خیرالله تقیانیپور، نویسنده و کارگردان تئاتر در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: جشنواره نمایشهای «آئینی و سنتی» اگر از دوره هفدهم خود که اکنون در حال برگزاری است تصمیم گرفته به شکل ملی برگزار شود، نه به این دلیل است که مسئولان سعی در حمایت از تولیدات داخلی و فعالان این عرصه داشتهاند، بلکه واقعیت این است که قصد و عزمی برای اختصاص بودجه و پول کافی برای این رویداد مهم تئاتری وجود ندارد.
وی گفت: همچنان دلسوزانی برای نمایشهای آئینی و سنتی، احیا و حفظ این گونه نمایشی وجود دارند که این خود موجب میشود مسئولان در رودربایستی با آنها هر طور شده جشنواره نمایشهای «آئینی و سنتی» را برگزار کنند، وگرنه اگر همین قشر اندک دلسوز تئاتری که پایبند به سنتها و آئینهای نمایشی ایرانی هستند نبودند، چه بسا خبری نیز از جشنواره آئینی و سنتی هم نبود.
کارگردان برگزیده سی و سومین جشنواره بینالمللی «تئاتر فجر» تصریح کرد: این مسئله را در مورد جشنواره «تئاتر مقاومت» نیز شاهد بودیم، زمانی زمزمههای برگزار نشدن این جشنواره به گوش رسید و قوت گرفت، اما همین که مسئولان در برابر اعتراض عدهای از فعالان این عرصه قرار گرفتند، چارهای جز برگزاری آن حتی به شکلی متفاوت هم نداشتند؛ باز جای شکرش باقی است که روزنههای نورانی در زمینه نمایشهای آئینی و سنتی وجود دارد و هنوز چراغ این رویداد خاموش نشده است.
جشنواره نمایشهای آئینی و سنتی مهمترین جشنواره نمایشی کشور است
کارگردان نمایش «طروپ طرب» گفت: بیتردید جشنواره نمایشهای آئینی و سنتی مهمترین جشنواره نمایشی کشور است چرا که به آئین و سنن نمایشی ایرانی میپردازد؛ آئین و سننی که ریشه در باورهای اعتقادی و میهمنی ما دارد، اما چرا معاونت هنری ارشاد به این جشنواره نیز این گونه علیالسویه نگاه میکند، جای پرسش دارد؟ چرا باید این جشنواره با کسری بودجه مواجه شود که مجبور به برگزاری ملی آن به جای بینالمللی شود، رویدادی که در سطح بینالمللی میتواند به تعاملات فرهنگی و آئینی کشورهای مختلف با ایران منجر شود.
تقیانیپور افزود: به نظر من مسئله را باید کمی ریشهایتر مورد بررسی قرار دارد، آن هم اینکه جایگاه نمایشهای آئینی و سنتی حداقل در مناسبات هنری ما کجاست و اینکه ما در طول سال چه میزان در راه اعتلا و پیشرفت این گونه نمایشی سرمایهگذاری میکنیم؟ کدام یک از تالارهای نمایشی ما رغبت به پذیرش اجرای آثاری با سبک و شیوه آئینی و سنتی دارند و اصلاً چه تعداد از این نمایشها در طول سال فرصت اجرای عمومی پیدا میکنند؟
فضای حرفهای تئاتر کشور نمایشهای آئینی و سنتی را پس میزند
کارگردان نمایش «بوقلمون» تأکید کرد: واقعیت این است که وضعیت مطلوبی در سطح حرفهای را در مورد بها دادن به این گونه نمایشی شاهد نیستیم، فضاهای آموزشی ما فاقد پرداختن به چنین نمایشهایی است که به نوعی میراث فرهنگی ما محسوب میشوند. اساتید دانشگاه چون اغلب تحصیلاتشان با متدهای غربی نمایش بوده است کمتر دانشجویان و شاگردان خود را ترغیب به پرداختن به چنین نمایشهایی میکنند. اساساً نگاه به نمایشهای آئینی و سنتی نگاهی سبک است و هر کس که بخواهد در چنین فضایی فعالیت کند او را آدمی فاقد فرهنگ غنی و اصیل میدانند.
وی در پایان گفت: این در حالی است که قضیه درست عکس این جریان است، هر کس که بخواهد در یکی از گونههای نمایشی ایرانی به فعالیت بپردازد نیاز به مطالعه وسیعی است، باید دانش خود را به روز کند؛ در حالی که در مورد تئاتر غربی چنین نیست و با صرف چند ماه محدود میتوان به تئاتری پرداخت همچون بسیاری از چیزهایی که اکنون شاهد اجرای آنها در سالنهای نمایشی هستیم و انصافاً هم چیزی از آنها سر درنمیآوریم، اما برای یک تئاتر ایرانی باید ماهها پژوهش کرد و بعد دست به کار شد. چنین وضعیتی خوشایند جریان و چرخه تولیدی که اکنون شاهدش هستیم نیست و متأسفانه ارزشهای چنین نمایشهایی مترادف با آثاری که اصطلاحاً نام آنها را تئاتر آزاد میگذاریم معنا میشود.