کد خبر: 3250576
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۲:۳۲
انتخاب‌هایی از جنس نور؛

پزشکی در کسوت روحانیت/ از دانشکده پزشکی تا جنگ تحمیلی و جراحی

گروه سلامت: حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدعلی آقارفیعی از پزشکان به نام طب اسلامی خود را شاگرد مکتب امام صادق(ع) می‌داند.

به گزارش خبرگزاری بین‌‍‌المللی قرآن(ایکنا)، دانشجوی پزشکی دانشگاه فردوسی مشهد بود که به طب اسلامی علاقه‌مند شده و همزمان با تحصیل مطالعات خود را در این زمینه شروع می‌کند و بنابر گفته خود بیشترین تلاشش این بود که یافته‌های اسلام در باره طب را با دانش پزشکی امروز تطبیق دهد، با آغاز جنگ به جبهه رفته و مداوای مجروحین را بر عهده می‌گیرد و همزمان با آن به مطالعه فقه و اصول می‌پردازد، گفت‌وگوی زیر در بعد از ظهر یکی از روزهای تعطیل با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدعلی آقارفیعی از پزشکان به نام طب اسلامی در مطبش انجام شد.

* بسیاری از خوانندگان ایکنا که اتفاقا از خانواده بزرگ قرآنی کشور هستند علاقه دارند، بیشتر با طب اسلامی و طبیبان این حوزه آشنا شوند.

احمد علی آقا رفیعی متولد سال 31 هستم، ابتدا وارد دانشکده پزشکی دانشگاه فردوسی مشهد شدم و مطالعات خود را در زمینه طب اسلامی ضمن دوران دانشجویی آغاز کردم. آن‌ زمان پیش از آغاز کلاس‌های خود در دانشکده پزشکی، در کلاس‌های عربی حاضر می‌شدم و به آموختن این زبان که زبان قرآن بود می پرداختم. سعی من بیشتر این بود از طریق آموختن زبان عربی و مطالعه متون اصیل اسلامی، تطبیقی بین یافته‌های اسلام درباره طب و سلامت همچنین پزشکی جدید پیدا کنم.

بعد از فارغ التحصیلی با وجود اینکه درگیر مسائل جنگ بودیم، اما در ایامی که عملیات نبود و کمی فراغت داشتم از اساتید حوزه استفاده می‌کردم که دوره‌های فقه و اصول را گذراندم که این امر به تکمیل مطالعه و تحقیقاتم  در زمینه طب اسلامی کمک کرد.

باید اشاره کنم که به دلیل ضرورت‌های کشور دوره جراحی عمومی را نیز گذراندم و وارد عرصه درمان شدم و به تالیف، پژوهش و تدریس پرداختم، در حقیقت می‌شود گفت که زندگی من یک زندگی طلبگی بوده و دانشگاه‌ هم زمینه فعالیت من است.

در منزل هم طلبگی سبک زندگی من است؛ منتها زندگی طلبگی به این معنی نیست که شما دنبال فعالیت نروید و یا مثلا ثروت تولید نکنید مثلا الان در کنار ما شاید سی، چهل نفر در حال پژوهش، فعالیت‌، درمان و کمک به بیماران و عرضه زمینه‌های سلامت به جامعه هستند، حتی اخیرا کشت و برداشت محصولات ارگانیک سبب شده است جامعه‌ای سالم حداقل اطراف خود برقرار کنیم.

 * در مصاحبه‌ای عنوان کرده بودید که خود را دانشجوی مکتب امام صادق(ع) می‌دانید می توانید در این رابطه توضیح دهید؟

جمله‌ای منتسب به امیرالمومنین علی(ع) است که می‌گوید: «الاسلام دین سلامه و جامعه الکرامه» اسلام دینی است که از آغاز تا به انتها سلامت را ترویج می‌کند یکی از بزرگان این مکتب هم امام صادق(ع) است تمام دستورات ایشان در جهت گسترش سلامت و ایجاد یک نسل سالم در جامعه اسلامی است، اما متأسفانه به روایاتی که جنبه‌ تجربی دارند کمتر توجه شده است؛ یک نسخه‌ای که امام(ع) برای یک بیماری تجویز کرده است کمتر دانشمندی آن در لابراتوار بررسی کرده است یا آن را در مورد یک بیمار امتحان کرده است.

زمانی در کنگره بین‌المللی طب سنتی شرکت کرده بودم از من سوال شد که چرا روش و مقاله من به نام اسلامی عنوان شده است؟ که من پاسخ دادم به دلیل اینکه این رگی که ما برای دردهای سیاتیک می‌زنیم تجویز یکی از پیشوایان ما به نام امام صادق(ع) است؛ آنها رفرنس امام صادق(ع) را پذیرفتند حال ممکن است در جامعه ما گاهی این روشها مورد تایید قرار نگیرند، اما برای 7 هزار بیمار نتیجه را گرفته‌ام که می‌تواند خود یک رفرنس باشد.

وقتی سندی را دارید و براساس آن تجربه را ضمیمه می‌کنید برای شما حجت می‌شود، ما می‌گویم این همه بیمار، این همه پرونده با شماره تلفن بروید و پرسش کرده و نتایج آن را عملا مشاهده کنید. این مباحث را در کتابها یا هیئت‌های علمی اینها مطرح کرده و نتایج مثبت آن را گرفته‌ایم زیرا از منبع وحی قرآن کریم وارد شده اند.


 * در حال حاضر دو بحث وجود دارد عده ای بر این اعتقاد هستند که طبی به نام طب اسلامی وجود ندارد آنچه هست طب سنتی است استدلال این افراد این است طب سنتی که اسلام تائید کرده است همان طب اسلامی است، یعنی آنچه از فیلتر اسلام عبور کند می‌‌توان گفت طب اسلامی است، از سوی دیگر نظریه‌های دیگر نیز روایات و حدیث‌هایی که از جانب ائمه اطهار(ع) یا حضرت رسول(ص) در رابطه با سلامت ارائه شده‌اند را به عنوان طب اسلامی ‌می‌شناسند؛ نظر شما در این رابطه چیست؟

من هر دو نظر را به یک شکلی می‌پذیرم اما توضیح آن به این صورت است که ما می‌توانیم مبانی اسلام را جزء پایه قرار دهیم زیر که یقینا قرآن و سنت معصومین(ع) فراتر از تجربیات دانشمندان است در کلام معصوم(ع) هفتاد بطن وجود دارد حالا برخی از اینها در اجتماع ظاهر می‌شوند و اثرات روحی و روانی دارند و برخی نیز اثرات جسمی دارند که اینها را باید دانشمندان، دانشجویان و محققان کشف کنند.

از سوی دیگر حکما در حقیقت بر اساس این روایات یک سری تجربیات را بیان کرده‌اند اگر ما بین دو موضوع تضاد پیدا کردیم به نظر من باز هم باید به قرآن و سنت مراجعه کنیم یعنی همان روشی را که فقه پیشنهاد می‌کند یعنی اجماع را بپذیریم، اجماعی که در کنار آن سنت و قرآن باشد.

 * یکسری اشتباهات رایجی در مورد طب سنتی و یا طب اسلامی در میان مردم وجود دارد، در طب سنتی گاه تجویزهایی برای بیمار می‌شود که از نظر اسلامی برای یک فرد مسلمان مصرف آنها جایز نیست حال از منظر اسلامی چگونه باید به این موارد نگاه کرد؟

روایتی وجود دارد که بسیار شیرین و جذاب است پیرمردی نزد امام صادق(ع) می‌آید و از بیماری شکایت می‌کند امام صادق(ع) پس از معاینه می‌فرماید چرا از آب استفاده نمی‌کنی؟ «من الماء کل شی حی» این شخص بهانه می‌گیرد و امام می فرمایند چرا از عسل که در قرآن آمده است برای مردم شفا است استفاده نمی‌کنی؟ مرد باز هم بهانه می‌گیرد! امام(ع) جواب می دهند چرا از شیر که برای قوت بدن است استفاده نمی‌کنی در آخر امام (ع) به آن شخص می‌گوید که دوست داری من برای درمان تو شراب تجویز کنم به خدا قسم شراب را من تجویز نمی‌کنم.

حال ممکن است برخی از فقها گاه فتوا داده باشند که اگر دارو منحصر به یک ماده حرام است تجویز می‌شود اما نخست باید انحصارش را مشاهده کنیم، تحقیقات جامع طبیب را بدانیم و به این نتیجه برسیم که به جز این داروی حرام وجود ندارد؟ که معمولا این کار صورت نمی‌پذیرد. ما تا به حال حالا تجویز به حرام نکرده‌ایم.

captcha