سکینه میرزایی، از پژوهشگران افغانستان و کارشناس ارشد علوم و حدیث در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) پایاننامه خود با عنوان «نقش آموزههای دینی در استحکام خانواده» را که در آن به غلبه سنتهای غلط قومی در افغانستان بر آموزههای اسلامی درباره خانواده اشاره شده است، معرفی کرد.
وی گفت: افغانستان کشوری مسلمان و کاملا سنتی است؛ بهگونهای که این سنت در بسیاری از مواقع بر آموزههای دینی درباره خانواده و دیگر مسائل مربوط به آنان غلبه دارد. این سنتها هر چند سبب شده که آمار طلاق در این کشور در حد پائینی باشد و موضوعیت چندانی نداشته باشد؛ اما این به مفهوم آن نیست که همه خانوادهها در این سرزمین صرف نظر از مسائل جنگ از زندگی سالم و با نشاطی برخوردار هستند.
سکینه میرزایی افزود: ازدواجهای تحمیلی، عدم آشنایی زوجین نسبت به حقوق و وظایف یکدیگر که منجر به بروز خشونت علیه زنان شده است و گزارشهای تکاندهنده از خودسوزی زنان، فرار از خانه و ... از جمله معضلات جامعه افغانستان بهشمار میرود.
میرزایی عنوان کرد: با آمدن نیروهای خارجی به داخل افغانستان نه تنها مشکلات خانوادهها بهویژه زنان کم نشد؛ بلکه بهطور چشمگیری افزایش پیدا کرد و این به این معناست که برنامهریزی خارجیان مطابق با بافت جامعه افغانستان نبوده است.
وی ادامه داد: یکی از دلایل عمده عدم موفقیت برنامههای نیروهای خارجی برای زنان در این کشور عدم مطابقت برنامهها و سیاستهای آنان با بافت جامعه افغانستان است که تفکراتی را وارد جامعه این کشور کردند که آن ایدهها با جامعه افغانستانی همخوانی ندارند، بنابراین با وجود کارهای انجام شده آمار خشونتها افزایش یافته است.
زنان؛ هدف نیروهای خارجی در افغانستان
میرزایی افزود: اشتباه دیگر نیروهای خارجی این است که فقط زنان را هدف برنامههایشان قرار دادهاند و به آنان یاد دادهاند که از یک سری حق و حقوق برخوردارند و وقتی زن وارد خانواده خود میشود همسر از این مسائل ناآگاه است و این خود منجر به بروز تنش در میان زن و شوهر میشود.
وی بیان کرد: اینگونه سیاستهای نیروهای خارجی تنشزا و عمدی است؛ چراکه هر کشوری در صدد جذب دیگر ملتها در چارچوب سیاستهای خود است و سعی دارد تا دیگران را جذب خود کند.
سکینه میرزایی با اشاره به انگیزه خود از نوشتن پایاننامه «نقش آموزههای دینی در استحکام خانواده» عنوان کرد: با وجود این مشکلات و نابسامانیها در کشور افغانستان تصمیم گرفتم با ارائه تصویر درست از خانواده متعادل با توجه به آموزههای دینی نه سنتی و نیز جهت آشنایی خانوادهها با وظایف مشترک و اختصاصی زن و مرد و راههای ایجاد استحکام در روابط همسران، پژوهشی را در حد بضاعت علمی خودم ارائه دهم.
تفکیک سنتهای غلط قومی از معارف اسلامی
وی افزود: همچنین سعی کردم تا با ارائه این پژوهش به جامعه افغانستان، به ترویج آموزههای دینی در بین مردم بپردازم و معارف الهی و اسلامی در مورد خانواده را از سنتهای غلط قومی و قبیلهای تفکیک کنم.
سکینه میرزایی گفت: در این پایاننامه سعی شده است به پرسشهایی همچون آیا آموزههای دینی در استحکام خانواده نقش دارد؟ اگر جواب مثبت است، چگونه؟، آموزههای دینی چه تدابیری در جهت استحکامبخشی روابط خانواده اندیشیده است؟، چگونه میتوان در پرتو آموزههای دینی خانوادههایی سالم، بانشاط، گرم و محکم داشت؟، پاسخ داده شود.
وی اظهار کرد: البته منظور از استحکام خانواده این نیست که خانواده را در هر شرایطی و به هر بهایی پا برجا نگه داریم؛ چراکه گاهی اوقات شرایط طوری است که آفات بقای خانواده از فنای آن بیشتر است؛ بلکه در اینجا منظور از تحکیم خانواده آن است که ابتدا خانواده براساس معیارهای اسلامی و منطقی بنا نهاده شود و آنگاه در ادامه زندگی هر یک از زوجین آموزهها و رهنمودهای دین را سرلوحه زندگی خویش قرار دهند و با کمک آن زندگی شیرینی داشته و از تندباد زمانه محکم و پا برجا بمانند و به فرموده قرآن به انس و آرامش که هدف واقعی ازدواج است نائل آیند.
میرزایی با اشاره به اینکه این پایاننامه از یک مقدمه و شش فصل تشکیل شده که هر فصل، دارای چند گفتار است؛ گفت: فصل اول شامل کلیات پایاننامه بوده که با سه گفتار همراه است و موضوعاتی همچون مفهوم خانواده، جایگاه و اهمیت خانواده، اهداف ازدواج و تشکیل خانواده و انواع خانواده را شامل میشود.
وی ادامه داد: فصل دوم پایاننامه به بررسی عوامل ایجاد استحکام خانواده پرداخته است؛ چراکه به نظر من استحکام خانواده منوط به دو مرحله قبل از ازدواج و انتخاب همسر و مرحله بعد از ازدواج و شیوه همسرداری است.
سکینه میرزایی افزود: این فصل با دو گفتار به این دو مرحله اشاره کرده و عوامل قبل از ازدواج را رسیدن به بلوغ پنجگانه (جسمی، عقلی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی) و معیارهای انتخاب همسر(ایمان و باورهای صحیح، حسن خلق، تقوا و...) میداند.
برچیده شدن اختلافات خانواده با حس مسئولیتپذیری
وی با اشاره به اینکه مسئولیتپذیری از مهمترین شرایط سعادت خانواده است؛ چراکه بر همه جنبههای زندگی تأثیر میگذارد، بیان کرد: انجام وظیفه خانوادگی هر یک از همسران باعث احساس اطمینان و آرامش در آنها میشود و هر یک از زوجین را به زندگی مشترک امیدوار میکند و ریشه هرگونه اختلاف و نزاع در خانواده برچیده میشود.
میرزایی با بیان اینکه ابتدا باید زن و شوهر با وظایف خود آشنا شوند و سپس با انجام صحیح و دقیق آنها، خود و دیگر اعضای خانواده را به خوشبختی برسانند، گفت: در فصل دوم وظایف مشترک و اختصاصی زن و مرد شرح داده شده و در آخر فصل به عوامل بیرونی استحکام خانواده در سه محدوده فرهنگ و محیط اجتماعی، اقتصاد جامعه و خانواده و خانوادههای ماقبل پرداخته شده است.
تحقق زندگی سالم در پرتو آموزههای دینی
وی گفت: فصل سوم این پژوهش به مهارتهای زندگی در پرتو آموزههای دینی پرداخته است که در قسمتی از مقدمه این فصل آمده است «طراوت و شیرینی زندگی، نتیجه مهارت زن و شوهر در رعایت حقوق یکدیگر است. این مهارتها اگرچه به ظاهر ساده به نظر میرسند؛ اما از آنجایی که باعث ایجاد الفت و محبت بین زوجین میشود، اهمیت و توجه به آنها باعث میشود خانواده اگر استحکام دارد مستحکمتر شده و اگر متزلزل است، مستحکم شود».
سکینه میرزایی بیان کرد: در سامان یافتن مسئله حقوق و وظایف در خانواده سه مرحله شناخت، عمل و مراعات دو جانبه وجود دارد و اگر این سه، با هم در رفتار و معاشرت خانوادگی وجود داشته باشد کار به مشاجره، دعوا و دلسردی کشیده نمیشود.
وی افزود: محور اصلی این بخش از رساله براساس آیه «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ: و با آنها بشایستگى رفتار کنید»(نساء/19)، است و تمام مباحث آن بهعنوان مصادیق حسن معاشرت شمرده میشود که رعایت آن بهعنوان یک وظیفه به عهده هر یک از زوجین است.
زندگی هم هنر است، هم مهارت
میرزایی با اشاره به علت نامگذاری فصل سوم پایاننامه با عنوان «مهارتهای زندگی در پرتو آموزههای دینی»، عنوان کرد: زندگی را میتوان هم هنر و هم مهارت نامید و زندگی درست که هم موجب خشنودی خدا و هم رضایت اعضای خانواده میشود تنها در پرتو آموزههای دینی امکانپذیر است.
وی اظهار کرد: فصل چهارم با عنوان «آموزههای دینی و روابط خانواده» در دو گفتار به تأثیر باورهای دینی شامل اعتقاد به خدا، اعتقاد به رسالت و امامت و اعتقاد به معاد در روابط خانواده و نقش آموزههای دینی در پیشگیری از تزلزل خانواده شامل رغبت دو جانبه، اختیار و رضایت کامل، ارزشهای ثابت؛ پایه انتخاب، ساماندهی حقوق و تکالیف، ضرورت اصل حجاب، تعیین مجازات و اجرای حدود و تقوا و تأثیر آن در استحکام خانواده میپردازد.
سکینه میرزایی بیان کرد: فصل پنجم به آسیبشناسی خانواده اختصاص دارد. هدف این بخش از پایان1نامه آن است که آن دسته از عوامل تخریب روابط خانواده را که در جامعه افغانستان بیشتر رایج است، مورد شناسایی و علتیابی قرار دهد.
ازدواج اجباری از معضلات جامعه افغانستان
وی گفت: طبق آمارهای رسمی حداقل 57% ازدواج اجباری، به اشکال مختلف در جامعه سنتی ما که در حال گذر از سنت به تجدد است صورت میگیرد از جمله ازدواج دختر جوان یا حتی نوجوان با مردی سالخورده که در برخی مناطق امری طبیعی تلقی میشود و یا مردان پولدار و صاحب قدرت که به راحتی این اجازه را به خود میدهند همسری جوان یا نوجوان اختیار کنند حتی اگر دختر قلبا راضی به این وصلت نباشد.
میرزایی ادامه داد: از دیگر شیوههای ازدواج اجباری که کم و بیش رایج است به نام کردن دختر و پسر در خردسالی و حتی نوزادی توسط بزرگان که عموما بین فامیل بهویژه دخترعمو و پسرعمو انجام میشود و هر دو محکوم هستند آن را بپذیرند و یا ازدواج برادرشوهر با همسر برادر متوفی است؛ چراکه فرهنگ افغانستان ازدواج عروس خانواده را با فرد دیگری پس از مرگ شوهر برنمیتابد.
وی گفت: همچنین یکی دیگر از سنتهای هولناک در برخی مناطق، آن است که در صورت درگیری و قتل بین دو خانواده یا طایفه برای پایان دادن به این قضیه دختری را از خانواده یا طایفه قاتل به پسری از خانواده مقتول میدهند و به نوعی دختر خونبهای مقتول بهشمار میرود. ازدواج کودکان نیز یکی دیگر از آفات جامعه افغانستان محسوب میشود؛ در حالی که قانون اساسی این کشور سن قانونی ازدواج را 18 سال تعیین کرده است.
سکینه میرزایی اظهار کرد: علت ازدواجهای اجباری و زودهنگام دختران و دیدگاههای غلط در این زمینه برگرفته از رسومات و تعصبات به جا مانده از گذشتگان است که همین ازدواجهای زودهنگام مشکلات و آثار منفی زیادی به دنبال دارد. این پدیده باعث شده است بسیاری از زنان و دختران بهدلیل تن ندادن به این نوع ازدواجها و یا خشونت همسر اقدام به خودسوزی، خودکشی و فرار از منزل کنند.
وی بیان کرد: تولد دختر، بد زبانی، جلوههای بد زبانی (تحقیر و شماتت، دشنام و ناسزاگویی، استهزاء و مسخره کردن، سرزنش و سرکوفت، جدال و مراء)، خشونت جسمی همسر، بررسی آیه 34 سوره نساء «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا: مردان سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج مىکنند پس زنان درستکار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ کرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مىکنند و زنانى را که از نافرمانى آنان بیم دارید [نخست] پندشان دهید و [بعد] در خوابگاهها از ایشان دورى کنید و [اگر تاثیر نکرد] آنان را ترک کنید پس اگر شما را اطاعت کردند [دیگر] بر آنها هیچ راهى [براى سرزنش] مجویید که خدا والاى بزرگ است» از دیگر موضوعات فصل پنجم است.
میرزایی گفت: فصل ششم این پایاننامه تحت عنوان «خانوادههای نمونه در قرآن» به بررسی خانوادههای ذکرشده در قرآن نظیر خانواده حضرت ابراهیم، حضرت آل عمران، حضرت موسی، حضرت نوح و حضرت لوط(علیهم السلام) و همچنین خانواده ابولهب پرداخته است.
سکینه میرزایی، دانشآموخته کارشناسی ارشد علوم و حدیث از دانشکده اصول دین قم، پایاننامه خود با عنوان «نقش آموزههای دینی در استحکام خانواده» را با همکاری ناصر رفیعی محمدی بهعنوان استاد راهنما و محمد ابراهیمی راد بهعنوان استاد مشاور به رشته نگارش درآورد و در پاییز 87 از آن دفاع کرد.
مقالههای «نقد و بررسی معاهده کنوانسیون بینالمللی منع تبعیض و خشونت علیه زنان» حائز رتبه تقدیر در جشنواره شیخ طوسی، «کرامت انسان در قرآن» و «نقش تربیتی پند و موعظه از دیدگاه آیات و روایات» از دیگر آثار پژوهشی سکینه میرزایی است.