مقام معظم رهبری چندی پیش در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت(ع) در تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به علاقه و خواست همیشگی ایران به روابط دوستانه با همه همسایگان ولو آنان که با خباثت با جمهوری اسلامی برخورد می کنند اشاره کردند و فرمودند که حتی با اینگونه اقدامات برخی دولت های اسلامی، ایران دست دوستی خود را رد نخواهد کرد.
ایشان این سیاست را سیاستی قرآنی و برگرفته از آیه «أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» دانسته و آن را راهبرد دائمی جمهوری اسلامی ایران قلمداد کردند.
در تشریح این مسئله و آثار و پیامدهای اتخاذ این سیاست و راهبرد در عرصه سیاست خارجی لازم است به نکاتی اشاره کرد.
اهمیت اتخاذ این راهبرد و بیان آن از سوی رهبر معظم انقلاب شاید در شرایط آرامش و امنیت در منطقه امری بدیهی و طبیعی باشد اما این مسئله زمانی مهمتر جلوه میکند که منطقه در طی چند سال اخیر با انواع و اقسام ناآرامیها، تنشها و درگیریها دست و پنجه نرم میکند و گروههای تروریستی تکفیری، سوریه و عراق را درگیر جنگ کردهاند و وضعیت بیثباتی در این کشورها ایجاد کردهاند و از طرفی بحرین و یمن نیز به واسطه دخالت نظامی عربستان سعودی به ویژه در یمن با بحران روبرو هستند.
در این میان برخی کشورهای اسلامی از جمله عربستان سعودی در طی این مدت مواضع خصمانهای علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کردهاند که اوج آن از آغاز تا پایان دور جدید مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در ادامه سیاست ایرانهراسی به منصه ظهور رسید به گونهای که در این مدت رژیم آل سعود بیش از گذشته روابط خود را با رژیم صهیونیستی تقویت کرد و به طور آشکاری همصدا با صهیونیستها علیه توافق هستهای همگام و همراه شد.
در چنین شرایطی است که رهبر معظم انقلاب از سیاست دست دوستی جمهوری اسلامی ایران به سوی همه همسایگان و دولتهای اسلامی سخن گفتند و هیچ کشور اسلامی را، حتی عربستان با مواضع خباثتآمیز اخیرش علیه ایران، استثنا نکردند؛ این یعنی جمهوری اسلامی ایران دارای آن درجه از اقتدار و نفوذ است که این مواضع خصمانه سبب اقدام متقابل از سوی ایران نمیشود و ایران به دلیل برخورداری از قدرت منطق و عقلانیت سیاسی و بهرهمندی از قدرت نرم برگرفته از انقلاب اسلامی نیازی به اتخاذ سیاستهای مشابه آل سعود ندارد.
در واقع جمهوری اسلامی ایران با بیان این سیاست راهبردی در این شرایط هم جایگاه خود در منطقه را متذکر شده است و هم راهکار حل بحرانهای جهان اسلام را ارائه داده است.
اما درباره تأثیر و پیامد این سیاست باید گفت که امروز منطقه دو رویکرد، راهبرد و گفتمان را پیش روی خود میبیند؛ یک رویکرد مبتنی بر گفتوگو، منطق و به کار بردن روشهای سیاسی برای حل بحرانهای منطقه که جمهوری اسلامی ایران پرچمدار آن است و دیگری رویکرد سخت و خشن و به کارگیری روشهای نظامی برای ایجاد به اصطلاح ثبات و امنیت در منطقه که عربستان سعودی از طریق دخالت نظامی و کشتار در یمن و حمایت از گروههای تروریستی تکفیری چون داعش در عراق و سوریه انجام میدهد.
موفقیت ایران در مذاکرات هستهای با 1+5 از یک سو و ناکامی عربستان در پیشبرد اهداف خود از طریق نظامی و زور امروز دو مسئله را برای دولتهای منطقه به اثبات رسانده باشد که :1- ایران برخلاف ادعای برخی دولتهای همسایه کشوری اهل گفتوگو و منطق است 2- مذاکره و تعامل هزینههای به مراتب پایینتر و کارآمدی به مراتب بالاتر از درگیری و جنگ دارد.
اگر دولتهای منطقه نگاهی مبتنی بر منطق و انصاف و حقیقتا به دنبال صلح و آرامش در منطقه باشند میتوان گفت نتیجه تقابل این دوسیاست و رویکرد، قطعا انزوای رویکرد نظامیگری و حمایت و پشتیبانی از تروریستها خواهد بود که میتواند گام اول برای رسیدن به صلح و ثبات در منطقه باشد و بیان ایده تشکیل «مجمع گفتوگوهای منطقهای» از سوی ایران و تبیین آن برای کشورهای منطقه از طریق یک دیپلماسی فعال منطقهای میتواند به منزوی شدن سریعتر رویکردهایی از قبیل آنچه امروز عربستان سعودی در منطقه به کار گرفته است بیانجامد.
زیرا امروز نتیجه و هزینههای هر دو راهبرد و رویکرد برای همگان در منطقه به وضوح قابل مشاهده است و تنها نیازمند یک عزم و اراده است تا روش نتیجه بخشتر، کارآمدتر و کم هزینهتر را برگزیند.
مهدی مخبری