگر فیلم‌هایی که به نمایش درآمدند، عمدتاً کارهای ضعیفی بودند. برای نمونه می‌توانیم به کارهایی چون «تا آمدن احمد»، «ماهی سیاه کوچولو» و «تگرگ و آفتاب» اشاره کنیم که فیلم‌هایی بسیار ضعیف بودند.

جدا از بحث‌های فنی که پیرامون آثار وجود دارد باید به برخی رفتارهای غیراخلاقی در جشنواره هم اشاره کرد. برای نمونه در بخشی از فیلم «کوچه بی‌نام» که یکی از کارهای خوب جشنواره بود، پلانی مربوط به مسجد پخش شد که عده زیادی از تماشاگران با خنده‌های خود آن بخش از فیلم را مورد تمسخر قرار دادند. این رفتار اگر از سوی عده‌ای غیرمسلمان که با دین مبین اسلام دشمنی دارند انجام می‌شد، جای تعجب نبود، اما چطور می‌شود که در کشوری اسلامی چنین اتفاقی روی دهد، آن هم از سوی افرادی که خود را فرهنگی می‌دانند، در صورتی که از عادی‌ترین اقشار جامعه هم به لحاظ اعتقادی پایین‌تر هستند و تنها نان جامعه اسلامی را می‌خورند. اما همین به اصطلاح افراد فرهنگی در مقابل رفتار غرب‌مآبانه کوچکترین عکس‌العملی نشان نمی‌دادند. این رفتار نشان می‌دهد که بسیاری از آنها مسخ فرهنگ غربی شده‌اند و برای همین خود را بسیار کوچک می‌بینند و در عوض فرهنگ بیگانه را آمال و آرزوی خود تصور می‌کنند.

دیگر موضوعی که سبب آزار بسیار قشر متدین در جشنواره شد، پوشش‌هایی بود که در ایام جشنواره بین برخی بانوان رایج بود. این موضوع تنها به میهمانان خلاصه نمی‌شد، بلکه در میان اهالی رسانه هم قابل مشاهده بود که آن، وضعیت بد حجاب در جشنواره بود. این رفتار غیردینی تا به آنجا پیش رفت که از روز چهارم یا پنجم گشت ارشاد در جلوی ورودی برج مستقر شد. نکته جالب اینجاست که این افراد با دیدن وضعیت پیش آمده این ادعا را سر می‌دادند که با وجود گشت ارشاد به شخصیت آنها توهین شده است، اما همین افراد به خود نمی‌گویند که چگونه شما در ایام دهه فجر به قانون و اعتقاد مردم این کشور احترام نمی‌گذارید، ولی انتظار دارید که این نکته را کسی به شما گوشزد نکند!

با تمام نقدهایی که به این جشنواره وارد است باید از خاطره خوش فیلم‌هایی چون مزار شریف، چهارشنبه 19 اردیبهشت، رخ دیوانه، عصر یخبندان، کوچه بی‎نام و جامه‎داران به نیکی یاد کرد که کارهای دوست داشتنی در سینما بودند، اما این تعداد را نمی‎توان با کلیت کارهای سرد و سیاه جشنواره یکی دانست، پس امید است که در دوره بعد حداقل فیلم‎هایی برای حضور در فجر انتخاب شوند که با خواست و سلیقه مردم نزدیکی بیشتری دارند.

captcha