کد خبر: 3320463
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۳
در گفت‌وگو با بهشتی‌نژاد

شهید بهشتی؛ تبیین‌گر بینش اسلام در بحران نبرد ایدئولوژی‌های چپ و راست

کانون خبرنگاران نبأ: رویکردهای علمی ـ منطقی شهید بهشتی در بحران نبرد ایدئولوژی‌های چپ و راست با اسلام در اوج بود. تبیین صحیح ایدئولوژی اسلامی در کلاس‌ها و جلسات و برنامه‌های مرکز اسلامی هامبورگ و دیگر شهرهای آلمان و اروپا و نشر کتاب‌ها و رساله‌های فکری از گام‌های مثبت در این راستا بود.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، شهیدسید محمدحسین بهشتی در دوم آبان 1307 هجری شمسی در اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش از روحانیون اصفهان و امام جماعت مسجد لومبان بود. وی به‌دلیل علاقه به تحصیل علوم دینی، مدرسه را رها و در سال 1321 وارد مدرسه صدر حوزه علمیه شد. پس از تحصیل سطوح مقدماتی، در قم خارج فقه و اصول را نزد سیدمحمد محقق داماد و امام خمینی(ره) فرا گرفت و در درس آیت‌الله بروجردی، سیدمحمدتقی خوانساری و حجت کوه‌کمری نیز حاضر می‌شد.

بهشتی در کنار تحصیل علوم دینی، در سال 1327 دیپلم ادبی گرفت و در همان سال، وارد دانشکده الهیات معقول و منقول شد؛ در سال 1333، دبیرستان دین و دانش قم را تأسیس کرد که در آن زمان نخستین تجربه آموزش و پرورش در یک محیط مذهبی بود و تا سال 1342 سرپرستی آن را برعهده داشت. در همان سال  دکتر بهشتی و جمعی از دوستانشان کلاس‌های زبان و علوم جدید را برای طلاب قم دایر کردند. در فاصله سال‌های 1335 تا 1338، دوره دکترای فلسفه الهیات را گذراند و سرانجام در سال ۱۳۵۳ از پایان‌نامه دکتری خود تحت عنوان «مسائل ما بعدالطبیعه در قرآن» دفاع کرد.

شهید بهشتی در سال 1342 مدرسه علمیه حقانی را تأسیس کرد و به کمک جمعی از فضلای حوزه علمیه اقدام به تشکیل گروه تحقیقانی پیرامون حکومت در اسلام کرد. وی با شرکت فعال در مبارزات سال‌های 41 و 42 با فشار ساواک مجبور به ترک قم و رفتن به تهران شد. طی سال‌های 1329 تا 1332 در دفاع از حکومت ملی دکتر محمد مصدق به همراه روحانیت مبارزه از چهره‌های فعال و کارسازی بود که در به راه انداختن تظاهرات ضد رژیم در اصفهان نقش مهمی داشت و مبارزات آیت‌الله دکتر بهشتی به دور از هرگونه جنجال و تبلیغات انجام می‌گرفت.

هر چند که شهید بهشتی در سال‌های ۱۳۲۹، ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱ در اعتصابات، اجتماعات و نشست‌های سیاسی نهضت ملی شدن صنعت نفت در تهران و اصفهان شرکت می‌کرد، اما به‌طور جدی اقدامات اصلی خود را به رهبری امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۱ و با تشکیل کانون دانش‌آموزان قم، با همراهی محمد مفتح، آغاز کرد و در طی این مدت سفرهایی به عربستان، سوریه، لبنان، ترکیه و عراق به منظور دیدار امام(ره) انجام داد. وی در سال 1343 با همکاری دکتر باهنر در بخش برنامه‌ریزی کتاب‌های وزارت آموزش و پرورش به تهیه و تدوین کتاب دینی برای مدارس اقدام کرد و از این طریق نسل جوان را با فرهنگ غنی اسلام آشنا کرد.

زیرساخت‌های شخصیتی از دو خاستگاه خانوادگی متدین

حجت‌الاسلام سیدمحسن بهشتی‌نژاد یکی از نزدیکان و همراهان شهید بهشتی در گفت‌وگو با خبرنگار کانون خبرنگاران نبأ با اشاره به ویژگی‌های این شهید بیان می‌کند: شخصیت مرحوم شهید بهشتی را باید در ابعاد مختلف بررسی کرد. چهره گران‌بها و تابناکی که وابسته به دو تیره مهم خانوادگی پدر و مادر(بهشتی و خاتون‌آبادی) هر دو از چهره‌های نامی حوزه زهد و تقوا، بود. شهید بهشتی در آغوش این دو تیره و خاستگاه خانوادگی تربیت شد و از آغاز کودکی تحت تربیت دینی موفق بود که یکی از عوامل زیرساخت شخصیتی ایشان است.

وی در ارتباط با اساتید شهید بهشتی می‌گوید: اساتید برجسته‌ای که ایشان در طول دوران تحصیل چه در اصفهان و چه در قم داشتند نیز یکی دیگر از عواملی است که در ساخت شخصیت شهید بهشتی تأثیر بسزایی داشته است، به‌ویژه حضرت امام(ره) که شخصیت شهید بهشتی را رقم زدند. لذا، ما می‌بینیم که علاوه بر تعاریفی که از رسانه پخش امام(ره) تعریفی از شهید بهشتی داشتند که در همان سال‌های پیش از انقلاب فرموده بودند «من به عقل بهشتی و علم و دین او ایمان دارم». لذا شهید بهشتی انسانی است که هم تجلی ایمان و هم تجلی علم و عقل است.

بهشتی‌نژاد با اشاره به نقش شهید بهشتی در برقراری نظام اسلامی، عنوان می‌کند: نقشی که شهید بهشتی در برقراری نظام اسلامی داشته است نقشی کم‌نظیر بوده است. به تعبیر رهبرعظیم‌الشأن شهید بهشتی به‌عنوان معمار انقلاب بود. کسی که نقش مدیریتی و اثرگذاری بی‌بدیل ایشان در مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی به‌ویژه اصل متعالی ولایت فقیه که شاکله و ستون فقرات این نظام است به‌خوبی قابل مشاهده است.

امامت مسجد مسلمانان هامبورگ

در سال 1343 حوزه علمیه قم دکتر بهشتی را برای امامت مسجد مسلمانان هامبورگ راهی آلمان کرد. سیدمحمد حسینی بهشتی پس از اقامت در آلمان نام مسجد جامع ایرانیان را به مرکز اسلامی‌ هامبورگ تغییر داد و با انجام برنامه‌های علمی و دینی منظم و حساب‌شده، یکی از بزرگترین پایگاه‌های تبلیغی اسلام در اروپا را بنیان‌گذاری کرد. وی همچنین با ایجاد تشکیلات مستقل و منسجم برای دانشجویان ایرانی خارج کشور، پایه‌گذار جنبش‌های دانشجویی شد که اعضا و تربیت‌یافتگان آن در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و سپس شرکت در اداره نظام نوپای اسلامی ایران سهمی بسزا یافتند.

شهید بهشتی با انجام سخنرانی‌های علمی در مجامع فرهنگی و دانشگاهی و ارتباط با محافل تحقیقاتی اروپا، تحولی در شرق‌شناسی اروپا پدید آورد و نگاه آنان را به اسلام و منابع علمی آن شفاف‌تر کرد. وی مسجد هامبورگ را الگوی یک مسجد فعال اسلامی کرد و کتابخانه‌ای عظیم، بخش سمعی و بصری پیشرفته و فعال را راه‌اندازی کرد و با برگزاری جلسات پرشور همراه با بحث آزاد باعث حضور و جذب چشمگیر جوانان و نوجوانان شد.

تبیین ایدئولوژی اسلامی نبرد ایدئولوژی‌های چپ و راست

حجت‌الاسلام سید‌هادی خسروشاهی از دوستان این شهید بزرگوار می‌گوید: رویکردهای علمی ــ منطقی ایشان در فعالیت‌های خارج از کشور به‌ویژه در آلمان در بحران نبرد ایدئولوژی‌های چپ و راست با اسلام در اوج بود. تبیین صحیح ایدئولوژی اسلامی در کلاس‌ها و جلسات و برنامه‌های مرکز اسلامی هامبورگ و دیگر شهرهای آلمان و اروپا و نشر کتاب‌ها و رساله‌های فکری و ایدئولوژیک از جمله گام‌های مثبت در این راستا بود.

دکتر بهشتی سرانجام در سال 1349، به ایران بازگشت و به فعالیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی روی آورد و در این مدت، چندین بار توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد. او در برگزاری راهپیمایی‌های عظیم چهارم شوال، تاسوعا و عاشورا و 28 صفر نقشی مؤثر داشت. سخنرانی‌های پرشور آیت‌الله بهشتی به‌ویژه در روز 16 شهریور در مسجد صاحب‌الزمان(عج) تحرک فراوانی به مردم داد.

شهید بهشتی پس از بازگشت به ایران، مجدداً در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و سپس به‌عنوان کارشناس ارشد در کتاب‌های علوم دینی در سازمان تدوین کتاب‌های درسی ایران اشتغال داشت و علاوه بر آن در کنار کارهای علمی و تکمیل کتاب‌های در دست تألیفش و امور مربوط به حوزه، جلسات تفسیر قرآن را در مکتب قرآن برگزار و همچنین در مناسبت‌های مختلف به سخنرانی می‌پرداخت.

از سال ۱۳۵۶ با اوج‌گیری انقلاب، دکتر بهشتی نیز بر دامنه فعالیت‌هایش افزود و در بهار ۱۳۵۷ سفری به اروپا و آمریکا داشت. هدف او در این سفر دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه و هماهنگی حرکت‌های سیاسی گروه‌های معتقد به رهبری امام خمینی(ره) بود و بعد از هجرت امام به فرانسه نیز برای دیدار با ایشان به پاریس رفت.

در آذرماه 1357 به فرمان امام خمینی(ره) شورای انقلاب را تشکیل داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره به‌عنوان ایدئولوگ و لیدر در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی به فعالیت می‌پرداخت. پس از پیروزی باشکوه انقلاب اسلامی، در ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ حزب جمهوری اسلامی را به همراه سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعلی خامنه‌ای و محمدجواد باهنر تأسیس کرد و سپس توسط مردم برای عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد.

در چهارم اسفند ۱۳۵۸ در حکمی از سوی امام خمینی(ره)، ریاست قوه قضائیه دیوان عالی کشور را بر عهده گرفت. وی در همین سال، بر پایه پژوهش‌های خود به تدوین قانون اساسی پرداخت و در دوم تیرماه ۱۳۶۰، پس از برکناری بنی‌صدر به همراه محمدعلی رجایی و هاشمی رفسنجانی در شورای موقت ریاست جمهوری عضویت داشت.

وی سرانجام در سمت ریاست قوه قضائیه، در شامگاه هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ در حین سخنرانی در تالار حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار ساختمان حزب توسط سازمان مجاهدین خلق به همراه ۷۲ نفر از بلندپایه‌ترین مقامات ایران به شهادت رسید و به خیل عظیم شهدای کربلا پیوست.

منکوب شدن بنی‌صدر در برابر استدلال شهید بهشتی

حجت‌الاسلام سیدمحسن بهشتی‌نژاد در ارتباط با فعالیت‌های مدیریتی و عالمانه شهید بهشتی، می‌گوید: این شهید بزرگوار یکی از چهره‌هایی بود که تلاش، مدیریت و فعالیت عالمانه او در مجلس خبرگان در برابر امواج مخالف بسیاری که از داخل و خارج از مجلس نواخته می‌شد توانست با اکثریت قاطع اصل ولایت فقیه را در مجلس خبرگان به تصویب برساند. نقل شده که بنی‌صدر به شهید بهشتی و عده‌ای دیگر گفته بود که ولایت فقیه دیکتاتوری است و مرحوم شهید بهشتی طی 10 دقیقه تمام سیستم‌های سیاسی حاکم در دنیا را توضیح دادند و بعد جریان ولایت فقیه را برای بنی‌صدر روشن کردند و بعد گفتند حالا بگو کجای این امر دیکتاتوری است و بنی‌صدر دیگر نتوانست در برابر این استدلال قاطعانه ذره‌ای مقاومت کند.

وی ادامه می‌دهد: نقش شهید بهشتی در بازسازی دستگاه قضایی نیز بسیار قابل توجه است. ما شاهد یک دستگاه قضایی ویران شده مختل و آلوده برخی مسائل غیراسلامی در زمان طاغوت بودیم و آن عزیزی که توانست گام‌های بنایی و کلیدی را در تحول این دستگاه چه از نظر قانونی و چه نیروی انسانی پدید بیاورد مرحوم شهید بهشتی است.

راه‌اندازی تشکیلات منسجم در کشور

بهشتی‌نژاد در بیان اعتقاد شهید بهشتی مبنی بر ایجاد تشکیلاتی منسجم، می‌گوید: نقش شهید بهشتی در راه‌اندازی یک تشکیلات منسجم در کشور نیز قابل تأمل است. ایشان معتقد بود یکی از رموزی که مانع شکست خوردن یک نهضت می‌شود یک سیستم و تشکیلات منسجم است و این فکر مدیریتی و سازماندهی نیروهای مؤمن و انقلابی یکی دیگر از مزایای برجسته شهید بهشتی برای انقلاب بود.

وی با اشاره به مظلومیت شهید بهشتی بیان می‌کند: امام(ره) فرمودند که شهید بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد کاملا به حق است. چنین پشتوانه‌ای و چنین بازوی پرتوانی که می‌توانست چشم‌انداز کشور را بسیار زیبا رقم بزند از دست انقلاب رفت. هرچند که باید بپذیریم که خدای متعال عنایت کرد و این کشتی انقلاب را در هر زمان چه قبل و چه بعد از انقلاب در هجم عظیم طوفان‌های توطئه حفاظت کرده است؛ اما شهید بهشتی به‌عنوان یک عالم فرزانه، یک سیاستمدار برجسته، یک مدیر لایق، یک دلسوز و خیرخواه و به‌عنوان یک انسان اندیشمندی که می‌توانست در انقلاب نقشی بی‌بدیل داشته باشد سرمایه‌ای بود که از دست انقلاب رفت.

بهشتی‌نژاد یادآور می‌شود: البته اثر شهادت ایشان و دیگر شهدای والامقام توانست انقلاب را بیمه کند و امیدوارم خداوند به برکت این خون‌های پاک همچنان این انقلاب را در آغوش لطف و حمایت خود از گزند حوادث حفظ کند.

جنبه سیاسی و مقام علمی شهید بهشتی

جنبه‌های سیاسى، بقیه ابعاد شخصیت ایشان را تحت‌الشعاع قرار داده بود و همگان، دکتر بهشتی را در درجه اول به‌عنوان یک سیاستمدار مجرب می‌شناختند اما با اینکه ایشان از لحاظ علمی شخصیت برجسته‌ای بود، آنچنان که در حد مقام علمی ایشان بود، شناخته نشد. شهید بهشتی در فقه شخص برجسته‌ای بود و تحصیلات عالیه و بسیار خوبی در قم داشت و بعدها هم در مسائل و جریانات مختلف و در بحث‌هایی که در طول دوران مبارزه پیش آمد، هر جا که صحبت به مباحث فقهی کشیده می‌شد، آثار همان فکر باز و قوی در شهید بهشتی مشاهده می‌شد.

شهید مظلوم شهید بهشتی به خاطر خصلت‌های ویژه و منحصر به فردی که داشت، همواره مورد بغض و کینه دشمنان نظام اسلامی و مخالفان روحانیت واقع می‌شد. آشنایی با علوم و فلسفه جدید، تسلط به چند زبان زنده دنیا، تقوی، اخلاق، بینش و بصیرت عمیق دینی، نظم و پشتکار و قدرت سازماندهی فوق‌العاده ایشان که همگی را در راه خدمت به اسلام و نظام اسلامی به کار گرفته بود، سبب شد تا منافقان و دشمنان نظام اسلامی از هرفرصتی جهت تخریب ایشان بهره‌برداری کنند.

شهادت شهید بهشتی در مقابل مظلومیت او ناچیز است

مخالفت خط نفاق با شهید بهشتی و ایستادگی مظلومانه ایشان در برابر این جریان خطرناک آن‌قدر ادامه یافت که منافقان ناچار شدند ایشان راکه یکی از اصلی‌ترین موانع اهداف شوم‌شان بود، به شهادت برسانند و انقلاب اسلامی بهای سنگین و هزینه گزافی را متحمل شد که شاید با هیچ چیز جبران‌شدنی نبود.

حضرت امام خمینی(ره) در مورد شخصیت و خصوصیت شهید بهشتی در زمان شهادت ایشان فرمودند: «شهیدان هفتم تیر از اشخاص متعهد بوده‌‏اند که در رأس آنها مرحوم شهید بهشتی است. ایشان را من 20 سال بیشتر می‏‌شناختم. مراتب فضل ایشان و مراتب تفکر ایشان و مراتب تعهد ایشان بر من معلوم بود و آنچه که من راجع به ایشان متأثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود».

 

* حدیثه سوختانلو

captcha