غلامعلی طاهری، هنرمند نقاش در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: قانون کپیرایت یا همان حق مالکیت مؤلف و مصنف ذاتاً یک مقوله دینی و شرعی است و حقالناس محسوب میشود؛ چرا که به هر حال پدید آمدن هر محصول فرهنگی و هنری حاصل دسترنج فرد و یا افرادی است که باید در ازای پدید آوردن آن، چیزی را به عنوان حقالزحمه دریافت کنند و اگر چنین نشود حق طبیعی آنها پایمال شده است.
وی ادامه داد: در حوزه فرهنگی و هنری ما با دو نوع مالکیت مواجه هستیم، یکی مالکیت مادی است به این معنا که پدیدآورنده در ازای دریافت وجهی حقوق مادی اثر خود را به فردی حقیقی و حقوقی واگذار میکند و از این پس نسبت به آن به لحاظ مادی هیچ ادعایی نمیتواند داشته باشد و در مورد استفاده و بهرهبرداری از اثر تولید شده تنها مرجعی که امتیاز محصول را خریداری کرده است باید تصمیم بگیرد.
مالکیت معنوی اثر فرهنگی و هنری همیشه به پدیدآورنده آن تعلق دارد
طاهری تصریح کرد: شکل دوم، مالکیت معنوی است به این معنی که حتی به فرض خریداری شدن محصول فرهنگی و هنری، اما مالکیت معنوی آن همچنان متعلق به پدیدآورنده است و هر جا که از آن استفاده و بهرهبرداری شود، باید نشانی از شخص پدیدآورنده در آن درج شود و مثلاً در ذیل اثر نامی از پدیدآورنده آورده شود و به هیچعنوان نمیتوان اثر فرهنگی و هنری را منتسب به فردی و یا افرادی غیر از پدیدآورنده آن کرد.
داور ادوار گوناگون جشنوارههای «تجسمی فجر» در ادامه گفت: به نظر میرسد که بندهای قانونی و مفاد مندرج در قوانین بینالمللی همچون آنچه که در همایش هفته گذشته با حضور وزیر ارشاد در مورد کنوانسیون برن مطرح شد نیز به این مهم با صراحت اشاره کرده باشند؛ با این وجود چیزی که همچنان مبهم باقی میماند این است که چه التزامی وجود دارد که به واسطه پیوستگی ایران به این کنوانسیون، آنها نیز پایبند به بندهای تعهدی قانون کپیرایت باشند.
وی افزود: براساس آنچه در مورد حقوق معنوی و مادی آثار فرهنگی و هنری اشاره شد، بسیاری از آثار فرهنگی و تمدنی کشور که مالکیت آنها بر ایران محرز است همچنان در اختیار دول خارجی به ویژه دول غربی است که البته از آنها در موزهها و مراکزی در نهایت دقت نگهداری میشوند، اما مسئله اینجاست که حق مالکیت این آثار با ایران است و اگر قرار باشد مجامع بینالمللی خود را ملزم به رعایت بندهای قانونی کنوانسیون برن و یا هر مرجع قانونی در زمینه کپیرایت کنند باید حسننیت نشان داده و آنها را به ایران عودت دهند.
این هنرمند نقاش تأکید کرد: به هر حال یا این آثار متعلق به تاریخ تمدن ایرانی بوده و پدیدآورنده آنها هنرمندان ایرانی هستند که بدون رضایتشان، اثر فرهنگی و هنری از ایران خارج شده و یا در گذشتهای نه چندان دور دولت ایران با پرداخت مبلغی مالکیت مادی آنها را در اختیار گرفته است که در هر صورت باید براساس کنوانسیونهای جهانی این حقوق احیاء و میراث فرهنگی و معنوی به تاراج رفته ایرانی باز ستانده شود.
مسئولان فرهنگی به مجامع جهانی در پایبندی به قانون کپیرایت بیاعتماد هستند
وی با اشاره به اینکه بخشی از این آثار فرهنگی و هنری به تاراج رفته ایرانی مربوط به آثاری با ماهیت هنر دینی و اسلامی بودهاند و اکنون برخی از موزههای اروپایی خود را با این میراث ارزشمند ایرانی زینت دادهاند، گفت: شاید یکی از دلایل مهم تعلل ایران در پیوستن به کنوانسیونهای جهانی قانون کپیرایت عدم اعتماد مسئولان فرهنگی و هنری به پایبندی نمایندگان این مجامع جهانی فرهنگی به بندهای قانونی باشد که خود واضع آن هستند.
طاهری در پایان اظهار کرد: هنرمندان عرصه تجسمی در داخل کشور بیشترین لطمه را از رعایت نشدن قانون کپیرایت متحمل میشوند، آنچه که در عرصه بینالمللی در این زمینه مورد دغدغه است نیازمند کار کارشناسی و صرف وقت مفید برای بررسی همه جوانب است، اما در عرصه داخلی باید شرایطی فراهم شود که هنرمندان در فضای امنتری رغبت به پدید آوردن آثار فرهنگی و هنری داشته باشند؛ هر چند که بخشی از جامعه هنری همچون آنچه که در کشورهای خارجی شاهد آن هستیم برای تبلیغ و ترویج هنر خود هیچ حساسیتی مبنی بر استفاده متنابه از آثار خود نشان نمیدهند.