به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، «مخزن الاشرار» ۴۰ قطعه شعر و رباعی طنز است که به طور عمده حول و حوش موضوعات اجتماعی شکل گرفته و به عبارت دیگر ویژگی این اشعار سوژه محور بودن آنهاست؛ البته برخی از این شعرها، رویکرد آئینی دارند.
تعدادی از اشعار این کتاب نقیضههایی هستند که به روی اشعار شاعران مطرح ایران نوشته شده است. به عنوان نمونه در جواب «خلقت من در جهان یک وصله ناجور بود/ من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود» میرزاده عشقی؛ عباس احمدی، سراینده این اشعار بر اساس شعر عشقی گفته است: «وصلت ما از ازل یک وصلت ناجور بود/ من که خود راضی به این وصلت نبودم زور بود/ درس و دانشگاه بالکل بیبخارم کرده بود/ بس که بودم سربزیر و در غذا کافور بود/ بر تن من رخت دامادی پدر با زور کرد/ گفت باید زن بگیری تو و این دستور بود/ چند باری خواستگاری رفته بودم بد نبود/ میوه میخوردیم و کلا سور وساتم جور بود...»
وی حتی نقیضههایی به اقتضای زمان به اشعار بزرگان فارسی نوشته است. مولانا قرنها پیش گفته که؛ «بیهمگان به سر شود بیتو به سر نمیشود/ داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود و امروز عباس احمدی در قالب طنز میسراید: «با همگان به سر شود، با تو به سر نمیشود/ باعث دردسر شود با تو به سر نمیشود/ آفت باغ من تویی درد چماق من تویی/ موی دماغ من تویی، با تو به سر نمیشود/ هان تا مبین که سادهام رشوه زیاد دادهام/ سرور و آقزادهام، با تو به سر نمیشود/ بی تو جزایری شوم، تاجر ماهری شوم/ مومن ظاهری شوم، با تو به سر نمیشود/ پارتی و نفت و چاه پر، قاضی دادگاه پر/ از سرتان کلاه پر، با تو به سر نمیشود/ گاه هوای ری کنم گه هوس دبی کنم/ خدمت خلق کی کنم، با تو به سر نمیشود/ با تو نه پرخوری خوش است ،با تو نه کرکری خوش است/ با تو همینطوری خوش است، با تو به سر نمیشود/ معترض رانت مشو مانع پورسانت مشو/ فلسفه کانت مشو، با تو به سر نمیشود/ دست گرفتهای قلم تا بکنی مرا عدم/ پی تو را کنم قلم، با تو به سر نمیشود»؛ در این اشعار اگر چه مضمون اجتماعی دارد، ولی به موضوعاتی اشاره کرده است که در دین ما مورد مذمت قرار گرفتهاند که از آن جمله میتوان به رشوه و رانت و ... اشاره کرد.
همچنین احمدی در جواب «نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی/ که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی» از حافظ، گفته است: « نوبهار است در آن کوش که شاغل باشی/ نه که لیسانس بگیری و همش ول باشی/ من نگویم که کنون با که بگرد و چه بکش/ پسرم از تو بعید است که عاقل باشی/ اغنیا اصل کباب و فقرا بوی کباب/ صرفه آن است که در فکر فلافل باشی/ چون نبوده پدرت شخص شخیصی بالتبع/ قسمت این است که در رتبه نازل باشی/ طرح امنیت نگذاشت شوی سرگرم و/ لااقل قاطی اوباش و اراذل باشی/ کاش میشد بروی بار دگر سربازی/ توی خدمت عقب کسب فضائل باشی/ چند سالی تو بگردی پی باباننهات/ گاه چون هاچ و حنا، گاه خود نل باشی/ نشنوم اینکه پی جنس مخالف رفتی/ یا که بر جنس موافق متمایل باشی/آن قدر عشوه بریزی و بمالی تا که/ همهجا تابلو و نقل محافل باشی/ بنشین بر لب جو، منتظر رایانه/ بلکه با طرح تحول متحول باشی/ روزگاران غریبی است همه گرگ شدند/ نکند تکه جا مانده پازل باشی».
برخی از اشعار این کتاب بیش از این توسط احمدی در فضای مجازی و یا جشنوارههای طنز مطرح شده و بازخورد آن نیز توسط وی کسب شده است.
به گفته احمدی، برخی معتقد هستند که کار طنز بیشتر از جوشش باید حاصل کوشش باشد. بر این اساس در شعر طنز جوشش همان یافتن سوژه است و باقی موضوعات کوششی است که شاعر انجام میدهد تا یک شعر طنز را در قالب سوژههایی که کوششی یافته به روی کاغذ بیاورد. بر همین باور برخی معتقد هستند به جای شعر طنز باید گفت: طنز منظوم که اشاره به همین مسئله دارد.
کتاب «مخزن الاشرار» در 98 صفحه و به بهای 60 هزار ریال اخیراً توسط انتشارات سوره مهر در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.