حسن دادشکر، نویسنده و کارگردان تئاتر کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: پرداختن به موضوع سبک زندگی و کسب مهارت از سوی کودک و نوجوان برای زندگی آینده، مقوله خیلی جدی و سرنوشتساز است که یکی از ابزارهای مؤثر فرهنگی در تحقق آن، تولیدات نمایشی کودک و نوجوان است.
وی گفت: البته زمانی میتوان به آموزش مهارتهای زندگی برای مخاطب کودک و نوجوان از طریق تئاتر خوشبین بود که اساساً چیزی به نام تئاتر کودک و نوجوان داشته باشیم که متأسفانه حتی در پایتخت نیز فعالیت مستمر و مؤثر تئاتر کودک و نوجوان را شاهد نیستیم.
تئاتر کودک با معضل متن نمایشی روبروست
دادشکر تصریح کرد: همچنان مشکلات عدیدهای در مورد نگارش نمایشنامه ویژه کودک و نوجوان داریم، معدود آثار نمایشی که برمبنای این متون، تولید میشوند نیز از کیفیت لازم در جذب مخاطب برخوردار نیستند و هیچ رغبتی در تماشاگر برای تعقیب فعالیتهای نمایشی ایجاد نمیکنند.
این مدرس تئاتر کودک و نوجوان در ادامه گفت: بخشی از این وضعیت بغرنج در تئاتر کودک و نوجوان به عدم ثبات در ساختار کلان مدیریت فرهنگی و هنری مربوط میشود که با تغییر دفعی آن، همه سیاستها نیز دگرگون شده و شوکی بر مجموعه فعالیتهای جاری در این عرصه وارد میکند که تئاتر کودک و نوجوان نیز از آن مستثنی نیست.
نقش رسانه ملی در پرداختن به تئاتر اندیشمند کودک کمرنگ است
عضو انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر افزود: روزگار پیش از این رسانه ملی در زمینه نهادینه کردن تئاتر اندیشمند کودک و نوجوان از طریق تولیدات نمایش تلویزیونی فعال بود که اثرات آن را در سایر فعالیتهای نمایشی کودک و نوجوان نیز شاهد بودیم و نمیدانم که چه اتفاقی افتاد که تلویزیون خود را از این مقوله جدا کرد و صرفاً به تولیداتی روی آورد که ساختار هنری آن تشکیل یافته از یک مجری و چند شخصیت عروسکی بود که هیچ هدف مشخصی را در اجرای برنامههای زنده و ضبط شده خود دنبال نمیکردند.
دادشکر تأکید کرد: با رواج چنین دیدگاهی در نمایشهای تلویزیونی کودک و نوجوان، دیگر رغبتی در میان فعالان پیشکسوت تئاتر کودک و نوجوان برای فعالیت در تلویزیون پدید نیامد و جوانگرایی سرلوحه امور قرار گرفت و حتی از جایی به بعد دیگر از کارکشتههای تئاتر کودک و نوجوان برای برنامهسازی تلویزیونی کودک و نوجوان نیز دعوت به عمل نیامد که البته تزریق نیروهای جوان و برقراری فضایی شاداب و بانشاط از جمله خصیصههای مهم نمایش کودک و نوجوان است اما نه به این قیمت که اینگونه آثار عاری از هر تفکر و اندیشهای شوند.
برنامههای ماهوارهای جذابتر از تولیدات نمایشی کودک و نوجوان است
وی در ادامه گفت: این در حالیست که تأثیر تهاجم فرهنگی برنامهریزی شده از سوی دشمن، بسیار سنگین است و آن چیزی که از آن سوی مرزها، تحت عنوان کالای فرهنگی، فرهنگ و باورهای اعتقادی و ایرانی ما را تحت هجمه خود قرار داده است با رنگ و لعاب فریبندهای عرضه میشود و سهلالوصول در اختیار مخاطب قرار میگیرد؛ توجه به اینکه نکته داشته باشید وقتی بتوان برنامههای ماهوارهای را در خانه با کمترین هزینه دریافت کرد و یا جذابترین برنامههای فرهنگی را در قالب لوح فشرده با پرداخت کمترین مبلغی در اختیار گرفت و در خانه آن را بارها و بارها دید، دیگر در میان والدین رغبتی برای اینکه با صرف هزینه بالا و طی کردن مسافت طولانی، فرزندان خود را برای تماشای تئاتر به سالنهای نمایشی کودک و نوجوان ببرند باقی نمیماند.
دادشکر افزود: این مسئله یعنی اینکه ما باید با برنامههای جذاب غربی که این روزها خوراک فرزندان ما شده است با استفاده از ابزار فرهنگی همچون تئاتر مبارزه کنیم اما در عمل آیا چنین واقعیتی تحقق مییابد؟ با چه ابزاری باید به جنگ رفت؟ کدام یک از سالنهای نمایشی ما به غیر از موارد معدود برای مخاطب کودک و نوجوان استانداردسازی شده است و آیا تاکنون به فکر افزایش سرانه فضاهای نمایشی ویژه کودک و نوجوان بودهایم؟
مخاطب حرفهای تئاتر تربیت نشده است
وی ادامه داد: در زمینه تولید فکر و اندیشه پویا که در قالب یک قصه جذاب نمایشی آن را گنجانده تا تبدیل به نمایشنامهای برای تولید تئاتر کودک و نوجوان شود چه اقدام اساسی صورت گرفته است؟ ما بدون توجه به این مسئله که تئاتر برای مخاطب کودک و نوجوان آموزنده است و باید به این مقوله به شکل پایهای از مدارس بپردازیم طی این سالها هیچ تدبیری نیاندیشیدهایم، اساساً مخاطب تئاتر نه برای نمایش کودک و نوجوان تربیت کردهایم و نه برای نمایش بزرگسال و در این شرایط چگونه توقع داریم که تماشاچی راحتطلب ما که تماشای برنامههای بیمحتوا اما جذاب تلویزیونی و ماهوارهای را به دلایلی از جمله خستگی از کار روزانه به هرچیز دیگری ترجیح میدهد به اتفاق اعضای خانواده برای تماشای تئاتر پایش به سالن نمایش باز شود؟
دادشکر در پایان گفت: به نظر من پیش از هر چیز باید به استقرار تئاتر کودک و نوجوان در جامعه ایرانی اندیشید تا این ابزار مؤثر فرهنگی تبدیل به جریان پایداری شود که با بیان اندیشه و تفکری در کنار شادی و نشاطی که فضای نمایش به تماشاگر خود میبخشد، مجموعهای از مفاهیم و موضوعاتی که به درد زندگی آینده فرزندان ما میخورد را ارائه نماید و این امر هیچگاه تحقق نمییابد که مگر با داشتن سیاست واحد فرهنگی و هنری که با تغییر دولت و تعویض مدیران فرهنگی همچنان به راه خود ادامه داده و دچار تغییر نشود.