یکی از مهمترین انتقادات وارد شده به متن برجام از سوی عده زیادی از منتقدان مربوط به نوع بازگشتپذیری تحریمهاست. منتقدان معتقدند متن «برجام» به هر یک از کشورها اجازه میدهد براساس ادعایی درباره نقض تعهدات از سوی ایران مسئله لغو تحریمها را مطرح کرده و وضعیت را آن را به نقطه پیش از توافق بازگردانند.
بازگشتپذیری تحریمها؛ آسان یا سخت؟
هرچند این نکته گفتنی است که بازگشتپذیری تحریمها به این سادگی که منتقدان مطرح کردهاند نیست و سازوکار پیچیدهای برای بررسی ادعای هر یک از طرفین پیشبینی شده است، اما نکته مهم این است که طرفهای درگیر در مذاکره، ایران و 1+5، تا چه حد حاضرند پس از ماهها مذاکرات فشرده و در نهایت رسیدن به نتیجه با بهانهجویی کار را به دوره قبل از توافق برسانند؟ طرفهای غربی و به ویژه آمریکا اگر تحریمها را مؤثر و به تعبیر خود فلجکننده میدانستند پس چرا وارد فضای مذاکره شدند که حال بخواهند زمانی که به نتیجه رسیدهاند با بهانهای ساده آن را برهم بزنند؟ اینها مجموعه سؤالاتی است که متنقدان پاسخی به ندادهاند.
باید دانست اینکه طرفین مذاکره راهی برای بازگشتپذیری گذاشتهاند نشانه خواست آنها برای این امر و استفاده فوری از این اهرم به هر بهانهای نیست بلکه این طبیعت هر مذاکره و توافقی است که راهی برای فسخ و لغو آن وجود داشته باشد، حال میخواهد مذاکره و معامله یک خانه و ماشین باشد تا یک مسئله کلان مانند پرونده هستهای ایران، زیرا اساسا این مذاکرات بر مبنای اعتماد نبوده است که این گزینه در آن گنجانده نشود.
راهکارهایی برای افزایش هزینه بازگشتپذیری تحریمها
اما نکتهای که نگارنده قصد تأکید بر آن دارد این است که با وجود طبیعی بودن قراردادن امکان بازگشتپذیری در متن توافق برای هر یک از طرفین، باید به دنبال راهی بود که هزینههای بازگشت به وضعیت قبلی را برای طرف غربی بالا برد. به عبارتی از این پس باید به دنبال راهکارهایی بود که طرف غربی و به خصوص آمریکا نتوانند به راحتی اقدام به لغو تعهدات و اجرای بند مربوط به بازگشتپذیری تحریمها کنند. همچنان که طرف مقابل نیز به دنبال آن است که به زعم خود ایران را وادار به انجام تعهدات خود در توافقنامه نماید که البته جمهوری اسلامی همواره بیان کرده است که هیچگاه قصد ساخت، تولید و استفاده از سلاح اتمی را نداشته است و این یک سیاست دائمی بوده است.
یکی از راهکارهای بالابردن هزینه حرکت به سمت برگشتپذیری برای طرفهای جمهوری اسلامی در مذاکرات هستهای، حضور فعالانه ایران در سطح بینالمللی و افزایش ارتباطات با کشورهای جهان به ویژه با کشورهای اروپایی، همسایگان و کشورهای منطقه است. انعقاد قراردادها و افزایش مبادلات اقتصادی و تجاری از یک سو و فعال کردن دیپلماسی عمومی برای ارائه تصویری صلحآمیز از جمهوری اسلامی ایران میتواند مسئله بازگشتپذیری را، با وجود امکان بر روی کاغذ، در عمل ناممکن و یا تضعیف سازد.
امروز غالب کشورهای دنیا از جمله طرفهای غربی، تمایل چندانی به بازگشت به شرایط پیش از توافق ندارند و آمریکا نیز با دستیابی به توافق با وجود مخالفتهای کنگره نشان داده است دیگر هم تمایلی به ادامه تحریمها ندارد و هم اینکه دیگر قادر نیست اجماع بینالمللی برای بازگردان تحریمهای پیش از توافق را ایجاد کند و این خود میتواند به فرصتی برای افزایش ضریب سختی بازگشتپذیری تحریمها بدل شود که لازم است با اتخاذ راهبردهای دقیق و هوشمندانه در سیاست خارجی کشور از ان استفاده کرد.
سفرهای منطقهای ظریف چگونه میتواند گزینه بازگشتپذیری را کماثر سازد؟
سفرهای منطقهای وزیر امور خارجه کشورمان میتواند از این حیث نیز معنا یابد. افزایش متحدان و دوستان منطقهای و وارد کردن آنان در عرصه مشارکتهای سیاسی و اقتصادی منطقهای از یک سو و متمایل ساختن کشورهای خنثی منطقه که منتظر اتفاقات و تحولات آینده هستند و لزوما مخالف توافق هستهای نیستند، میتواند نفوذ نرم ایران در منطقه را گسترش دهد؛ نفوذ نرمی که از آن میتوان برای تبیین چهره صلحآمیز و وحدتخواه ایران در منطقه و تشریح ظرفیتهای ثباتساز و امنیتآفرین توافق هستهای استفاده کرد.
ارائه پیشنهاداتی همچون تشکیل «مجمع گفتوگوی منطقهای» از سوی ظریف به منظور گفتوگوی کشورهای منطقه با یکدیگر برای تأمین امنیت منطقه و بدون دخالت سایر کشورها از جمله غربیها از همین دست اقدامات برای تمایل ایران به همکاری با همه کشورهای منطقه از جمله در جهان اسلام است که همین مسئله و پیشدستی ایران در ارائه این طرح میتواند فرافکنیها در مورد دخالت ایران در منطقه و قصد ایران برای تشکیل امپراتوری یا هلال شیعی را خنثی سازد.
مجموعه این مسائل میتواند نشان دهد ایران، برخلاف تبلیغات رسانهای غرب، همواره معتقد به گفتوگو و مذاکره و پیشبرد امور بر مبنای همکاری نه مداخله است. مدل مذاکرات ایران و 1+5 الگویی است که میتوان آن را برای حل مشکلات و بحرانهای منطقه به کار برد و ایران با حضور فعالانه در سطح منطقه، بلافاصله پس از پایان مذاکرات هستهای، هم اراده خود را در این زمینه نشان داده است و هم اینکه در سطحی کلانتر از این مسئله در کماثر ساختن برخی امتیازات غرب در برجام به ویژه بازگشتپذیری تحریمها استفاده کرده است.