کد خبر: 3325883
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۹
طی نشستی در نمایشگاه قرآن بررسی شد؛

تفاسیر و ترجمه‌های زنان و مردان از قرآن چه تفاوتی دارند؟

گروه ادب: تفاوت تفاسیر و ترجمه‌های زنان و مردان موضوعی بود که امروز در بیست و سومین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نشست «تفاوت‌های بنیادین تفسیر و ترجمه‌های زنان و مردان» امشب، 17 تیرماه با حضور زهره اخوان، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن و فروغ پارسا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و رئیس پژوهشکده حکمت معاصر از سوی بخش خانواده بیست و سومین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم برگزار شد.
فروغ پارسا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی در ابتدای سخنان خود گفت: به نظر می‌رسد به جای اینکه در رابطه با تفاوت‌های بنیادین تفسیر و ترجمه‌های زنان و مردان سخن بگوییم باید درباره خاستگاه تفاوت تفاسیر و ترجمه‌ها بحث کنیم و از تأثیرات تاریخی، سیاسی و فرهنگی در پیدایی رویکرد تفسیری و نگاه تفسیری سخن بگوییم.
وی افزود: نظریه‌ای که بنده مطرح کرده‌ام این است که مفسر قرآن همواره از یک الگوی معرفتی تأثیر می‌پذیرد و تمام تفاسیری که از آیات قرآن دارد در چارچوب آن الگو، شکل می‌گیرد.
پارسا ادامه داد: این یک اصل مسلم است که در هر دوره با دخالت و تأثیر مسائل و پارامترهای تاریخی سیاسی، یک الگو ایجاد می‌شود که همه این الگو تمام تحولات معرفتی را در خود جای می‌دهد.
وی با بیان اینکه گرایش تفسیری مرد و زن ندارد، عنوان کرد: رویکرد گرایش‌های تفسیری سده‌های مختلف با هم تفاوت دارد و برای تفاسیر هر دوره می‌توانیم شاخص‌هایی را معرفی و تعریف کنیم. شاخص‌های تفاسیر سده 11 و 12 برعکس سده 13 است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی در ادامه گفت: به عنوان مثال در سده یازدهم، به کارگیری روایت در تفسیر بسیار مورد توجه است و همه تفاسیر مفسران به روایات توجه دارد و توجه به مسائل اجتماعی، مکاتب عقیدتی و فلسفی دیگر وجود ندارد و شاخص‌ عقل‌گرایی اصلا نیست و اگر هم باشد خیلی کمرنگ نیست. این تغییرات که در تفسیرهای مختلف می‌بینیم ربطی به زن و مرد بودن ندارد و ارتباط به گرایش فکری مفسر دارد.
وی با طرح این پرسش که ما مگر چند تفسیر داریم که توسط زنان نوشته شده است؟ عنوان کرد: تعداد تفاسیری که توسط زنان نوشته شده است شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسد اما با این حال به عنوان مثال تفسیر بانو امین در آیات هیچ تفاوت معناداری با تفسیر مفسران مرد ندارد؛ با این حال طی 30 یا 40 سال گذشته با پدیده قرائت زن‌گرایانه از قرآن مواجه هستیم.
همچنین، زهره اخوان، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن در این نشست گفت: غیر از مبانی معرفتی که در تفاسیر زنان و مردان مشترک است اما به نظر می‌رسد در بخش‌هایی از قرآن که مباحث خارج از مباحث معرفتی بوده و به عنوان مثال به زنان مرتبط می‌شود تفاسیری که مردان دارند از تفاسیری که زنان می‌توانند داشته باشند، متفاوت است.
وی افزود: یک مفسر مرد به راحتی از کنار برخی آیات می‌گذرد  و نسبت به برخی مسائل تناقض‌های درونی و ذهنی در او ایجاد نمی‌شود در حالی که اگر یک خانم به همان آیات برسد ممکن است تأمل بیشتری در آن داشته و تناقض‌هایی در او ایجاد شود که در مفسر مرد وجود نداشته است.
اخوان ادامه داد: یک مفسر خانم، زمانی که به روایتی برمی‌خورد که با روحیه و فطرت او مخالف است کمی بیشتر دقت و توجه می‌کند اما ممکن است مفسر آقا از کنار آن به راحتی عبور کند. آقایان تعارض‌ها را نمی‌بینند اما خانم‌ها زمانی که سراغ قرآن می‌روند تعارض‌ها را به خوبی می‌بینند.
وی در ادامه گفت: بنده با اصطلاح زن‌گرایانه در تفسیر قرآن مخالف هستم، چرا که به نظر می‌رسد اصطلاح قرائت‌ حق‌گرایانه درست‌تر است تا بتواند دین خالص و پاک را معرفی کند.
پارسا در این بخش از نشست گفت: تنها بخشی از آیات قرآن که معطوف به مسائل قانونی شرعی زنان است مشمول تفسیر زنانه و مردانه شده است و نمی‌توانیم راجع به همه آیات بحث کنیم که تفسیر زنانه است یا مردانه.
وی در ادامه عنوان کرد: تفسیر یا قرائت زنانه از قرآن شاید از سال 1940 به بعد متداول شده و در چارچوب پارادایم سده چهاردهم شکل گرفته است اما اساسا شکل نوین تفسیر قرآن از اواخر سده سیزدهم به خاطر اندیشه‌های سیدجمال‌الدین اسدآبادی شکل گرفت که همین مسئله تحول عمده‌ای در آثار قرآنی جهان اسلام ایجاد کرد.

captcha