کد خبر: 2917607
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۵

شهدا ساده زیستن را شیوه زندگی خود قرار دادند

گروه جهاد و حماسه: شهید محرم یوسفی ساده زیستی را شیوه زندگی خود قرار داد و همیشه کمک‌ و یاری به مظلومان را در زندگی تأکید می‌کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، در ادامه دیدار از خانواده معظم شهدا و تجلیل از مقام شهدا در منزل فرزند شهید محرم یوسفی انجام شد. در این دیدار قاسمی نماینده سازمان بسیج قرآن و عترت حضور داشتند.
در ابتدا، صوت زیبای رامین بهرامی، قاری ممتاز کشوری مزین این مراسم معنوی بود.
قاسمی در بیان مأموریت جامعه قرآنی با توجه به مطالبات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)  گفت: دو سال است که سازمان قرآن و عترت سپاه محمد رسول‌الله افتتاح شده یکی از برنامه‌های محوری، توصیه مسئولین سپاه محمد رسول‌الله بوده تحقق رهنمود مقام معظم رهبری بوده در خصوص تکریم خانواده محترم شهدا که فرمودند «امروز زنده نگه‌داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست» ستاد یادواره شهدا قرآنی تأسیس شد که متشکل از سازمان‌ها و مجموعه‌ها و مؤسسات قرآنی در تهران است، به دیدار خانواده‌های معظم شهدا می‌رویم.

وی با تأکید بر مراجعه و دیدار خانواده شهدا گفت: با این دیدارها از محضر خانواده شهدا درس مقاومت، ایثارگری و نوع خدمت‌گذاری به انقلاب اسلامی، دین مبین اسلام و به دستاوردهای انقلاب اسلامی که متبوع نظر شهدا و امام شهدا بوده و است می‌گیریم.
حسین غلامی داماد شهید محرم یوسفی در این دیدار با بیان خاطراتی گفت: در زمان شهادت این شهید بزرگوار من در سن 13 سالگی بودم و در منزل مادر بزرگم که در تهران تنها زندگی می‌کرد ساکن بودم و  در آن سال‌ها به یاد دارم که با توجه به اینکه از سواد قرآنی برخوردار بود، برای اهالی محل تدریس قرآن انجام می‌داد.
وی ادامه داد: شهید آدم با محبتی بود، شاید بتوانم بگویم که در آن مدت کوتاهی که ایشان را دیده بودم خیلی نسبت به من محبت داشتند و محبت ایشان بود که مرا تشویق به ادامه راه شهدا کرده بود. بعد از شهادت، ایشان نزد من جایگاه بالایی پیدا کرده و به علت اینکه از خانواده شهید کوتاه نباشم لیاقت دامادی ایشان را دارم.
گلنسا یوسفی، فرزند شهید یوسفی در ادامه صحبت‌های همسر خود گفت: علاقه خاصی به پدرم داشتم و همیشه صوت زیبای قرآنش در گوشم بود و در حال حاضر ادامه‌دهنده راه ایشان هستم. در اطراف منزل ما که در محله علی‌آباد بود چادر‌نشینان زیادی زندگی می‌کردند  و پدرم که وارد سپاه شده بود برای آنها غذا و لوازم زندگی تهیه می‌کرد و بین آنها تقسیم می‌کرد و با توجه به اینکه به کارهای دیگری مشغول بود و از درآمد آن گذران زندگی می‌کرد، به مادرم می‌گفت: این پول بیت‌المال است و آن را در خانه خودم نمی‌توانم خرج کنم و من به اندازه خودم دارم که بتوانم زندگی خود را بگذرانم.
وی ادامه داد: شهید در حیاط منزل خودمان شروع به گفتن اذان می‌کرد و صبح‌ها همیشه با صدای اذان از خواب بیدار می‌شدیم و به من سفارش می‌کرد که با دوستانت مهربان باش. همه دوستان مرا در حیاط جمع می‌کرد و شروع به یاد دادن سوره‌های کوچک قرآن می‌کرد.و یکی از خاطرات آن دوران، این بود که وقتی پدرم از محل کار به منزل می‌رسید در داخل کوچه، با توجه به علاقه پدرم به بچه‌های کوچک، تمام دوستانم به همراه او حرکت می‌کردند و با او صحبت می‌کردند در زندگی ساده زیستی را دوست داشت و در زندگی خود به‌کار می‌برد و من هم در زندگی از ایشان الگو گرفتم.

یوسفی تصریح کرد: همیشه دوست داشت که در بین فامیل صله‌رحم وجود داشته باشد. روز قبل از رفتن به مأموریت تمام اقوام را به منزل‌مان دعوت کرده بود. در آن زمان که در محله‌های تهران منافقین فعالیت می‌کردند خبر درگیری منافقین در ساختمان ناسیونال را به مقرّ کمیته دادند که منافقین ساختمان را گرفته‌اند و از آنجا به طرف مردم تیراندازی می‌کنند. بعد از شروع مأموریت و اعزام به محل مورد نظر توانستند که وارد ساختمان شوند و  بعد از درگیری بین آنها تعدادی را به اسارت گرفتند و در هنگام ورود به ساختمان از ناحیه سمت چپ سینه و اثابت تیر به قلب ایشان مجروح می‌شود و در زمان اذان مغرب به شهادت می‌رسد.  
در پایان این دیدار،  لوح تقدیری به مناسبت پاس‌داشت مقام شهدا تقدیم این خانواده شد.

captcha