سعید علامیان، نویسنده کتاب دو جلدی «برای تاریخ میگویم؛ خاطرات محسن رفیقدوست» در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) توضیح داد: سال 91 جلد اول کتاب «برای تاریخ میگویم» شامل پرسش و پاسخ با محسن رفیقدوست در روایت گوشههایی از تاریخ دهه اول انقلاب ( از 12 بهمن 1357 تا پایان جنگ تحمیلی) منتشر شد. اخیراً نیز جلد دوم این اثر مشتمل بر بیان خاطرات محسن رفیقدوست از دهه دوم انقلاب(سال 68 تا 78) منتشر شده و قرار است به زودی تدوین جلد سوم این اثر با پرداختن به حوادث دهه سوم انقلاب (سال 79 تا 89) آغاز شود.
علامیان با بیان اینکه شیوه نگارش «برای تاریخ میگویم» بر پایه پاسخ رفیقدوست به پرسشهایی است که از اتفاقات مختلف زندگی وی سؤال میشود، افزود: در جلد نخست محوریت خاطرات با فعالیت رفیقدوست در جبهه بود که به نوعی نقطه ثقل اثر به شمار میرفت. در جلد دوم به دلیل حضور رفیقدوست در فعالیتهای سیاسی و اقتصادی، بُعد اقتصادی بیش از دیگر موضوعات پررنگ شد.
جلد سوم خاطرات جذابتری دارد
وی گفت: رفیقدوست در دهه دوم انقلاب رئیس بنیاد مستضعفین بود که در این زمان شائبه و شایعات مختلف در مورد فعالیتهای وی در این سازمان بر سر زبانها افتاد.
علامیان با بیان اینکه محسن رفیقدوست پایهگذار سپاه و مسئول تدارکات در زمان جنگ بود، تصریح کرد: بسیاری از فعالان در دفاع مقدس نقش وی را در پیشبرد فعالیتهای رزمندگان بیبدیل میدانند.
نویسنده «برای تاریخ میگویم» افزود: با اینکه از سال 78 دیگر رفیقدوست از صحنه سیاست کنار رفت، ولی شخصیت انقلابی وی فی نفسه جای گفتوگو دارد. شخصیتهای انقلابی را باید فراتر از سمتهای سیاسی آنها مورد توجه قرار دهیم و اطمینان دارم جلد سوم کتاب «برای تاریخ میگویم» بحثهای خواندنی قابل ملاحظهای خواهد داشت.
نوشته رفیقدوست بر دیباچه کتاب
محسن رفیقدوست در دیباچه جلد اول «برای تاریخ میگویم» مینویسد: «متأسفانه، امروز، پس از گذشت 22 سال از پایان جنگ، که اینجانب در آستانه هفتاد سالگیام، مرور انبوه خاطرات دفاع مقدس که هر روز و هر ساعتش داستانی و حکایتی است، کار راحتی نیست، اما با استناد بر نوشتهها و مصاحبههایی که در جراید و گفتار دیگر برادران آمده و آقای علامیان هم در طول مصاحبهشان به آنها اشاره کردهاند، مبنا را بر این گذاشتم که آنچه میدانم بگویم و آنچه نمیدانم بگویم نمیدانم و آنچه میدانم و نباید بگویم بگویم نمیگویم. از خداوند خواستم مرا یاری دهد تا بتوانم مطالبی را بیان کنم که در تاریخ بماند؛ ما باید تاریخی را که تا قبل از انقلاب اسلامی، سالهای سال، برای ما نوشتند خودمان بنویسیم و واقعیتها را هم بنویسیم. بسیاری از بزرگان نیز، پس از انقلاب، چنین کردند تا نسل جوان امروز و نسلهای آینده با حقیقت ماجراها آشنا شوند و ارزش کار نسل انقلاب را بهتر ارزیابی کنند.»