به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، نشست «هنر و زیبایی» با حضور حسن بلخاری، استاد دانشگاه و محقق در کتابخانه و موزه ملّی ملک امروز یکشنبه اول شهریور ماه، برگزار شد. وی در ابتدای سخنانش تصریح کرد: امروز نمیخواهیم درباره هنر حرفی بزنم، زیرا در این باره تا به حال سخنرانیهای بسیاری کردهام و کتابهای نیز به رشته تحریر درآوردهام برای همین بحث اصلی خود را به روی زیبایی متمرکز میکنم.
وی افزود: از اوایل قرن 20 میلادی و همزمان با ظهور مکاتب مختلف بحث تمایز هنر از ناهنر پیش آمد به موازات آن نیز موضوع زیبا و زیبایی مطرح شد. اما باید دانست که زیبایی و هنر امری ذاتی هستند، به این معنا که هنر و زیبایی در انسان حسی را برمیانگیزند که روح و روان هر دو احساس خوشایندی به آنها دست میدهد. با این توضیح میخواهم بگوییم آثار هنری نیز به طور منطقی باید زیبا باشند.
وی در رابطه با مفهوم زیبایی چنین توضیح داد: برای اینکه ارزیابی کنیم مفهوم زیبایی از چه زمان در معرض کنکاش بشر قرار گرفت، ناگزیریم بحث خود را به روی افلاطون متمرکز کنیم. البته این به آن معنا نیست که قبل از افلاطون پیروی زیبایی بحثی مطرح نشده است، چون این گونه نیست. برای نمونه در آثار «هومر» تکریم زیبایی را به خوبی مشاهد میکنید. همچنین پیش از هومر نیز مصریان درباره زیبایی کارهای را انجام دادند. در کنار اینها نباید از نقش و جایگاه «فیثاغورث» چشم فرو بست.
بلخاری به مطلب فوق اضافه کرد: همانطور که گفتم پیش از افلاطون درکهایی از زیبایی را شاهد بودهایم، اما تفسیری از زیبایی مطرح نبود و من این تفسیر را به عنوان شروع در آثار افلاطون مشاهد کردم. تحقیقاتمان در بحث زیبایی به ایران باستان نیز تعمیم پیدا میکند برای همین اوستا را جستجو کردم و «گاتها» را به عنوان محور تحقیقاتم برگزیدم.
این محقق و نویسنده ادامه داد: در دو گات از 17 گات اوستا هنر مطرح شده است و جالب است بدانید هنر در این بخش با نام بهمن نامیده میشود. بهمن همان معنایی را میدهد که فرقان در قرآن دارد. ولیکن در اوستا نیز تجلیلی از زیبایی را میبینیم، اما تفسیری از زیبای را شاهد نیستیم. دلیل این امر مشخص است و آن اینکه دین باید زبانی ساده و روشن داشته باشد برای همین وارد تفسیر نمیشود.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: بعد از افلاطون نیز ارسطو درباره هنر حتی درباره موسیقی در رسالههای خود سخن گفت، اما افسوس که بسیاری از رسالههای مهّم وی مفقود شده است.
بلخاری با بیان اینکه در آثار افلاطون ناهمگونی وجود دارد، گفت: افلاطون در یک رساله خود هنرمند را اخراج میکند و در جای دیگر وی هنرمند را وردست خدا نشان میدهد. جدا از افلاطون سقراط سعی کرد چند صفت را برای تعریف از زیبایی به منطقیون ارائه دهد.
بلخاری در پایان گفت: کاملترین تعریف را برای هنر باید در رساله ابن هیثم جستجو کرد که 22 صفت را برای زیبایی تعریف کرده است، اما آیا وقتی 22 صفت را کنار هم بگذاریم میتوانیم زیبایی را مشاهد کنیم؟ با این توضیح باید اعلام کنیم زیبایی الزاما یک امر عینی نیست که بتواند تن به تیغ تعریف بسپارد.