کد خبر: 3339267
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۰
مرتضی بحرانی اظهار کرد:

از شعار بازگشت به قرآن تا تکفیر دموکراسی

گروه اندیشه: شیخ محمد غزالی یکی از رهبران برجسته اخوان المسلمین است که برای ایجاد وحدت اسلامی تلاش‌ بسیاری کرد وی همانند متفکر مجاهد مصری، سید قطب، حاکمیت را حق خدا می‌دانست.

مرتضی بحرانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) گفت: بعد از فروپاشی خلافت اسلامی دغدغه علمای مصر این بود که نوع جدیدی از خلافت اسلامی را احیا کنند. این تلاش برای احیا و نواندیشی دینی ابتدا در هند وترکیه آغاز می شود سپس مصریان این حرکت را دنبال می‌کنند به هر حال مصر سابقه خلافت فاطمیان و حکومت‌های اسلامی را داشت. نواندیشان مسلمان مصری خیلی زود متوجه این نکته شدند که افکار ناسیونالیستی سکولاریستی و سوسیالیستی در حال غلبه کردن است به همین خاطر کتاب های مانند« اسلام و سوسیالیست» چاپ می‌شود و افرادی چون مصطفی صباحی داد اسلام و سوسیالیست را سر می‌دهند.

دلایل عدم توفیق اخوان المسلمین
بحرانی گفت: کسانی چون محمد غزالی بحث‌های خود را در واکنش به مسئله یا پدیده‌ای مطرح می‌کردند و ابداعی در دیدگاه‌ها و مبانی فکری خود مطرح نمی‌کردند کسانی چون «خورشید احمد» این توجیه را بیان می‌کردند که بحث اسلام گرایی یک بحث ادواری است و به این حدیث پیامبر استناد می‌کردند که هر صد سال برخی از امت من برمی‌خیزد که دین من را زنده می‌کند. نکته مهم در تفکر محمد غزالی واکنشی بودن بحث وی بوده‌است به این معنا که غزالی نتوانست به لحاظ فکری مبدع مفهوم جدیدی در برابر خلافت باشد و نه سازوکار جدیدی را تنظیم نمود. همین مسئله باعث شده بود زمانی که اخوان المسلمین امکان دستیابی به قدرت را بعد مبارک بدست آورند با شکست مواجه شوند چرا که بنیان های نظری مستحکمی از سال‌های پیش در اختیار نداشتند.
بحرانی در ادامه افزود: اختلاف‌های درون سازمانی اخوان مزید بر علت شده بود به عنوان نمونه اختلافاتی که بین هضیبی و غزالی مطرح شده بود ناکامی اخوان را بیشتر تشدید می‌کرد مضاف بر این غزالی بسیار تند عمل می‌کرد و فرمان تکفیر بسیاری را صادر کرد در حالی که هضیبی (از مرشدان اخوان) معتقد بود ما تنها دعوت کننده به دین هستیم و نمی‌توانیم درباره ایمان افراد نظر بدهیم و قضاوت کنیم این اختلافات داخلی در عدم جامع نگری غزالی و دیگر اخوانی‌ها باعث شده بود اخوان المسلمین به لحاظ سیاسی نتوانند به طور مشخص قدرت را در دست بگیرند.
این استاد دانشگاه گفت: ناکامی اخوان و غزالی یک ثمره خوب هم داشت اگر ما سه ثمره فرد، جامعه و دولت را در نظر داشته باشیم اخوان المسلمین تنها توانسته بود جوامع را شکل بدهد و این برگ برنده اخوان المسلمین است چرا که با در اختیار داشتن جوامع می تواند از طریق مناسبات اجتماعی در کلیت و فعالیت سیاسی تاثیر بگذارد.

عدم طرح ایده‌ای‌ ایجابی از سوی غزالی
بحرانی درباره بحث اصلی خود درباره اخوان گفت: اخوانی‌ها منتظر این بودند تا در دنیای غرب چه مفهوم و ایده‌ای پرورش می‌یابد تا آنها نسبت به آن واکنش نشان بدهند شعاری که غزالی بر روی آن مانور می‌داد «الاسلام و هوالحق» بود یعنی اسلام راه حل است. این شعار را مخالفین وی یعنی سکولار  سر می‌دادند و می‌گفتند «الدموکراسی هوالحق»
غزالی بحث خود را به اینجا ختم نکرد و دموکراسی را کفر خواند بدون اینکه توجه داشته باشد دموکراسی یک تجربه بشری است و به ناچار هم جوامع در حال پیاده کردن آن هستند تردیدی نیست که اخوان المسلمین به لحاظ ایجابی ایده جدیدی را مطرح نکرده است و بیشتر واکنشی بوده است.
بحرانی در آخر گفت: مناسبات سیاسی در دوران مدرن بسیار پیچیده است. جوامع دیگرمانند گذشته بسته نیستند که تنها با یک دستور عملی بتوان آن را اداره کرد بدون تردید اگر پیامبر در این فضا زیست می‌کرد فضای دیگری را طراحی می‌کرد؛ و برای مناسبات اجتماعی دنیای مدرن آیات دیگری مطرح می شد به عبارت دیگر منابع اسلامی ضعیف نیستند اما الان نمی توان با مناسباتی که قرن‌ها پیش حاکم بوده‌است اجتماع را اداره کرد.

captcha