کد خبر: 3310288
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۲
حسن خجسته مطرح کرد:

شناخت ظرفیت رسانه؛ پیش‌شرط اثرگذاری مطلوب

کانون خبرنگاران نبأ: رئیس پژوهشکده ارتباطات در نشست تخصصی «رسالت رسانه‌های معارفی» در خبرگزاری ایکنا تصریح کرد: ورود دین به رادیو، تلویزیون و رسانه‌های مدرن مسئله راحتی نیست؛ اگر ظرفیت‌ها را شناختیم می‌توانیم متناسب با آنها استفاده‌های بهتری داشته باشیم.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، حسن خجسته، رئیس پژوهشکده ارتباطات در نشست تخصصی «رسالت رسانه‌های معارفی» که عصر روز گذشته در محل خبرگزاری ایکنا برگزار شد، اظهار کرد: بحث از رسانه‌های دینی موضوعی سهل و ممتنع هست، لذا نباید فکر کرد که مسئله‌ای ساده و بسیط است. این مسئله دلایلی دارد که دلیل نخست به مباحثی مبنایی در حوزه فلسفه بازمی‌گردد.

وی با بیان این که سه دیدگاه در مورد ماهیت رسانه‌های جدید وجود دارد که هر سه دیدگاه‌های بسیار قدرتمند هستند، تصریح کرد: دیدگاه اول دیدگاه «ذات‌گرا» (Essentialism) است؛ کسانی معتقد هستند که رسانه مدرن برخاسته از ماهیت جامعه مدرن است و اساسأ برخی می‌گویند ضد دینی است. البته بنده نمی‌گویم ضد‌دینی ولی می‌گویم غیردینی و غیر‌اخلاقی است. نهایت کار آن بهینه‌سازی دینی است؛ یعنی دین را از ساحت قدسی به ساحت اجتماعی می‌برد. کتابی هم که ترجمه شده که مبتنی برهمین نظر است. دوستانی که آشنا به مقوله علم ارتباطات هستند عبارت معروف «مک لوهان» که «رسانه همان کلمه است» را شنیده‌اند که بیانگر همین رویکرد است.

گزارش تصویری این نشست را اینجا ببنید!

معاون اسبق صدای جمهوری اسلامی ایران افزود: دیدگاه دوم دیدگاه ابزارگرها است: می‌گویند: رسانه همان ابزار است. مثل اسب می‌ماند که شما افسار آن را به هر سمتی بکشید به همان سو می‌رود. چند سال پیش جلسه‌ای آموزشی با دوستان رادیو معارف داشتم. در سالگرد رادیو معارف تقریبا ده سال پیش بود، به محضر آیت‌الله العظمی جوادی آملی رفتیم. ایشان حکیمی است که انسان دلش می‌خواهد ذهن ایشان را درگیر مسائل رسانه کند تا از محضر ایشان بیشتر بیاموزد. صحبتی داشتند درباره نقش رادیو معارف که ایشان مطالبی بیان فرمودند که من احساسم از لابلای فرمایشات ایشان این بود که ایشان رسانه را ابزاری می‌بینند. من خدمت ایشان عرض کردم که به نظر من این طوری نیست.

وی تصریح کرد: بعد عرض کردم که شما خودتان تصور کنید که در 3 حالت در تلویزیون ظاهر بشوید، منتها با یک هدف و به یک منظور که می‌خواهید یک آیه از قرآن کریم را تفسیر کنید. در حالت اول جمعی از طلاب پای درس تفسیر باشند. «منِ مخاطب عام» می‌آیم می‌بینم که آیت‌الله جوادی آملی برای طلاب سخن می‌گویند. یادتان باشد که در رسانه همیشه مخاطب عام مطرح است. رادیو معارف و رادیو قرآن و شبکه‌های خاص بحث جدایی دارد. پس همیشه باید در رسانه‌های عمومی مخاطب عام را مد نظر بگیریم. «منِ مخاطب عام» می‌آیم می‌بینم که آیت‌الله جوادی آملی برای طلاب صحبت می‌کنند خب. اینجا من خیلی گوش نمی‌کنم، مگر اینکه دلیل خاصی داشته باشد. مثل اینکه شما از از «عشق فوتبالی‌ها» باشید و شبکه ورزش را روشن کنید ببینید که دارد تنیس نشان می‌دهد. دلیلی ندارد که ببینید مگر اینکه مثلا فرزندتان در تنیس باشد و به خاطر وی ببنید.

تأثیر ماهیت بر معنا در رسانه

خجسته در بیان حالت دوم گفت: آنجا عرض کردم ممکن است همین تفسیر را حضرت آیت‌الله جوادی آمی تفسیر را برای جوانان هم‌سن و سال20 ساله داشته باشند و ببینم آنان پای درس ایشان می‌نشینند. من تلویزیون را می‌بینم و می‌گویم باید افراد متخصص بیایند و در محضر آیت‌الله جوادی آملی تلمذ کنند. این جوانان که خیلی برایشان زود است. سومین حالت این است که ممکن است تلویزیون با آیت‌الله العظمی جوادی آملی برای همان آیه مصاحبه می‌کند. خب می‌گویم این برای من است و من می‌ایستم تا گوش کنیم. این ناشی از تأثیر ماهیت بر معناست.

وی با بیان اینکه این طور نیست که هر معنایی که اراده کنیم در رسانه مدرن آن معنا ارائه شود، تصریح کرد: هر معنای اخلاقی و هر معنای دینی که شما اراده کنید معلوم نیست پایان کار همان فایده را که شما خواستید افاده کند. ممکن است درست عکس آن بشود. پس رویکرد اول رویکرد ذات‌گرا‌ها و رویکرد دوم ابزارگرا هاست. رویکرد سوم تعاملی است.

رئیس پژوهشکده ارتباطات در تشریح رویکرد تعاملی بیان کرد: شاید اکثر ما این چنین باشیم؛ می‌فهمیم که این رسانه در معنا دست‌کاری می‌کند و معنای خودش را تولید می‌کند، اگر بخواهیم از آن استفاده کنیم، ممکن است بتوانیم. در اولین همایش بین‌المللی دین و رسانه، پنلی در دانشگاه صدا وسیما برگزار می‌شد که من نیز جزء آن پنل بودم. در این پنل چند نفر از جمله پروفسور «انویل» بودند که ایشان استاد تمام دانشگاه و صاحب  شبکه مسیحیت «God tv» بودند. من در آن پنل چندین بار ذات‌گرا گفته بودم و مترجم نیز کلمه «essence» را چند نوبت تکرار می‌کرد. پروفسور انویل گفت: «آقای خجسته مکررا می‌گوید که «essence ،essence»  یعنی چی؟» البته دیگه پنل تقریبأ تمام شده بود.

وی تصریح کرد: در آن جلسه مثالی زدم که بعد از آن دیگر مثال بهتری پیدا نکردم. عرض کردم: فرق اسب و یابو چیست؟ اینها ظاهرشان بسیار شبیه هم است اما با این وجود، دو جنس متفاوت دارند. رویکرد تعاملی یعنی اینکه اگر شناخت پیدا کنید، می‌توانید از ظرفیت آن استفاده کنید. حال اگر شما اسب و یابو را شناختید، می‌خواهید در مسابقه‌ای شرکت کنید. قطعأ اگر یابو داشتید در مسابقه سرعت شرکت نمی‌کنید؛ زیرا نه‌تنها خود و یابو نفر آخر می‌رسید بلکه تماشاچیان نیز تمسخر می‌کنند و خیلی دیر می‌رسید. همچنین اگر اسب داشتید در مسابقه قدرت شرکت نمی‌کنید، زیرا کمر اسب می‌شکند و به مقصد نیز نمی‌رسید.

خجسته در ادامه بیان کرد: پس می‌فهمیم با کدام رویکرد و در چه حوزه‌ای وارد شویم. این طور نیست که شما صرفا با آن چیزی که در اختیار دارید، هر کاری انجام دهید. پس دیدگاه ما دیدگاه تعاملی است. می‌گوییم دین را می‌شود در رادیو و تلویزیون آورد اما این طور نیست که از رادیو، تلویزیون و رسانه‌های مدرن( مانند شبکه‌های مجازی‌ که خودتان می‌دانید و در تعامل هستید،) هر کاری بربیاید. چرا که این ظرفیت اجازه نمی‌دهد شما هر کاری خواستید انجام دهید. پس این مقدمه اول که فکر نکنیم اگر در یک رسانه، رادیو یا تلویزیون و یا یک روزنامه و خبرگزاری ظرفیتی مهیا شد، دیگر همه چیز فراهم است. اگر ظرفیت‌ها را بشناسیم شاید یک استفاده‌هایی را بتوانیم داشته باشیم.

وی با بیان اینکه مقدمه دوم بحث «انواع رسانه‌ها و مخاطبان» است، تصریح کرد: این نکته‌ای بسیار مهم است. من دسته‌بندی از رسانه‌ها انجام دادم که هرجا می‌روم تقریبأ همان دسته‌بندی را می‌بینم. ما سه گروه رسانه داریم. اولین گروه «رسانه عمومی» است که مخاطبین‌شان عام هستند. چون مخاطبین‌شان عامه مردم هستند، مشکلاتی دارند.

دسته‌بندی رسانه‌ها

نایب رییس اتحادیه رادیو تلویزیونی آسیا- اقیانوسیه افزود: به عنوان مثال شما فرض کنید در برنامه‌های رادیو و تلوزیون، شبکه «یک» تلوزیون و یا یک رادیوی عمومی به موضوع خانواده می‌پردازد اما با رویکرد بحث‌های عمومی خانواد. ممکن است شبکه سلامت که یک شبکه تخصصی است در موضوع خانواده به جزئیاتی بپردازد که در یک شبکه دیگر هیچ‌وقت فرصت گفتن نداشته باشند. پس ما یک دسته رسانه‌های عمومی داریم.

وی با اشاره به رسانه‌های تخصصی گفت: دسته دوم رسانه‌های تخصصی مانند شبکه معارف، اقتصاد، سلامت و... هستند که به موضوع خاصی می‌پردازند. دسته سوم نیز رسانه‌های تخصصی هستند مثل شبکه رادیویی ماهیگیریان یا شبکه و خبرگزاری زنان. هنگامی که شما شبکه اختصاصی یا تخصصی دارید، مخاطب بسیار محدود می‌شود.

خجسته افزود: به عنوان مثال شما یک فروشگاه زنجیره‌ای دارید که افراد وارد این فروشگاه می‌شوند و نیازهای اولیه برای همه چیز فراهم هست. خیلی شلوغ هست و هر شخصی یک چیزی را خرید می‌کنند. اما فروشگاه دیگری نیز هست که تخصصی برای پوشاک مردان است. شما می‌توانید در آن 10 نوع کت و شلوار پیدا کنید اما در فروشگاه اول شاید بتوانید 2 نوع پیدا کنید البته با قیمت ارزان‌تر ولی در فروشگاه دوم باید قیمت‌های گران‌تر و بیشتری بپردازید.

وی با بیان اینکه برای بهره‌برداری از رسانه‌های تخصصی باید زمینه لازم وجود داشته باشد، اظهار کرد: شما درس تفسیر حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی را باید وقت بگذارید، اما اگر زمینه‌اش را نداشته باشید، نمی‌توانید استفاده مطلوبی داشته باشیم. بهتر است بروید درس اخلاقی مثل مرحوم احمد میانجی را گوش کنید زیرا درس آیت‌الله جوادی آملی برای حوزه تخصصی و درس خلاق مرحوم میانجی برای حوزه عمومی است.

نویسنده کتاب «تاملات جامعه‌شناختی درباره رادیو» با تأکید بر اینکه مخاطب‌شناسی در حوزه دین باید فرق کند، گفت: مخاطب‌شناسی می‌تواند نظر ما را در دنیا نسبت به مسائل دینی عوض کند. در همه جوامع کوچک یا بزرگ اهدافی وجود دارد و یک امکانات، روش‌ها و وسیله‌ها مشخصی وجود دارد.

به‌روزشدن بلوک‌های رسانه‌‌ای

وی با بیان اینکه در قدیم سه بلوک برای رسانه داشتیم، گفت: رادیو، تلوزیون، رسانه‌های غیررادیو و تلویزیون مثل مکتوبات بودند. مثلا فرض کنید که رادیو50 % تلوزیون 80% و مکتوبات 20%. روی هم می‌شود 150% مخاطب. از این مقدار درصدهایی هم مشترک بودند؛ یعنی هم تلوزیون، هم رادیو و هم سایر رسانه‌ها. اما اکنون یک بلوک‌بندی جدیدی داریم، علاوه بر بلوک‌بندی‌های گذشته، شبکه‌های اجتماعی، بازی‌های یارانه‌ای (که رسانه‌ای پر قدرت است و همه از آن غافل هستیم)، موبایل و اینترنت نیز اضافه شده‌اند.

خجسته با بیان اینکه نظام برنامه‌ریزی‌ ما مبتنی بر همان بلوک‌بندی نخست است، گفت: در بلوک‌بندی جدید اگر شما بخواهید مقاصدتان برآورده شود باید برنامه‌هایتان ناظر به این بلوک باشد. پس اکنون سه مسئله داریم. اول بدانید رسانه‌ای که در اختیارتان است چقدر توانایی و قابلیت دارد. من جزء کسانی هستم که معتقدم رسانه مدرن می‌تواند در حد یک تلنگر شما را در حوزه عمومی دین هوشیار کند.

آفت‌های ورود امر دینی در رسانه

وی افزود: اگر تلویزیون بخواهد یک امر دینی را منتقل کند ممکن است خودش دچار دو  آفت بنیادی شود؛ یعنی شما مثلا فرض کنید معرفت به شیطان یک امر خیلی گسترده و وسیع است .آن قدر باید معنا ومفهوم شیطان تنازل پیدا کند تا ما آن را بفهمیم. تازه وقتی که فهمیدیم باید یک تنازلی در آن ایجاد کنیم تا بتوانیم از بخش «سیما» ارائه دهیم. اکنون اگر بخواهیم به تصویر تبدیل کنیم. باید آن قدر تغییر بدهیم تا بتوانیم به تصویر بکشیم، بعد می‌شود مثلا یک خانمی که کارهای شیطانی می‌کند.

وی تصریح کرد: مقاله‌ای را چندین سال پیش در همایش «دین و رسانه» مطرح کردم که عنوانش «تعادل خوف و رجا در تربیت دینی» بود که توصیه می‌کنم در این زمینه مطالعه فرمائید. در تربیت دینی ما خوف و رجاء با هم هستند ولی مثلا من در کلاس درس چگونه می‌توانم بگویم که خانم و آقا این کار تو معصیت است، آن هم در کلاس داوطلبانه، نتیجه این می‌شود که فردا وی به کلاس نمی‌آید.

مؤلف «جامعه شناسی رادیو و رسانه» با بیان اینکه مردم تلویزیون را برای تفریح می‌بینند، تصریح کرد: شما نمی‌توانید بگویید که شما مخاطب به جهنم می‌روی. مشکل تلویزیون این است که در دنیا مبتنی بر رجاء حرف می‌زند؛ یعنی اینکه بالاخره درس نیز نخواندی، باز معلم نمره‌ات را می‌دهد. کدام دانشجویی است که وقتی استاد نمره را می‌دهد، باز درس بخواند. وقتی کار مبتنی بر رجاء باشد نتیجه آن می‌شود که گناه تجلی پیدا می‌کند.

وی عنوان کرد: مشکلی که ما در حوزه منبر داریم این است که اکثر آخوندها در مورد رجاء صحبت می‌کنند؛ مثلا «هر کس برای امام حسین(ع) گریه کند به بهشت می‌رود»، ولی اصلا ممکن است فرد مؤمن نمیرد، اصلا ممکن است به دین اسلام از دنیا نرود. حال هرچه می‌خواهد، گریه کرده باشد، اصلا مسلمان نیست. حجت‌الاسلام پناهیان یک دوره‌ای مبتنی بر رجا صحبت می‌کردند و یک دوره‌ای مبتنی بر خوف. زیرا بر این مسائل دقت فراوانی دارد و متوجه می‌شود که رجاء زیاد شده و باید خوف در بین مستمعین افزایش یابد.

خجسته در جمع‌بندی نکات خود مطرح کرد: اول اینکه رسانه شما این طور نیست که هر کاری که شما بخواهید در معنا انجام بدهید را بتوانید، یعنی اینکه این اجازه را به شما نمی‌دهد. دوم اینکه شما مخاطبینی دارید که از نظر معرفت دین‌شناسی، در طبقات مختلفی قرار می‌گیرند که باید با هر کدام به گونه‌ای صحبت کرد. سوم اینکه امروز شما گرفتار یک بلوک‌بندی از نظر مخاطبین شده‌اید که این بلوک‌بندی به شما اجازه نمی‌دهد که مثلأ هر جایی، هر حرفی را دیر یا زود بگوئید و باید دقت نظر بیشتری داشته باشید.

captcha