به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاعرسانی berlin.icro، آژانس خبری کاتولیک(KNA) مصاحبهای را با خانم پائولا شروده (Paula Schrode) به عنوان یک دین شناس انجام داده است.
وی در این مصاحبه به مقوله «تعلق اسلام به آلمان» و ضرورت وجود اقلیت های دینی پرداخته است.
پائولا شروده که در مورد زندگی مسالمت آمیز گروه های مختلف دینی به تحقیق می پردازد، در این مصاحبه در مورد تعلق اسلام به آلمان چنین می گوید: توصیف موضوعِ بحث، محل مناقشه است. اسلام به هر حال بخشی از واقعیت آلمان و همچنین بخشی از هویت های آلمانی است. مشکل این جاست که این صورت بندی گاهی به صورت هنجاری هم می تواند فهمیده شود، به این معنی که آلمان بدون اسلام، دیگر آلمان نیست و بدین معنی اسلام بخشی ضروری برای آلمان است
وی سپس اشاره می کند: در زمانه ای که از بازگشت ارتباطات دیندارانه صحبت می شود و در عین حال دو کلیسای بزرگ آلمان معنای سابق خود را از نظر اجتماعی از دست داده اند، تعبیر مذکور(تعلق اسلام به آلمان) نوعی احساس بیمناکی از فقدان قدرت را نیز ایجاد می کند. به ویژه که در آلمان اقلیت های دینی از امتیازات مشخصی برخوردارند و از این طریق در روابط قدرت سهیم هستند. از جمله این امتیازات می توان به تدریس تعلیمات دینی در مدارس و عضویت در پیکره حقوق عمومی اشاره کرد.
شروده همچنین توضیح می دهد که میزان مشخصی از تکثر دینی به عنوان یک پدیده طبیعی دیده می شود. چگونگی شکل گیری این تکثر گاهی ایجاد چالش می کند، به عنوان مثال رشد بودیسم در آلمان همراه با پدیده مهاجرت نبوده است؛ بلکه به امواجی از مُدهای مختلف برمیگردد که از درون، جامعه را فرا گرفت. تعلق دینی در جامعه ما تا میزان بالایی به صورت انتخابی در آمده است.
افراطگرایی روی دیگر تکثرگرایی در جامعه آلمان است
این دینشناس آلمانی در بخش دیگری از سخنانش اشاره می کند به این که جوانان به امواج افراط گرایی می پیوندند، روی دیگر تکثرگرایی شدید در جامعه آلمان است. بسیاری از جوانان از تنوع و ابهام جامعهای متکثر و پست مدرن سرخورده شده اند و حالا یک اسلام بسیار سر راست را کشف کرده اند که به یک باره پاسخ همه سؤالات را یک جا می دهد؛ اسلامی که برای هر مسئله ای پاسخی سیاه یا سفید ارائه می دهد و جامعه را به «مسلمانان حقیقی» و «دشمنان اسلام» تقسیم می کند.
چالش دینی در آلمان جدی نیست
وی در پاسخ به این سؤال که آیا با وجود همه این موارد هنوز هم زندگی مسالمت آمیز بین ادیان ممکن است، می گوید:
«چالشهای بین ادیان نباید ضرورتاً خشونت آمیز باشد. من فکر میکنم ما واقعاً نمی توانیم در آلمان از چالش های جدی بین مجامع دینی صحبت کنیم؛ بلکه روابط بیشتر ناظر بر یک رقابت تنگاتنگ و بیش از همه در درون سنت های دینی مشخصی است. به عنوان مثال در حال حاضر نمایندگان مجامع اسلامی در میان خود به این بحث میپردازند که چه کسی صلاحیت دارد سخنگوی اسلام در جامعه آلمان باشد. وقایع خونین پاریس هم بر خلاف ظاهر، ابداً چالشی بین مجامع دینی مختلف نبود، بلکه چالشی بین نظام های ارزشی متفاوت است. همچنین وقتی که یهودیان به صورت هدفمند به قتل میرسند، در اولین قدم جامعه سکولار فرانسه است که مورد حمله واقع شده و نه سایر مجامع اعتقادی.»
وی به موفقیت پگیدا(جنبش اروپاییان میهنپرست علیه اسلامیشدن غرب) در جذب افراد در مناطقی که کمترین تماسی با مسلمانان وجود دارد، می پردازد و با بی معنی خواندن آن چه که این جنبش از «اسلامی سازی» می فهمد، توضیح می دهد که از نظر این گروه مسلمان یعنی هر خارجی و مهاجر.
شروده با دشوارخواندن تبیین پس زمینه های این پدیده، تأکید می کند: تصور اجتماعی از گروه هایی مثل «مسلمانان» عمدتاً بسیار کلیشه ای و قالبی تر از واقعیت آن گروه هاست. در عمل غالباً همزیستی به خوبی ادامه دارد ولی هر چه دورتر ار جامعه مسلمانان باشی، بیشتر فقط از مشکلات می شنوی!
وی ضمناً در دفاع از رسانه ها، معتقد است که عملکرد رسانه ها بهتر از آن چیزی است که در مورد آن ها گفته می شود و با اشاره به این مسئله که رسانه ها متهم هستند که تصویر مسلمانان را همواره مترادف تروریست ها ارائه داده اند، می گوید این طبیعی است که رسانه ها به انعکاس مشکلات و اتفاقات می پردازند و این که در خلال این انعکاس، مردمی که از اسلام شناختی ندارند، این دو را اشتباه میگیرند، تقصیر رسانه ها نیست.
با این حال از نظر پائولا شروده ضروری است که رسانه ها برای توضیح مقولاتی چون دین، سکولاریسم و اسلام برای جامعه تلاش بیشتری کنند.