پروین چینیچیان، استاد حوزه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به افزایش آمار طلاق در کشور به بیان دلایل بروز این آسیباجتماعی پرداخت و در آسیبشناسی این مسئله عنوان کرد: خیلی مهم است که دختر و پسر قبل از ازدواج آموزشهایی را دریافت کنند که اصلاً چرا ازدواج میکنند و از زندگی مشترک چه چیزی میخواهند. جوانان ابتدا باید از خود سؤال کنند که چرا ازدواج میکنند، اگر پاسخ این سؤال را خود ندانند وقتی وارد زندگی شوند، هیچ تلاشی برای حفظ ازدواج انجام نمیدهند.
عقدهایی بدون زوجیت و دختر و پسرهایی که همچنان مجردند
وی با اشاره به اینکه متأسفانه دختر و پسرهایی که با هم ازدواج میکنند حتی تا سالها بعد اصلاً با هم زوج نشدهاند، گفت: عقد اتفاق افتاده، مراسمهای مختلف گرفته شده، تمام تلاش، انرژی، وقت و هزینه و ... صرف مراسم عروسی شده یعنی تمام دقتها بر مراسمهای قبل از ازدواج صرف شده است و حتی دعواها و مشکلات هم بر سر همین مسائل مادی قبل از ازدواج صورت گرفته اما اصلاً کسی به این فکر نیست که دختر و پسری که با هم ازدواج میکنند قرار است از یک نفر بودن دربیایند و زوج تشکیل دهند.
این مدرس کارگاههای آیینهمسرداری ادامه داد: در برخی از ازدواجها نه تنها زوجی تشکیل نمیشود بلکه حتی چند سال بعد از ازدواج هم هر کسی در حال انجام کارهای شخصی دوران تجرد است و هیچ کس به خاطر همسر خود فداکاری نمیکند و این میشود که دختر و پسر کاملاً غیر مسلح و مجهز وارد زندگی میشوند.
دنبال کردن الگوی زندگی پدر و مادر هرگز؟/ اصلاً مانند پدر و مادرم زندگی نمیکنم!
وی با اشاره به اینکه جوانان به هیچ وجه حاضر نیستند الگوی زندگی پدر و مادر خود را دنبال کنند، گفت: الگویی به عنوان زندگی پدر و مادر هم که قبلاً رد شده و برای فرزندان گویی جا افتاده که اصلاً نباید مانند پدر و مادر زندگی کرد؛ دلیل نمیشود اگر آنها تحمل کردهاند من هم تحمل کنیم، اگر آنها با مشکلات ساختهاند ما هم بسازیم!
چینیچیان با ابراز تأسف از اینکه گاهی فرزندان تبدیل میشوند به ابزاری برای تجربههای ناموفق والدین، گفت: در موارد بسیاری شاهد هستیم که پدر و مادر به بچهها عنوان میکنند که مثلاً ما تحمل کردیم بدبخت شدیم شما نکنید تا بدبخت نشوید.
حذف نقش والدین در زندگی بچهها؛ خادمانی به نام پدر و مادر
وی از حذف نقش فعال و مؤثر والدین در زندگی بچهها نیز سخن گفت و عنوان کرد: نقش والدین در زندگی بچهها حذف شده و اکنون والدین غالباً خادم بچهها هستند نه پدر و مادر آنها و این خادم نظر نمیدهد و تجربه در اختیار بچهها قرار نمیدهد و این خلا نقش پدر و مادر مشکل را تشدید میکند.
این استاد حوزه در یک جمعبندی از سخنان خود اظهار کرد: در زندگیهای امروزی جوان نمیداند برای چه ازدواج میکند، وقت ازدواج زوجی تشکیل نمیشود، آموزش درستی ندیده، الگوهایی که دیده (پدر و مادر) را قبول ندارد، پدر و مادر اگر بخواهند نصیحت کنند نمیپذیرد، اصلاً اعتقادی به ایثار ندارند و برای بچه هم وقت ندارند.
دختر و پسر آرامش خود را بیرون از خانه میجویند!
وی با اشاره به آیه 21 سوره روم که میفرماید: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ و از نشانههاى او اینکه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در این [نعمت] براى مردمى که مىاندیشند قطعا نشانههایى است»، گفت: اصل ازدواج زوج شدن، جفت شدن و با هم چیز جدیدی را درست کردن است و قرار است در این واحد جدید نیازهای دو طرف برآورده شود، قرار است به هم عشق داشته و محبت کنند تا به آرامش برسند اما وقتی که دختر و پسر هر کدام آرامش خود را در کارهای فردی خارج از منزل میبینند اصلاً زوجی ایجاد نشده که بعد بخواهند طلاق بگیرند این طلاق صرفاً تجلی آن چیزی بوده که طی مدت بعد از ازدواج بوده است.
روی هم را کم میکنند و در طلاق کسی خیلی ناراحت نیست!
چینیچیان به عواقب جفت نشدن همسران با هم اشاره و گفت: وقتی دو نفر با هم جفت نشدهاند، برای هم حقوقی قائل نیستند و باورهایی مانند اولویت خانواده را قبول ندارند و از ترس اینکه طرف مقابل زمینهای و میدانی پیدا کند دائم روی هم را کم میکنند و حال هم را میگیرند در چنین ازدواجهایی در اصل طلاق قبلاٌ اتفاق افتادهاست و آنچه در آخر رخ میدهد رفتن به محضر است و اگر دقت کنید در طلاق جوانها اکنون کسی خیلی ناراحت نیست.
وی تصریح کرد: بله طلاق ننگ و عار نیست و بعضاً لازم است اما گاهی اصلاً زوجی تشکیل نشده که بخواهد جدایی ایجاد شود.
نیازهای زوجین به هم؛ با هم جلو برویم
این سخنران و کارشناسی مسائل خانواده در ادامه به نیازهایی که زوجین نسبت به هم دارند اشاره کرد و گفت: باید به دنبال رفع نیازهایی که در قرآن برای زوجین بیان شده باشیم. طرف مقابل من به من، محبت من و تأیید من نیاز دارد و نیاز دارد اگر خطایی مرتکب میشود متوجه شده جلوی او را بگیرم نه اینکه در هنگام خطا مچش را گرفته و آبرویش را ببرم، نیاز دارد همراه با هم جلو برویم و هیچ کس خود را بالاتر نداند و تکبری در زندگی حاکم نباشد.
وی ادامه داد: وقتی گفته میشود نیاز، معمولاً به نیاز جنسی توجه میشود در حالی که نیازهای بسیار زیادی در زندگی وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود. یکی از مسائلی که نباید زوجین به آن بیتوجه باشند این است که هر کدام ممکن است بیرون از خانه احترام زیادی دریافت کنند و موقعیت اجتماعی و موفقیت اجتماعی خیلی خوبی داشته باشند اما اگر در خانه از همسرشان احترام نبینند هیچ کدام از احترامهای بیرون جبران این نیاز را نخواهد کرد.
هزاران نفر مرا تأیید کنند تو مرا تأیید نکنی بیفایده است!
این استاد حوزه افزود: اگر فردی را بیرون از خانه دهها نفر تأیید کنند اما در خانه مورد تأیید همسرش نباشد و همسرش قبولش نداشته باشد نیاز افراد به تأیید برآورده نمیشود. اگر دهها نفر بیرون از خانه به فرد بگویند که زیبا شده جای اینکه همسرش به او بگوید زیبا شده است را نمیگیرد.
«پس من چی» به جای «پس ما چی» و اختلال یادگیری زوج شدن
وی در ادامه گفت: اینها نیازهایی است که در خانه رفع میشود اما متأسفانه افراد در بحث رفع نیاز سالها اصلاً نمیدانند همسرشان چه میخواهد و چیزی مثل پس من چی؟ همه این توجه به نیازهای همسر را باطل میکند و هر زمانی که کسی بخواهد به آنها یاد دهد «پس ما چی؟» این «پس من چی» اولین ویروسی است که مانع یادگیری میشود. چون فرد قبل از اینکه بخواهد این مسائل را یاد بگیرد به دنبال احقاق حقوقی است که برای خود متصور است.