کد خبر: 3357374
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۱

فاجعه‌ای در پایان‌بندی سریال «تنهایی لیلا»

گروه هنر: «تنهایی لیلا» عنوان سریالی است که در قسمت پایانی هر آنچه که رشته بود، پنبه کرد.

«تنهایی لیلا» سریالی بود که قسمت آخر آن 10 شهریورماه از شبکه 3 سیما پخش شد. این کار توانسته بود تا نیمه راه قصه خوبی را روایت کند، اما این کار هم همانند اکثر تولیدات تلویزیونی وقتی به پایان راه نزدیک شد به شدت آسیب‌پذیر و شعاری شد. در این میان، قسمت آخر این سریال را باید فاجعه‌ای توصیف کرد که به هیچ وجه نمی‌توان توجیهی برای آن در نظر گرفت. به خصوص این‌که کارگردانی پشت دوربین آن قرار گرفته که کاری همانند «صاحبدلان» را در پرونده کاری خود دارد.

سیاست‌های سیما، کیفیت‌های تولیدات تلویزیونی کاهش داده است

البته این مطلب قابل درک است که سیاست‌هایی در سیما وجود دارد که کارگردان را موظف می‌کند با سبک و سیاق خاصی کاری را پایان دهند، اما می‌شود سفارش را هم به شکلی آبرومند انجام داد، نه اینکه به این نحو بخواهد کل داشته‌های سریال را از بین برد. درباره قسمت پایانی این کار به هیچ وجه نمی توان حرفی زد، چون از نگاه نگارنده هیچ منطقی پشت آن وجود ندارد، برای همین اگر کمی ریز بین باشیم می بینیم که این شتاب زدگی باعث شده تا قسمت پایانی هر آنچه که کار تا به آن روز رشته، پنبه کند. برای نمونه به چند بخش اشاره می کنیم.

در قسمت پایانی پدر لیلا که نقشش را رضا رویگری بازی می‌کند به کشور باز می‌گردد. پدری که در ظاهر انسانی که بسیار دوست داشتنی است و این ویژگی با آنچه که تا به آن روز لیلا از پدرش ترسیم کرده، تفاوت آشکار دارد. آنچه که ما از پدر لیلا دیدیم انسانی محترم و مهربان بود در حالیکه تا به آن روز تصویری  مغایر با آنچه که در ذهن دیدیم در ذهن داشتیم. نکته دیگر این‌که نشان داده شد که پدر لیلا فردی علیل است که قادر به راه رفتن و فعالیت نیست، پس چگونه فردی که ادعای مسلمانی دارد، پدر بیمار خود را تنها آن سوی دنیا رها می‌کند. این رویکرد در شرایطی است که در دین مبین اسلام بارها به رعایت حق و احترام والدین توصیه شده است.

موضوع دیگری که درباره این قسمت می‌توان گفت، نحوه رسوا شدن نقش‌های منفی است. در این سریال طی 20 قسمت ما می‌بینیم که کاراکترهای منفی با هوش بالا دائم در حال دسیسه‌چینی هستند، اما تنها در دو قسمت هر آنچه رشته‌اند‌، پنبه می‌شود، همچنین در این کار نشان داده می‌شود که پلیس خود به تنهایی قادر به گره گشایی نیست، بلکه منتظرند تا کسی اعتراف کنند تا آنها به سراغ مجرمان روند.

مطلب دیگر به سکانسی بر می‌گردد که همه شخصیت‌های سریال در حیاط مدرسه‌ای نشسته‌اند و به قرائت قرآن محمد پسر لیلا گوش می‌دهند. در این سکانس همه لبخندی بر لب دارند. کمدی بودن این بخش زمانی شدت می‌یابد که بهروز شعیبی که دیگر یک روح است، به این مجلس وارد می‌شود و در کنار روحی دیگر (مادر بزرگ لیلا) نشسته و با لبخند فرزند خود را می‌نگرد. در ضمن بازی بروز ارجمند در قسمت پایانی بر خلاف اکثر قسمت‌های سریال بسیار آزار دهنده و رو است، البته این امر نیز به هیچ وجه به توانایی این بازیگر خوب بر نمی گردد، بلکه نشئت گرفته از ضعف فیلمنامه است.

در انتهای این یاداشت باید گفت که سریال‌های معدودی همانند «صاحبدلان»، «اغما» و «شب دهم» هم در سیما تولید شده‌اند که خوب بودن خود را تا قسمت پایانی ادامه داده‌اند، اما متاسفانه اکثر کارها همانند «تنهایی لیلا» پایانی فاجعه‌بار دارند. این افسوس زمانی بیشتر می‌شود که بدانیم این کار تا قسمت 20 راه خود را خوب ادامه می‌داد، اما این سرازیری پایانی آنها را از کیفیت، بسیار دور کرد.

محمد
|
-
|
۱۳۹۴/۰۶/۱۴ - ۱۳:۰۹
0
0
سلام این تنها سریالی است که موضوع حفظ قرآن را برجسته نبود اینگونه جو سازی زیبنده نیست
captcha