امروز دوم اردیبهشت روزی است که در تقویم از آن به عنوان زمین پاک یاد میشود، روزی برای تکریم مادر طبیعت و گهواره تا به ابد جنبان کائنات، این روز در حال حاضر در زمانی گرامی داشته میشود که انسان با اعمال خود دل این مادر پیر را خون کرده و موجبات زحمت او را به وجود آورده است.
رنج این مادر پیر را گویی پایانی نیست، فرزندان ناخلف برشدت آن افزودهاند. روزی با چرای بیرویه دامهایشان، روز دیگر با قطع درختان و ناپیدار کردن خاکش، فردا نیز با تزریق فاضلابهای سمی صنعتی در رگهای کمخونش، شکافتن روزانه سینه تابوت سای آن بیرون آوردن دُر و لعلی که با شیره جانش آنها را پررورده است.
هر روز بر صورت چروک خورده او نقش خالی میاندازند، ریشی دیگر و زخمی عمیق تر بر تنه کهنه اش جای میگذارند.
گسترش کارخانهها، دست اندازی به جنگلها و زمین های موات بلعیدن کوهها و به انتشار گازهای مختلف از جانب همان فرزندان مادر طبیعت را به روزی انداخته است که روز به روز طب دار و آبله گون تر میشود و نفس هایش را به شماره درآورده اند.
أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ این زمین به بندگان پاک خداوند ارث می رسد(الانبیا،105)
این زمین و این مادر همان ارثیه ای است که وعده اش را به پاکان و صالحان داده است، خانهای که دگر سفید نیست و فرزندان نامیمون آن را به سوی تاریکی سوق داده اند.
بر سر شاخ هستند و بن می برند، بر زمین نشسته اند و آن را بر دیگ جوشانی نهاده اند و با خود ذوب میکنند، بنی آدم را چه شده است که این گونه مادر کش شده است.
هر ساله بر دمای آن 5 درجه می افزایند و نفس هایش را به شماره انداخته اند، آیا این چنین باید این امانت را به صاحبش عودت داد. انسان هیچ فکر میکند که خیانتی چنین در امانتی آشکار سزایش خسره الدنیا و آخره خواهد بود.
این در حالیست که اشک تمساح میریزند و مادر را مرثیه سر می دهند اما فرزندان پاکش را بی مال ومیکنند، مرثیه مگیرید فرزندش را ارثیه تمام و کمال بگذارید.