فیلم سینمایی «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» بعد از 7 سال به نمایش عمومی درآمد. کاری که تجربهای دیگر از کارگردان با تجربه سینما، کمال تبریزی است. این فیلم هم همانند «لیلی با من است» و «مارمولک» یک داستان مشخص دارد. فردی ریاکار در موقعیتی قرار میگیرد که این مسئله نیز در نهایت سبب میشود وی به برداشتهای جدیدی در زندگی برسد. البته این فیلم در مقایسه با دو کاری که نام برده شده کیفیت پایینتری دارد، اما در مجموعه میتوان به عنوان کاری که توانسته حداقلها را به دست بیاورد آن را مورد ارزیابی قرار داد.
در این فیلم سینمایی محور بحث، حج است. در «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» فردی که دارای مقام دولتی است مجبور میشود طی یک سفر اجباری به حج مشرف شود. نقش فرد مورد نظر را حسن معجونی بازی میکند که هم غنای بازیگری کافی دارد، هم شرینی کلام و بازی. همین ویژگیهای وی به پذیرفتن نقش بیشتر کمک میکند. درباره دیگر بازیگران این کار هم میتوان چنین نظری داد به ویژه آتیلا پسیانی، آشا محرابی و مرحوم احمد آقالو. در این میان بازی بسیار ناپخته شخصیت خیالی فیلم که دائم به نظر حسن معجونی میآید، نچسب و شعاری است.
درباره مسائل فنی این فیلم به راحتی نمیتوان سخن گفت، چون به اندازهای اثر در ممیزی قیچی خورده که همانند فردی که مثله شده چیزی برای ارزیابی ندارد، حتی برخی از شخصیت کاملاً صدمه دیدهاند. برای نمونه نقش صابر ابر میتوانست زیباییهای خاصی داشته باشد، اما در ممیزی، بسیاری از صحنههای مربوط به وی کوتاه شده است، البته همانطور که کمال تبریزی گفت روح اصلی کار باقی مانده که ما درباره همان قسمت اظهار نظر میکنیم. با این شرایط یکی از آسیبها و نقاط ضعف این کار شتابزدگی و پراکندگی است که در کار مشاهده میشود. برای همین انسجام داستانی این کار زیاد برای تماشاگر خوشایند نیست، اما همانطور که میدانیم معلوم نیست این مسئله به دلیل ممیزی انجام شده یا اینکه نسخه اصلی نیز چنین ضعفهایی را داراست.
درباره کارگردانی این کار هم نمیتوان امتیازی بالا را با توجه به کیفیت کار این فیلمساز به تبریزی داد، اما حداقل در بحث انتخاب بازیگران و هدایتگری، باید نمره قبولی را به کارگردان داد، اما در بحث میزانسن و دیگری بخشهای فنی فیلم چیز شاخصی در کار وجود ندارد. درباره بازیگری این فیلم جدا از حسن معجونی که کاری خوب از خود ارائه داد، بازیگران دیگر فیلم هم توانستهاند به خوبی از عهده نقش خود بر آیند به ویژه آشا محرابی که در این فیلم سه تیپ را به خوبی بازی کرده است.
جدا از موضوعات فنی درباره بحث مفهومی این فیلم باید گفت که در فیلمهای سینمایی کمتر موضوع حج، محور کاری قرار گرفته است، اما در این کار خوشبختانه چنین امری روی داده و ما به نوعی با تماشای این فیلم از زیباییهای سفر حج بهرهمند میشویم. بهترین سکانس این فیلم هم قسمتی پایانی کار است که حسن معجونی جلوی خانه خدا نشسته و محو تماشای آن میشود. این اتفاق در فیلمهای سینمایی باید بیشتر روی دهد، اما متاسفانه تصوری باطل وجود دارد که این نوع پرداخت را شعاری عنوان میکنند، ادعایی که ما را از بسیاری از آموزههای دینی در سینما دور کرده است.
موضوع پایانی درباره این فیلم این است که هم در زمانی که این فیلم توقیف بود و هم در زمان حال که اجازه نمایش پیدا کرده، باید به یک موضوع بیشتر توجه کرد، آن هم این است که موضوعات دینی در سینما قرار نیست، تنها به یک شکل و زبان روایت شود. در این قبیل کارها آنچه که مهم است تاثیرگذاری کار است که ببینیم فیلم توانسته تاثیرات لازم را به روی تماشاگران بگذارد، اگر در پاسخ به این سؤال جواب مثبت بود، بهتر است که به این کار فرصت دیده شدن بدهیم.