به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در همایش بینالمللی اقبال لاهوری با بیان پیشنهاد تاسیس انجمن ایرانی دوستداران اقبال گفت: ما در دنیا سزاوارترین مردم برای تکریم اقبال هستیم و باید چراغ اندیشه وی را در ایران روشن کنیم.
وی درباره شخصیت اقبال گفت: در شخصیت اقبال چند نکته قابل توجه و تأمل است؛ یکی این که شخصیت فکری و فلسفی او ترکیبی است از تفکر فلسفی اسلامی و فلسفه غربی. مراد من یک تفکر التقاطی بیسامان نیست، بلکه منظورم این است که اقبال با هر دو جهانبینی فلسفی آشناست. همچنین تعلق او به شرق و رشد او در شبه قاره سبب آشنایی او با جهانبینی و فلسفه اسلامی است و در عین حال وی در آلمان فلسفه خوانده یعنی فلسفه غربی را از آبشخورهای بیواسطه دریافت کرده و با این حال او هیچگاه مقلد کور و پیرو بیقید و شرط هیچ فیلسوف غربی جدید نبوده است. اقبال انسان را به آسمان میبرد، درست در نقطه مقابل فلسفههای جدید غربی که انسان را از آسمان به زمین هبوط میدهند. با این که بسیاری از مکاتب فلسفی غرب میخواهند انسان را زمینگیر کنند، اقبال یادآوری میکند که تو از عالم بالا هستی و مسئولیت اجتماعی را نباید فراموش کنی.
ویژگی اقبال ترکیب دو توانمندی عقلی و عاطفی است
حدادعادل همچنین اظهار کرد: ویژگی دیگر اقبال ترکیب دو توانمندی عقلی و عاطفی است که از وی هم یک متفکر ساخته و هم یک شاعر. معمولاً بین این دو عرصه، توازن و تعادل کمتر برقرار میشود و کسانی که بیشتر متفکر هستند، کمتر شاعرنیز به شمار میآیند و آنها که بیشتر شاعر هستند، کمتر متفکرهم هستند؛ اما اقبال از هر دو حیث مقام بالایی داشت. شعر وی یکسره شور و حال و احساس است و در دل و جان خواننده چنگ میاندازد، آنچنان که شأن شعر است و اما این شعر درونمایه فکری و عقلانی دارد؛ در واقع ترکیب دو جنبه تعقل و تغزل در اقبال بسیار قابل توجه است. جنبه دیگر شخصیت او، ترکیب دو جنبه فردی و اجتماعی انسان است. وقتی شعر اقبال را میخوانیم، این شعر، هم انسان را به عنوان یک فرد بسیار بالا میبرد و هم به عنوان یک قطره در دریای جامعه گم میکند. اقبال در یک دوران پرآشوب و پرحادثه از حیث مسائل اجتماعی و سیاسی زندگی به هیچ وجه نسبت به سرنوشت امت اسلامی و مسملمانان شبه قاره بیاعتنا نبوده است و این توجه هم جنبه فردی داشته و هم جنبه اجتماعی.
ترکیب دینداری و روشنفکری
وی با بیان اینکه ویژگی دیگر علامه اقبال لاهوری، ترکیب دینداری و روشنفکری است، افزود: اگر روشنفکر را به این معنی بگیریم که کسی است که حرفهای نو در آستین دارد، اقبال به این معنا روشنفکر است و در عین حال به معنای حقیقی کلمه مومن و دیندار. در آثار اقبال لاهوری عشق به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) موج میزند و سرشار از اعتقاد به قرآن است. در زمان اقبال هیچ شاعری در ایران نداشتهایم که از حیث بنیه فکری و جهانبینی مثل او صاحب اندیشه باشد و به پای اقبال برسد.
حدادعادل بعد از خواندن چهار شعر علامه اقبال لاهوری، دو پیشنهاد مطرح کرد و گفت: پیشنهاد اول من این است که انجمن ایرانی دوستداران اقبال تاسیس شود. من بارها قصد کردهام چنین انجمنی را تاسیس کنم، اما مجال آن را پیدا نکردهام، حالا امیدوارم برکت و حاصل این جلسه آن باشد که چنین انجمنی تاسیس شود و یاد کردن از اقبال در گرو اتفاق و تصادف نباشد.
وی افزود: باید به صورت مستمر چراغ اندیشه و شعر اقبال را در ایران اسلامی روشن نگه داریم. بنابراین پیشنهاد دوم من این است که حوزه هنری همت کند و شعرهای اقبال لاهوری را با موسیقی اصیل ایرانی همراه کند، به این صورت هم به شعر اقبال جلوه داده میشود و هم به موسیقی ما آبروی بیشتر داده میشود.
نقش انکارناپذیر اقبال در پدید آمدن انقلاب اسلامی
همچنین در این همایش، محسن مومنی شریف، رئیس حوزه هنری در سخنانی با اشاره به توجه و ارادت اقبال لاهوری به ایران و فارسیزبانان، گفت: اگر یک قرن پیش اقبال در وصف جوانان ایرانی و در ستایش نیاکان آنان شعر میسرود، اما صدایش در ایران شنیده نمیشد. خوشبختانه امروز کمتر شهر و روستایی در ایران یافت میشود که نامی و نشانی از اقبال لاهوری در آن نباشد. نقش اقبال در بیداری امروز جهان اسلام و به ویژه در پدید آمدن انقلاب اسلامی نقشی ممتاز و غیر قابل انکار است. اقبال دهها سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، وقوع آن و ظهور امام خمینی را به عنوان مردی که خواهد آمد و زنجیرها را میگسلد یادآور شده بود.
وی افزود: علامه اقبال لاهوری ایران را خاستگاه تمدن نوین اسلامی میداند. به گفته پرفسور قوی احمد، علامه اقبال به 9 زبان معتبر جهانی آشنایی کامل داشت، اما او در این میان، زبان فارسی را برای بیان اندیشهها و پیامش برگزید. این انتخاب علاوه بر اینکه توانایی و وسعت زبان فارسی را در بیان ظرایف و طرایف فکر و احساس میرساند، بیانگر نکته دیگری هم هست و آن اینکه اقبال روزگاری دست به چنین گزینشی زد که استعمار با تمام توان خود میکوشید این زبان را که زبان دوم معارف اسلامی و کلید گنجینه عرفان و اندیشه اسلامی است، در شبه قاره نابود کند که متأسفانه به میزان زیادی هم توفیق یافت. اقبال زبان فارسی را به عنوان زبان مشترک تمدن نوین اسلامی میدانست، بنابراین اندیشه بنیادی خود را در ایجاد امت واحده اسلامی به این زبان سرود. وی این نظریه را ابتدا به شکل انسجام یافته در منظومه «اسرار خودی» بیان کرد. مفهوم «خودی» سرّ حیات و هسته مرکزی نظام فکری اقبال است.
قرائت پیام رئیسجمهور پاکستان
در این همایش همچنین پیام رئیس جمهور و نیز نخست وزیر پاکستان قرائت شد. در بخشی از پیام رئیس جمهور پاکستان آمده است: «برگزاری کنفرانس بینالمللی شعر و فلسفه علامه اقبال لاهوری تحت نظارت موسسه فرهنگی اکو، بسیار رضایتبخش و قابل تقدیر است. زمینه شعر اقبال، بیانگر چالشهایی است که امروزه در مقابل امت مسلمان است. بنابراین نسبت به گذشته، ما نیاز بیشتری برای رجوع به آموزش و فلسفه اشعار اقبال داریم. اتحاد مسلمانان، یکی از پیامهای شعر اقبال بود. بنابراین جهان اسلام همانند سکویی پدیدار میشود که خود را صرف خدمت به رفاه بشریت میکند. برگزاری همایش بزرگداشت علامه اقبال لاهوری توسط موسسه فرهنگی اکو باعث ایجاد حس عمیقی از غرور در شعر و فلسفه وی و ارتباط کشور ایران و پاکستان شده است.
اشعار علامه اقبال لاهوری روح ما را به جنبش وادار میکند و فلسفه او یادآور یک زندگی پرجنب و جوش است. همچنین این مهم باعث ارتباط قوی و عمیقی میان فرهنگ و مردم ایران و پاکستان میشود. امید است که این همایش بتواند این ارتباط را تقویت کند و استحکام ببخشد.»
پیام نخستوزیر پاکستان
همچنین در پیام نخستوزیر پاکستان نیز اشاره شده که «علامه اقبال، طیّ روزهای سخت و دشوار استعمار غرب، سردمدار تجدید حیات تفکّر اسلامی و ارزشهای دینی بود. بیانات ژرفاندیشانه وی درخصوص حقیقت نهایی موجود در آموزههای اسلامی، در درجه اول، ابزاری بود برای زنده نگه داشتن پیام اصلی جهان اسلام. اقبال امت مسلمان را به فراگیری ماهیت جهان هستی و جهانشمول کردن آیین جاودانی اسلام تشویق میکرد.
او میتوانست حذف تدریجی قید اطاعت و فرمانبرداری را برای ملتهایی که در انقیاد دولتهای استعماری به سر میبردند، پیشبینی کند. بنابراین، وی نوعی از ایدئولوژی انقلابی را ارائه کرد که مبتنی بر چگونگی اثباتِ وجودِ کشورهای اسلامیِ در حال ظهور بود که تحت سلطه کشورهای استعمارگر قرار داشتند.
علامه اقبال، نوعی از فن شاعری که در آن اعتدال و میانهروی رعایت شده بود را برگزید و با انتخاب شعرِ ناب و خالص و تأثیرگذار، کوشید تا پیامِ خویش را برای خوانندگانش به تفصیل شرح دهد. اشعار پرمحتوای علامه اقبال منعکسکننده شکوه و عظمت تمدّن بزرگ اسلامی بود. وی همچنین در اشعارش به آن دسته از نقاط ضعف جوامع اسلامی اشاره میکرد که منجر به افول موقتشان شده بود.
حکمت و دانش منحصر به فرد علامه اقبال، نه تنها در گذشته، بلکه در عصر حاضر نیز تفکر اجتماعی ما را نسبت به موجودیت جامعه اسلامی روشن میکند. آموزههای وی، به راه و روشی اشاره دارند که از طریق آن بتوان به سمت و سوی همزیستی مسالمتآمیز، توازن و هماهنگی جهانی و روابط حسنه بینالمللی گام برداشت.
بدیهی است که مأموریت بلندمدّتی که اقبال در طول تمام زندگیاش داشت، این بود که امّت اسلامی را به سوی تلاش در جهت تشریک مساعی با سایر جوامع و صرف انرژی برای به دست آوردن رفاه عمومی بشر سوق دهد.»
وجود 7000 بیت فارسی در اشعار علامه لاهوری
همچنین حسین افتخار عارف، رئیس موسسه فرهنگی اکو در همایش بزرگداشت علامه محمد اقبال لاهوری گفت: این مژده بر همه ما بدیهی است که علامه محمد اقبال برجسته ترین فیلسوف، دانشمند، اصلاحطلب، دولتمرد و شاعر زمانه است. افکار علامه لاهوری در آثار انقلابی و شعرهایش پدیدار شده و در بیداری امت مسلمان به ویژه مسلمانان شبه قاره که همواره توسط دولتهای استعمارگر زیادهخواه و سلطهطلب غرب سرکوب شدهاند نقش بسزایی داشته است.
افتخار عارف تاکید کرد: مردم ایران نخستین ملتی هستند که علامه اقبال در آثارش آنها را مورد خطاب قرار میدهد. این شاعر بزرگ اردوزبان از 12 هزار بیت شعر حدود 7000 بیت به زبان فارسی سروده است.
وی همچنین گفت: در مورد مبانی نظری علامه در ایران بسیار نوشته شده است. حضرت امام خمینی(ره) علامه اقبال را فیلسوف بیبدیل نامیدهاند. همچنین یکی از متفکران بزرگ ایران که تحت تاثیر شعر اقبال قرار گرفتهاند حضرت آیتالله خامنهای هستند که مقالهای با عنوان ستاره بلند شرق نگاشتهاند که میتوان از آن به عنوان یکی از با ارزشترین آثار در این زمینه نام برد.
افتخار عارف عنوان کرد: در هر اثر ادبی قرن بیستم ملت ایران نگاه کنیم، آن اثر بدون شک به اقبال تعلق دارد. در واقع ماموریت اقبال در مورد آزادی بشریت در جهان اسلام به عنوان یک میراث معنوی دموکراسی است که وی به امت مسلمان ارائه کرده است. اقبال به کل بشریت تعلق دارد. از وی به عنوان یکی از برجستهترین شاعران در سراسر دنیا خاصه در میان شاعران شبه قاره نام برده میشود. در واقع افکار اقبال فراتر از زمان و مکان است و از وی میتوان به عنوان شاعر فردا یاد کرد.
همچنین در این همایش پیام محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران قرائت شد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
اقدام ارزنده موسسه فرهنگی اکو در برپایی همایش بینالمللی بزرگداشت علامه اقبال لاهوری فرصت مغتنمی است تا اندیشمندان و اقبالشناسان ایران و دیگر کشورهای منطقه بار دیگر از افکار و آثار این مصلح معاصر الهام گیرند و به مدد روح وحدتگرای اقبال، چشمانداز نوینی در مسیر اعتلای همگرایی ملل مسلمان ترسیم کنند.
بیتردید آرمان نهایی علامه اقبال متأثر از علایق دینی او، دستیابی به وحدت و یکپارچگی ملل مسلمان بوده است و از قضا در شرایط کنونی بینالمللی و با ملاحظه اوضاع و احوال حاکم بر جوامع خاورمیانه، شرق اسلامی برای دستیابی به جایگاه واقعی خویش، بیش از گذشته نیازمند رجوع به افکار و دیدگاههای اقبال است.
علامه اقبال یک شخصیت چند وجهی است که در عین دینمداری و اعتقاد راسخ به ظرفیتهای غنی فرهنگ خودی، به دنبال نوگرایی و تعامل دوسویه با مدنیت جهانی بوده است. آثار ارزشمند اقبال پل اتصالی است بین قلمرو معنوی شبه قاره هند و اندیشههای فلسفی غرب که سالها پس از حیات این اندیشمند جامعنگر، کماکان میتوان از آنها برای حل معضلات بشری مدد جست.
عشق خالصانه اقبال به فرهنگ و مردم ایران زمین که در همه آثار او متجلی است، این انسان بزرگ را محبوب دلهای ملت ایران ساخته است. تجلیل شایسته از مقام شامخ این اسطوره فرهنگی و تاریخی که جزء مواریث مشترک ایران و همسایگان و مایه بسی فخر و مباهات است.
مشخصه اصلی که منطقه ما را از دیگر نقاط دنیا متمایز میکند، آن است که طی قرون و اعصار متمادی انسانهای فرهیخته نظیر اقبال در دامن این تمدن اصیل پرورش یافته و به شکوفایی رسیدهاند و امروزه نه تنها در شمار مشاهیر ملی وطن خود جای دارند، بلکه همچنین روح سترگ آنها مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و شعاع وجودی آنها در اطراف و اکناف عالم پرتو افشانی میکند.
به مدد همین تاریخ و تمدن مشترک امروزه شاهد آن هستیم که فرآیند همگرایی منطقهای در قالب سازمان اکو روند رو به رشدی را تجربه میکند. هر چند نقطه ثقل این همکاریها بر محور تقویت مناسبات اقتصادی شکل گرفته است، ولی خوشبختانه سایر ابعاد همکاری منطقهای به ویژه جنبه معنوی و فرهنگی روابط نیز با استقبال و همراهی کشورهای عضو اکو سیر تکاملی یافته است. پشتوانه تمدنی منطقه ما نیز همین ایده را تقویت میکند که همکاری سازمان یافته در سطح کشورهایمان صرفاً جهتگیری اقتصادی و فنی نداشته، بلکه به موازات گسترش و تعمیق آنها، اهتمام به روابط انسانی و معنوی نیز باید در دستور کار این همکاریها قرار گیرند.
بدیهی است همکاری منطقهای زمانی به نتایج اصلی خواهد رسید که توسعه پایدار و همهجانبه در کانون توجه تصمیمگیران قرار داشته باشد و طبعاً مقوله فرهنگ و هنر محور اساسی این فعالیت جمعی محسوب میشود. در این صورت است که روحیه خودباوری در نسل فعلی تا حد عالی ارتقاء مییابد و نسلهای آینده نیز به یمن آشنایی با مفاخر مشترک، راه پرافتخار مشاهیر خود را با تعهد و پایداری فزونتر دنبال خواهند کرد.
در همین راستا موسسه فرهنگی به عنوان بازوی مهم سازمان اکو تحت مدیریت پرفسور افتخار حسین عارف که خود از مفاخر ادبی و فرهنگی است، با استفاده از شیوههای بدیع و خلاقانه نقش خطیر و تاثیرگذار خود را به شایستگی ایفا کرده است. ارزیابی کلی فعالیتهای موسسه طی سالیان گذشته این جمعبندی را به دست میدهد که در مسیر تحقق اهداف و آرمانهای صادقانه و خیرخواهانه بنیانگذاران این مجموعه اقدامات موثری انجام شده است.»
فتح ایران تمدن اسلام را تکمیل کرد
همچنین در این همایش، علیاصغر دادبه، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی درباره این شخصیت بزرگ گفت: نگاه اقبال به ایران به این شکل است که پیشنهاد میکرد همان نگاهی که مردم غرب به ژنو دارند، مردم شرق به تهران داشته باشند. جا دارد بپرسیم چرا از تهران نام برد و از قاهره یا شهرهای دیگر نام نبرد؟ دلیل این موضوع آن است که توجه اقبال به فرهنگ ایران بسیار زیاد بوده است. مرکزیتی که اقبال آرزو میکند تهران داشته باشد به این دلیل فرهنگی است که سراسر وجود اقبال را فرا گرفته است. وی در یادداشتهایش اینطور اشاره کرده است که اگر از من بپرسید بزرگترین توفیق عربها چه بود میگویم فتح ایران، چرا که عربها با فتح ایران و دستیابی به فرهنگ الهی ایران که مورد تایید اسلام هم بود به همان کامیابی رسیدند که رومیان با فتح یونان به دست آوردند. تمدن اسلامی مانند کودکی است که از پدری سامی و مادری آریایی زاده شده که لطافت را از مادر و صلابت را از پدر گرفته است. با این حساب، اگر این اتفاق نیفتاده بود و ایران فتح نشده بود، تمدن اسلامی ناقص میشد. او این نگاه را به فرهنگ و تمدن اسلامی داشته و این نگاه در تمام عمرش ادامه داشته است.
دادبه افزود: به اقبال گفتند چرا به فارسی شعر میگویی و او پاسخ داد چون به فارسی به من الهام میشود. انتخاب یک زبان از سوی کسی که میخواهد عواطفش را بیان کند خیلی معنا دارد و میبینیم که وی به فارسی نمیتوانست سخن بگوید، ولی مجموعه شعر فارسی دارد. عدهای میگویند اقبال لاهوری با حافظ مشکل داشته، این در حالی است که او با حافظ مشکل نداشت، بلکه برداشتهای نادرستی در این زمینه وجود دارد. اقبال با حافظ مشکل نداشت، با بعضی مسائل تصوف مشکل داشت و حرف این مصلح اجتماعی این بود که بعضی آموزشها برای آموزش نوآموزان مناسب نیست و به کار نمیآید.
در این همایش همچنین از دو کتاب درباره اقبال لاهوری شامل «بال جبرئیل» ترجمه منظوم کتاب اقبال به همت محمد افسر رهبین، رایزن فرهنگی افغانستان در ایران و «اقبال که بود و چه گفت» نوشته محمد بقایی ماکان رونمایی شد.
پایانبخش مراسم افتتاحیه همایش بینالمللی علامه اقبال لاهوری معرفی برگزیدگان و شایستگان تقدیر و اهدای جوایز به آنان بود.
در بخش مقالات این همایش «زاهد منیر عامر» از کشور پاکستان، «رستم وهابنژاد» از تاجیکستان، «قنبرعلی تابش» از کشور افغانستان، «اخلاق احمد» از هندوستان و«محمد کیومرثی» از کشور ایران تجلیل شدند. در بخش شعر این همایش سه شعر ارسالی شایسته تقدیر شناخته شدند و از شاعران آنها «عبدالرضا رضایینیا» از کشور ایران، «سید احمد شهریار» از پاکستان و «سید سکندر حسینی» از کشور افغانستان تقدیر شد.