به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) امروز، 14 تیرماه مصادف با روز هجدهم ماه مبارک رمضان، اولین شب قدری است که مردم ایران اسلامی در سال 94 آن را سپری خواهند کرد. با توجه به اشارات موجود در اشعار شاعران بزرگ عرفانی چون حافظ، مولانا، سنایی و سعدی به شبهای قدر، نظر تعدادی از اساتید و پژوهشگران ادبیات عرفانی را درباره جلوههای شب قدر در شعر فارسی جویا شدهایم که متن آن در پی میآید.
رضا اسماعیلی، پژوهشگر و مدرس زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه شاعران سبک عراقی از جمله سنایی، عطار، مولانا، حافظ و خواجوی کرمانی با توجه به مشرب خود، لیالی قدر را در لایهای از تعابیر عرفانی به تصویر کشیدهاند، توضیح میدهد: زمانی که شعر شاعران سبک عراقی را مرور میکنیم درمییابیم که این شاعران از شب قدر به عنوان «خلوت با دوست»، «بشارت» و «تجلی کمال و جمال عرفانی» نام بردهاند.
اسماعیلی اضافه میکند: لسانالغیب از لیالی قدر به عنوان شبهای بشارت و زمانی که دروازه آسمان به روی سالک باز میشود یاد میکند و میگوید «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند/ چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی/ آن شب قدر که این تازه براتم دادند» و در غزلی دیگر از شب قدر به عنوان شبی یاد میکند که سالک به قرب دوست و خلوت وصل میرسد که در این ابیات آمده است که «آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است/ یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است» حافظ معتقد است که سالک در شب قدر به دولت میرسد.
این پژوهشگر میگوید: همام تبریزی از شب قدر به عنوان شبی که در آن تقدیر بشری نوشته میشود، یاد میکند و توصیه دارد که نباید فرصت این شب را از دست بدهیم؛ «رمضان رفت و ندانم که ز ما بد خشنود/ یا نه اندیشه آن ذوق دل ما بربود/ عمل ما اگر این است که ما میبینیم/ نرود ماه مبارک ز بر ما خشنود/ از شب قدر ندانیم نشانی جز نام/ چشم آلوده ما محرم آن حال نبود». شاعر با اشاره به آیات قرآن میگوید که هنوز نتوانستهایم از برکات شب قدر استفاده کنیم و فقط نامی از آن به گوش ما رسیده است.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه مولانا نیز اشعاری با مضمون قدریه دارد که ما را به خروج از غفلت و راه یافتن به خلوت انس تذکر میدهد، میگوید: البته شاعران معاصر هم توجهاتی به شب قدر داشتهاند. از جمله امیرعلی مصدق در بیت «شب قدر است بیا قدر بدانیم کمی/ خانه دل ز گناهان بتکانیم کمی» شب قدر را فرصت خانهتکانی روح و زدودن معصیت از آیینه دل دانسته تا جمال حق متجلی شود.
وی یادآور میشود: عارفان بزرگ ما در اشاره به لیالی قدر ما را توجه دادهاند که برای رسیدن به تجلیات روحی باید از این شبها بهره کافی ببریم.
قداست شب قدر در ادبیات عرفانی کهن و معاصر
همچنین مهدی محبتی، مدرس و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی با اشاره به شعر حافظ با مطلع «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند/ چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی/ آن شب قدر که این تازه براتم دادند» میگوید: از نظر سنایی، حافظ و مولانا شب قدر بسیار مبارک و مقدس است.
محبتی تاکید میکند: علاوه بر اشارات مستقیم شاعران عرفانی به لیالی قدر با اشارههای غیرمستقیمی به این مضمون با آوردن واژههای شبزندهداری و استغفار روبه رو میشویم.
وی میگوید: در شعر معاصر نیز سهراب سپهری با زبان کنایه به شب قدر اشاره کرده و امروز نیز شبهای قدر مورد اشاره بسیاری از شاعران انقلاب هستند.
شب قدر فرصتی برای وصل با محبوب است
همچنین کورش کمالی سروستانی، پژوهشگر و رئیس مرکز سعدیشناسی شیراز با بیان اینکه ماه رمضان، روزه و شب قدر فضایی را برای ارائه دیدگاههای شاعران بزرگ ما درباره توحید، خداوند و وصل و فراق فراهم میکند، میگوید: سعدی در بوستان، گلستان و غزلیات خود به شبهای قدر پرداخته و در جاهایی دیدگاه وی نسبت به شبهای قدر فراتر از نگاه سنتی است.
کمالی سروستانی میافزاید: در دیدگاه سنتی شب قدر زمانی است که تقدیر و سرنوشت بشر رقم میخورد، ولی سعدی فراتر میرود و ارزش شب قدر را خیلی بالاتر از این میداند که در این ابیات آورده است که «اگر شبها همه قدر بودی/ شب قدر بیقدر بودی» و در جای دیگری میگوید «تو را قدر اگر کس نداند چه غم/ شب قدر را می ندانند هم».
این پژوهشگر تصریح میکند: این بیت عجیب سعدی «آن که گویند به عمری شب قدری باشد/ مگر آن است که با دوست به پایان گیرند» اشاره میکند که نیازمندی سعدی به شب قدر متعالیتر از رفع نیازهای دنیوی و حتی معنوی است و وی حضرت دوست را میخواهد.
رئیس مرکز سعدیشناسی شیراز ادامه میدهد: سعدی در بوستان میگوید «شب قدری بود که دست دهد/ عارفان را سماع روحانی» این سماع روحانی به دلیل وجه وصلی شب قدر است. و این بیت نیز بیانگر همین مطلب است که «ای دوست روزهای تنعم به روزه باش/ باشد که در فتد شب قدر وصال دوست».