به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشست «تأملی بر ادبیات داستانی سده پیش از انقلاب اسلامی» عصر امروز، شنبه 28 شهریورماه با حضور شهریار زرشناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و نقد و بررسی مهدی حجوانی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و محمود بشیری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) در سالن جلسات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
محمدرضا سنگری، مدیر گروه ادبیات و اندیشه پژوهشگاه در ابتدای این نشست گفت: سنت در بررسیها این است که همسایه یک رخداد را میبینند تا بتوانند موضوع را تحلیل کنند؛ از این رو کرانههای آن را مشخص میکنند و ما نیز در حوزه انقلاب اسلامی نیازمند بررسی همه ساحتهای آن هستیم.
زرشناس در شروع بحث خود گفت: وقتی از ادبیات سده پیش از انقلاب اسلامی سخن میگوییم، منظور ادبیاتی است که همزمان با شبه مدرنیته به وجود آمده و در مسیری که آغاز میشود با آثاری مثل تاریخ سیستان، عجایب خلقه، تاریخ بلعمی و ... شروع میشود و روندی که در آثار منثور وجود دارد تا نزدیکی دوره مشروطه استمرار یافته و این استمرار با فراز و فرودهایی همراه بوده است.
وی با بیان اینکه اوج نثر را آثار سعدی دانست و ادامه داد: در سال 1270 هجری قمری حدود 50 سال قبل از مشروطه را میخواهیم بررسی کنیم که با اثر آخوندزاده که به فارسی هم نوشته نشده آغاز میشود و یا در قالب سیاحتنامه ابراهیمبیگ، خلسه محمدحسن اعتماد السلطنه و .. . که صورت تازهای از ادبیات منثور به وجود میآید که الگوی خود را میخواهند از رمان و داستان کوتاه غربی بگیرند.
زرشناس ادامه داد: ادبیات شبه مدرن ایران که صورت نطفه آن در سال 1270 قمری بسته شده و اوج آن در زمان رمان «شمس و طغری» است و در سال 1284 هجری شمسی نوشته شده که درست در آستانه مشروطه است.
وی تصریح کرد: ادبیات در هر دوره تاریخی بازتابی از عالم تاریخی است که در آن وجود دارد و آنچه ما آن را ادبیات شبه مدرن مینامیم، بازتابی از عالم غربزدگی شبه مدرن است که حضور پررنگ و تعیینکنندهای نیز دارد.
این مدرس دانشگاه در ادامه گفت: وقتی عالم غربزدگی در عالم تاریخی ما ظهور مییابد، رسالهها، شعرها و ... به وجود میآید و این ظهورات در نثر نیز وجود دارد از جمله در کتابهایی چون مسالک المحسنین و سیاحتنامه ابراهیمبیگ. و شاید بتوان سیاحتنامه را اولین رمان در این حوزه دانست.
وی با مقایسه ادبیات کلاسیک و شبه مدرن بیان کرد: اگر ادبیات کلاسیک در حوزه شعر و نثر جریانی حکمی، عرفانی، دینی و مؤید آموزههای اخلاقی بود، سنت نمیتواند در جریان غربزدگی که برعکس آن است در آن اثرگذار باشد؛ چرا که این گونه نبوده و روح حاکم بر این ادبیات به ویژه از دوره «شمس و طغری» به بعد روح کاملاً سکولاریسمی دارد.
زرشناس ادامه داد: مدرنیته نفس مدبری است که عالم غرب را راه برد و تا اوایل قرن 20 پیش رفت؛ در حالی که شبه مدرنیته ظهور ناقص از مدرنیته است که به لحاظ سطحی بودن آن بحرانهایی دارد و فضایی را ایجاد میکند که مانند مدرنیته نیست و در حوزه ادبیات نیز میتوان آن را در «بوف کور» دید که این امر سبب میشود رمان ما از رمان غرب متمایز باشد.
وی در ادامه ویژگیهای ادبیات غربزده که ادبیات پیش از انقلاب اسلامی است را مورد اشاره قرار داد و عنوان کرد: این ادبیات محاکات عالم شبه مدرن است و این را میتوان به وضوح در آثارادبی چون «بوف کور» و «چوبک» دید؛ ویژگی دیگر این است که این نوع ادبیات، ادبیات بحران، اضطراب، یأسانگاری و سیاهبینی است و میتوان گفت؛ این ادبیات شبه مدرن سکولاریست است و دعوت به آموزههای دینی نمیکند.
زرشناس به ویژگیهای دیگر ادبیات غربزده اشاره و اظهار کرد: وجه گریز از اخلاق از ویژگیهای دیگر این نوع ادبیات است که میتوان آن را در نوشتههای چوبک و نوشته احمد محمود دید و گاهی این ادبیات، اخلاق سکولار را رواج میدهد و تعلق آن به ادبیات غربزده شبه مدرن است، همچنین ادبیات مبارزه و مجاهده و استکبارستیزی و آرمانگرایی نیست و برعکس ادبیاتی است که ما را اسیر انفعال میکند و مخاطب را در حد یک ناظر منفعل مینشاند و به حرکت دعوت نمیکند.
وی در ادامه یادآور شد: نمیتوان یک نویسنده را از تعهد فارغ دانست، وقتی استکبار جهانی با امواج آرمانگرایی مواجه شد، تلاش کرد، آرمانگرایی را بکوبد و آن را تعصبگرا و خشک بداند؛ از این رو باید گفت ادبیات نمیتواند به دور از تعهد باشد و زندگی بشر نیز این گونه است.
در ادامه این بحث بشیری که به عنوان منتقد در این نشست حضور داشت، گفت: آثاری در این دوره(سده پیش از انقلاب) هستند که مانند «قصه پرغصه» تأثیرگذار بودند و بسیاری از نویسندگان نیز از آن الهام گرفته و یا اثر پذیرفتهاند. به عنوان مثال سیمین بهبهانی شعری با عنوان «فعل مجهول» دارد که از چنین آثاری اثرپذیری داشته است.
وی افزود: در داستاننویسی میتوان دو جریان را تفکیک کرد؛ یکی ادبیات وهمی بیخیال نسبت به مسائل ملی کشور که صادق هدایت را میتوان در این جنبه در نظر گرفت که معنا باخته بود نه معناگرا. دیگری نیز عملگراست که جمالزاده از این دسته به شمار میرود.
زرشناس در پاسخ به این نقد که برخی آثار در نظر گرفته نشده و یا نسبت به نیت و انگیزه نویسندگان آثار بیتوجهی شده است، بیان کرد: بحث من در این نشست از سنخ فلسفی است و از انگیزه افراد سخن نمیگویم و بحثم چیستیشناسانه است و ورودم نیز فلسفی است و ماهیت یک پدیده به نام عالم غربزدگی شبه مدرن را مورد بررسی قرار دادم و «شمس و طغری» از این حیث عنوان شد که نزدیکترین اثر به شکل رمان است و میتوان آن را نخستین رمان دانست.
وی تصریح کرد: انقلاب اسلامی در ستیز با غربزدگی شبه مدرن ظهور یافته است و کشمکشهایی که در حال حاضر در حوزههای گوناگون میبینیم به دلیل همین اثرات غربزدگی شبه مدرن است.
مهدی حجوانی، دیگر منتقد این نشست درباره دلیل آغاز این سده و مقدس دانستن آن، این موضوع را محل بحث دانست و بیان کرد: چرا شبه مدرنیته را میتوان مقدس دانست و شبه مدرنیته را بیدین و بیاخلاق فرض کرد؟ از سوی دیگر همه نویسندهها و کتابها را نمیتوان به یک گونه دید و ادبیات پیش از مشروطه را نیز نباید مقدس دانست.
وی افزود: سوگ بر آرمان گاهی نوعی آرمانگرایی است و از سوی دیگر در گفتههای زرشناس نوعی تناقض وجود دارد که گفته شد، ادبیات نمیتواند بدون آرمان و تعهد باشد؛ همچنین معتقدم که ورود رمان فقط نمیتواند توسط استعمار باشد.
زرشناس در پاسخ به این انتقادها گفت: تعهد در ادبیات مدرن وجود دارد و به نظرم تعهد اقتضای هر آدمی است و اگر بخواهیم در مورد ظهور ادبیات غیرمتعد در اندیشه غربی سخن بگوییم این ادبیات در اواخر قرن نوزدهم در دوران اوج رئالیستها و ناتورالیستها و حتی قبل از آن در ادبیاتی که نئوکلاسیک نامیده میشود و در قرن هفدهم نماینده آن بودند، ظهور یافته است.
وی ادامه داد: تعهد همواره در نویسندگان وجود داشته است؛ حتی اگر خودشان تمایلی به آن نداشته باشند، اما باز هم تعهد در آثارشان ظهور مییابد.