مجید معارف، مدیرگروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، ضمن تسلیت به مناسبت پیشوای ششم شیعیان درباره زحمات این امام بزرگوار گفت: ایشان زحمات زیادی در معرفی نسل جدیدی از شاگردان خود به عنوان بزرگان شیعه و ساختن مذهب تشیع که حقیقتا مذهبی جعفری نامگذاری شده است داشتند که این گوشهای از زحمات امام صادق(ع) را نشان میدهد.
وی افزود: امام صادق(ع) در دوره حساسی از تاریخ اسلام، امامت خود را ظاهر کردند که این حساسیت دوران به جهت انتقال سیاسی قدرت از بنیامیه به بنیعباس بوده است. اگر ما نگاهی به حوادث مهم روزگار امام صادق(ع) داشته باشیم خواهیم دید که درست در میان سالهای امامت ایشان که از 114 هجری تا سال 149 هجری و مدت 35 سال بوده است، یعنی حدود 120 تا 132 هجری جهان اسلام شاهد نبردهای بنیامیه و جبههای متشکل از علویان خراسان و بنیعباس بوده است و در نهایت در سال 132 سلسله بنیامیه ساقط شده و بنیعباس به خلافت میرسد.
معارف با اشاره به ارتباطات امام صادق(ع) با مردم اظهار کرد: در گرماگرم این نزاعها و این گرفتاریهای داخلی بین گروههای اسلامی، امام صادق(ع) در فرصتی مناسب به برقرار ارتباط با مردم میپردازند. مردم یعنی عموم مردم و حتی گروههای سنی مذهب و شاگردان خود حضرت بهطور خاص که برای بازتعریفی از اسلام و ارکان اسلام و نشر حقایق اسلامی در آن جامعه و روزگار تربیت میشدند.
امام باقر(ع) پایهگذار حقیقتی بود که امام صادق(ع) آن را به کمال رساند
وی ادامه داد: امام صادق(ع) در حقیقت مسیری را در تربیت شاگردان خود ادامه میدهند که برای اولین بار پدر بزرگوار ایشان امام محمد باقر(ع) آغاز کرده بود. به عبارتی میتوان این مطلب را اینگونه بیان کرد که امام باقر(ع) پایه گذار حرکتی بود که امام صادق(ع) آن حرکت را به کمال خود رساند. لذا ادعا نمیشود که امام صادق(ع) کار جدیدی را آغاز کرده باشند بلکه خود امام صادق(ع) ترجیح میدهد خود را دنبالهرو امام باقر(ع) اعلام و معرفی کنند.
اولین حرکت برای تعریف شیعه توسط امام باقر(ع) آغاز شد
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: حرکتی که برای تعریف شیعه و رشد تشیع در قرن دوم اتفاق افتاد اولینبار بهوسیله امام باقر(ع) آغاز شد. ایشان جمع محدودی از شاگردان خود را جذب کرد و به تعلیم و تربیت آنها پرداختند و بعد همین شاگردان محدود را به فرزندشان امام صادق(ع) تحویل دادند و امام صادق(ع) حرکت فرهنگی و تربیتی پدر بزرگوار خود را به کمال رساند.
معارف با اشاره به آزادی نسبی شیعیان در زمان امام صادق(ع) گفت: اجمالا با توجه به این حقیقت باید گفت در زمان امام صادق(ع) با توجه به یک آزادی نسبی که نصیب جامعه اسلامی و شیعه شده، هم علمای اهل سنت توانستند با امام صادق(ع) ارتباط برقرار و طرح مسئله کنند و هم شیعیان توانستند بهطور ویژه به این امور بپردازند. یعنی برخی اختناقهای دوران امام سجاد(ع) که شیعیان جرئت نمیکردند خدمت امام برسند یا اختناقهای دورههای بعدی مانند امام موسی ابن جعفر(ع) یا امام رضا(ع) که مردم جرئت این را نداشتند که با امام خود ارتباط برقرار کنند در زمان امام صادق(ع) وجود نداشته است.
بذل صادقانه دانش توسط امام صادق(ع) به آحاد مردم
مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات در خصوص بذل سخاوتمندانه دانش توسط امام صادق(ع) به مردم، عنوان کرد: شیعیان در دوران امام صادق(ع) از یک آزادی نسبی برخوردار بودند و یک ارتباط قابل قبول بین علاقهمندان به امور دینی و حضرت امام برقرار میشود و در سایه این ارتباط امام صادق(ع) دانش خود را سخاوتمندانه بذل میکنند و آنچه در توان ایشان بوده در زمانی نسبتا طولانی که 35 سال بهطول انجامیده در اختیار مشتاقان علوم و امور دینی قرار دادند.
وی ادامه داد: نه تنها بزرگان اهل سنت مانند مالک ابن انس، ابوحنیفه، سفیان ثوری، ربیعةالرای خدمت امام صادق(ع) میرسیدند و کسب دانش میکردند و نه تنها شیعیان امثال ضراره، محمدبن مسلم، ابوبصیر خدمت امام صادق(ع) رسیدند و از خرمن دانش ایشان استفاده کردند بلکه حتی میتوان گفت که در زمان امام صادق(ع) موج سومی از مردمان آن روزگار که حتی پیشینه اسلامی نداشتند و به گروههای الحادی و مادی منتسب بودند که از آنها به زنادقه یاد میشود امثال ابوشاکر دیسانی، عبدالله بن ابلاوجا و جماعتی دیگر از زنادقه نیز خدمت امام صادق(ع) میرسیدند و باب مسائل هستیشناسی و خداشناسی با امام بحث و مناظره میکردند.
تسامح و تساهل امام صادق(ع) با مخالفان
معارف با اشاره به جلسات امام صادق(ع) با مخالفان بیان کرد: آنها از نظر خودشان خیلی با جرئت وجود خدا و عالم معاد را زیر سؤال میبردند و انکار میکردند و امام صادق(ع) بهجای عصبانیت با سعه صدر به حرفهای آنها گوش میدادند تا حدی که آنها گمان میکردند امام را محکوم و مجاب عدله خود کردهاند اما بعد از پایان حرفهایشان میدیدند که امام(ع) میفرماید که حالا شما گوش کنید و با شکیبایی و استدلال منطقی یکی یکی حرفهای آنها را رد میکردند و تازه میفهمیدند که امام ساعتها تحمل کرده و به حرفهای مخالفان گوش فراداده و بعد حرف به حرف شروع کرده به نقد کردن و رد کردن آنها.
مجید معارف با اشاره به شیوههای آموزشی و تربیتی امام صادق(ع) گفت: در ارتباط با شیوه آموزشی و تربیتی امام صادق(ع) و اینکه ایشان مردم را در چه فضاهایی به حضور میطلبیدند و چگونه به آنها درس میدادند به شکل مفصل میتوان سخن گفت و بنده سالها قبل کتابی نوشتم به نام «پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه» که در حقیقت در این کتاب به تفصیل درباره جامعه امام صادق(ع) و زمان امام باقر(ع) صحبت شده.
وی ادامه داد: به عنوان مثال در صفحه 95 این کتاب عنوانی وجود دارد به نام مجالس درسی صادقین(ع) و سبک آموزشی امامان شیعه. در این قسمت مدرسهای به عنوان مدرسه امام باقر(ع) و صادق(ع) معرفی کردهایم و گفتهایم که در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بهطورکلی دو نوع مجالس وجود داشته، یکی مجالس عمومی و دیگری مجالس خصوصی. در مجالس عمومی امکان حضور همه مردم اعم از هرگونه فکر و وابستگی کلامی و مذهبی و سیاسی وجود داشته و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در بعضی از این مجالس که در مسجدالحرام یا در مسجد جدشان در مدینه یا در شرایطی در منزلشان تشکیل میشده آحاد مردم را به حضور میطلبیدند و مطالب علمی را با آنان در میان میگذاشتند و یا به سؤالات آنها پاسخ میدادند و موفق میشدند اسلام را از این طریق معرفی کنند و گسترش دهند.
نخبهپروری یکی از مؤکدات امام صادق(ع) امام باقر(ع)
وی تصریح کرد: اما در مجالس خصوصی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نخبگان شیعه را به حضور میطلبیدند و بهطور ویژه علوم و اطلاعات خود را که اساس مکتب شیعه باشد به آنها منتقل میکردند و آنچه که ما امروز به عنوان حدیث شیعه در کتب اربعه و در غیر کتب اربعه میشناسیم دستاورد درسهای امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در همین مجالس خصوصی و پرورش نابغههایی مانند زراره و محمدبن مسلم و ابوبصیر و امثالهم است.
مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات با اشاره به نخبه پروری امام باقر(ع) و امام صادق(ع) عنوان کرد: از این جهت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و خصوصا امام صادق(ع) به تربیت جوانان و شکار استعدادهای جوان بسیار اهمیت میدادند و معتقد بودند که باید سرمایهگذاری اصلی را روی جوانان و استعدادهای علمی انجام داد و به همین خاطر چه امام باقر(ع) و چه امام صادق(ع) روزها و شبها و ساعات متمادی را سر میکردند برای اینکه با بعضی از این جوانان شیعه ارتباط برقرار کنند و بهصورت ریشهای و زیربنایی حقیقت مکتب را در اختیار آنها قرار دهند و بعد به آنها مسئولیت میدادند و آنها را به عنوان چهرههای نخبه به شهرها میفرستادند و مردم را تشویق میکردند که به آنها مراجعه کنند.
وی افزود: در واقع بخشی از زحمات امام باقر(ع) و امام صادق(ع) متمرکز شده بر روی تربیت عدهای که میتوان از آنها به عنوان راویان ثقه در اصحاب صادقین(ع)، درواقع کلید موفقیت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) این بوده است که مقدار زیادی از وقت خود را در پرورش عدهای نخبه متمرکز کردهاند و هریک را در منطقهای مأمور میکردند و سایر مردم را به آنها ارجاع میدادند. به عنوان مثال «فضیلبن یسار» یکی از شاگردان قوی امام صادق(ع) مرجع دینی مردم در بصره بود، چنانکه ضراره و محمدبن مسلم در سالهایی مرجع دینی مردم در منطقه کوفه بودند.
مرجعیت دینی در زمان امام باقر(ع) وامام صادق(ع) پایهریزی شد
معارف پایهریزی مرجعیت دینی را در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) دانست و یادآور شد: بنابراین میتوان به عنوان گوشهای از زحمات امام صادق(ع) به پرورش راویان ثقه اشاره کرد و اینکه این مرجعیت دینی که بعد از دوران ائمه(ع) به عنوان یک نظام در شیعه تعریف شد، پایههای مرجعیت دینی در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ریخته شده بود.
حدیثه سوختانلو