به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، خنده در دید روانشناسی، نشانهای برای برقرار کردن رابطهای مثبت با دیگران است، خنده میتواند دارای گیرایش باشد و خنده یک نفر باعث پیدایش خنده در دیگران شود. این میتواند دلیل محبوبیت استفاده از صدای خنده در نمایشهای کمدی را توضیح دهد. محققان میگویند افراد خندان به دلیل ترشح نوعی ماده شیمیایی در حال خنده، کسانی هستند که درد کمتری احساس میکنند.
خنده، سرّ الهی
در تفسیر فی ظلالالقرآن آمده که خنده اسراری از اسرار تکوینی خداوند است که ما چگونگی آنها را نمیدانیم. همچنین عواملی که ایجاد خنده و گریه در انسان میکند در شعور او ثبت نمیشود، زیرا عواملی که امروز باعث خنده ما میشود، شاید فردا باعث گریه ما شود و این دو حالت در ذات انسان است و کاملاً غیرقابل شناخت هستند. (سید قطب، فیظلال القرآن، دار احیاء الکتب العربیه، الطبعه الاولی)
انواع خنده؛ خنده از روی تعجب
خداوند در سوره نمل، آیه 19 میفرماید: «فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ؛ سلیمان از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتی که به من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای سپاس بگزارم و به کار شایستهای که آن را میپسندی بپردازم، مرا به رحمت خویش در میان بندگان شایستهات داخل کن».
در بیشتر تفاسیر خنده حضرت سلیمان را نتیجه تعجب دانستهاند، از آن جهت که مورچهای یاران خود را از لشکر عظیم ایشان برحذر میدارد و این آیندهنگری و مصلحتاندیشی مورچه باعث تعجب و خندان شدن حضرت سلیمان شده است.
خداوند در سوره هود، آیه 71 نیز میفرماید: «وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ؛ و زن او (حضرت ابراهیم (ع)) ایستاده بود خندید. پس وی را به اسحاق و از پی اسحاق به یعقوب مژده دادیم»؛ در رابطه با خنده همسر حضرت ابراهیم(ع)، ساره و علت آن، نظرات متفاوتی وجود دارد، اما در بیشتر تفاسیر از جمله مجمعالبیان، این تفسیر را به دلایل مختلف ناشی از تعجب دانستهاند.
خنده تمسخرآمیز
1. خداوند در سوره زخرف آیه 47 میفرماید: « فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآیاتِنا و إِذا هُمْ مِنْها یَضْحَکُونَ ؛ پس چون آیات ما را برای آنان آورد، ناگهان ایشان بر آنها خنده زدند»
این آیه به خنده قوم حضرت موسی اشاره دارد.زمانی که آن حضرت معجزات الهی را به آنها عرضه داشتند،آنان بدون تأمل در آن آیات ایشان را مسخره کردند.
2. خداوند در سوره نجم آیه 59 و60 میفرماید: « أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ؛ آیا از این سخن عجب دارید و میخندید و نمیگریید»؛ بعضی گفتهاند، یعنی ای مشرکان! آیا از این قرآن و نازل شدن آن از جانب خداوند بر حضرت محمد(ص) و معجزه بودن آن در شگفت نمیشوید و از روی استهزاء میخندید؛ جمله «لاتبکون» به این معنا به کار رفته که چرا بخاطر وعدههای عذاب قرآن بر خود نمیگریید.
خندههای شادی در روز رستاخیز
خداوند در سوره عبس آیه 38 و 39 میفرماید: « وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ .ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ ؛چهرههایی در آن روز گشاده و نورانی است خندان و مسرور است»؛ منظور از این آیه خندیدن در روز قیامت، بخاطر اعمال نیک است. گاهی خندههای ما ساختگی است و در حقیقت از درون و به طور طبیعی نیست و هیچ علامت درونی هم ندارد، از این نوع خندهها میتوان به نیشخند زدن، خنده استهزا آمیز عصبی، خندیدن به دیگران نه با دیگران و خندیدن به چیزهایی که خنده دار نیست، اشاره کرد.
این نوع خندهها هیچ هیجان مثبتی به همراه ندارد، حتی اگر خیلی هم بزرگ باشند. در واقع در این خندهها ماهیچههای اطراف دهان در اطراف چشمها بیحرکت هستند و فقط زمانی که هیجان واقعی و اصیل باشد این ماهیچهها فعال میگردند اما در لبخندهای واقعی و احساس شده که نتیجه فعالیتهای خود به خود دو ماهیچه اصلی است که یکی از آن ماهیچهها، ماهیچههای اصلی قدامی است، این ماهیچه گوشههای لب را به طرف بالا و به سمت گونه میکشد.
ماهیچههای دیگری که در لبخندهای اصیل معمولاً فعال میگردند، عضله اطراف دهان است که گونه را بالا میبرد و پوست را از کاسه چشم به طرف داخل جمع میکند؛ این اثر و فعالیت ماهیچهها در هنگام خنده اصیل در تمام انواع آن از لبخند کمرنگ گرفته تا خنده با صدا و قهقهه غیر قابل کنترل وجود دارد و به یک میزان است؛ همچنین باید دانست که خنده احساس شده طبیعی مدت زمان مشخصی دارد و به ندرت بیش از چهار ثانیه دوام دارد. (هاجکینسون،لبخند درمانی،مترجم:زهرا ادهمی،ص 37 ـ 38) در نتیجه نمیتوان خندههای طولانی و با صدای بلند را دارای اثر بیشتری از لبخندهای کوتاه و بدون صدا دانست.
در رابطه با اثرات مثبت خنده باید گفت: خنده موجب رسیدن اکسیژن بیشتر به ششها و عمیقتر شدن تنفس میشود و موجب تحریک بیشتر و بهبود جریان خون میگردد. در همین رابطه، رابرت زایانک چنین نتیجهگیری میکند که باید به تمام بیماران روانی و بیمارانی که از ناراحتی جسمانی شکایت دارند، آموخت که به عنوان بخش خاصی از درمانشان لبخند بزنند و اینبوم نیز میگوید: وقتی افراد به عمد لبخند میزنند، معمولاً احساس شادی بیشتری هم میکنند و همانطور که میدانیم خنده یک درجه از لبخند بالاتر است و تمام اثرات مثبت خنده در لبخند نیز وجود دارد، حتی اثبات شده که یک خنده لطیف و با صدای پایین، جذابترین خندهها است و به مراتب نسبت به خنده با صدای بلند، خویشایندتر است.
از ویژگیهای اخلاقی ائمه(ع)، متبسم بودن آنها است که در روایات به آن اشاره شده و به عنوان یک خصلت پسندیده، مطرح گشته است؛ امام صادق(ع) فرمود: «ضحک المؤمن تبسم؛خنده مؤمن، لبخند است».(کلینی، کافی، ج 2،ص664)؛ خنده اختصاص به انسان دارد و در غیر انسان یافت نمیشود و باید همچنین اضافه کرد: تعجب از سببهای خنده است که در نهایت به خنده ختم میشود و آن به اراده خدا و انسان بستگی دارد؛ پس خندهای که به اراده از بنده صادر میشود، مانند سایر افعال انسان باید در جهت صلاح و نیکی لحاظ شود؛ در باب کلمه «خنده» در لغتنامه دهخدا آمده است؛ حالتی که انسان به واسطه شعف و خوشحالی و بشاشیت پیدا میکند و در آن لبها و دهان به حرکت در میآیند و این حالت با آواز مخصوصی همراه است.
انواع شادی
1- طبیعی و اکتسابی: انسان از آغاز پیدایش خود، به لذتها و شادیهایی میرسد و بتدریج شادیها و لذتهای گوناگون دیگری را تجربه میکند، بعضی از این شادیها خود بخود بهصورت طبیعی حاصل میشود ولی بعضی از شادیها را نیز انسان باید خود بهدست آورد و رایگان حاصل نمیشود.
2- شادی پایدار و گذرا: بعضی از شادیها از لحاظ زمانی گذرا هستند یعنی انسان را بهمدت کوتاهی شاد نگه میدارند و بعد از بین میروند مانند بیشتر شادیهایی که از طریق عوامل مادی بدست میآیند، گفتار حضرت علی(ع) که میفرمایند: «چه بسیار شادیهایی که فرد را به اندوه ابدی میکشاند» اشاره به چنین شادیهایی دارد؛ اما بعضی از شادیها پایدار هستند و به راحتی از انسان جدا نمیشود، فردی که همراه با ایمان و رضایت است و در مشکلات به فکر راه حل آنهاست، این فرد با شادی پایداری همراه است که از بین رفتن شادی او فقط بستگی به تغییر نگرش او دارد.
با نگاهی به دستورات دینی، میبینیم که میکوشند انسان به شادیهای پایداری برسد البته اسلام مخالف شادیهای کوچک نیست ولی هدف اصلی اسلام پایدار کردن شادیهای انسان است؛ لذا در دستورات اسلامی میبینیم که توجه به ناپایداری بعضی از شادیها میدهد و میفرماید: « بِقَدرِ السرور یکون التنغیصُ »؛ یعنی به اندازه شادمانی آکنده شدن از غم و اندوه است. «اوقاتِ السُرور خُلسه» زمانهای شادی ربودنی است و از طرف دیگر شادمانی مؤمن را در طاعت الهی معرفی میکند و عید را آن روزی میداند که شخص گناهی مرتکب نشده باشد.
شادی مثبت و منفی
شادیهایی که در قسم قبلی شمردیم ممکن است مثبت یا منفی باشد و این بستگی به عوامل شادی، انگیزههای شادی، جلوههای شادی و ... دارد و هر کدام از اینها اگر در شروع رد شده باشد، شادی منفی میشود و گرنه شادی مثبت است. در آیات قرآن نیز ما این دو رویکرد را نسبت به شادی مشاهده میکنیم: آیاتی که شادی را نکوهش کرده و آیاتی که آنرا ستوده است.
در اینجا به خلاصهای از تقسیم آیههایی که درباره شادی است اشاره میشود: آیاتی که شادی را بیان میکند یا شادی را در آخرت مطرح میسازد مانند « وُجُوهٌ یَومَئِذٍ نّاضِرةٌ (القیامة / 22)؛ در آن روز صورتهایی شاداب و مسرورند» و « فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً ( نسان /11)؛ خداوند آنان را از شر آن روز نگه دارد و آنها را میپذیرد در حالیکه غرق شادی و سرورند» و یا به شادی در دنیا میپردازد.
این دسته از آیات نیز یا به اصل مفهوم شادی پرداخته است و یا جلوهای از شادی را مطرح میکند و آیاتی که به مفهوم شادی میپردازد، خود دو دستهاند: الف) آیاتی که شادی را میستاید، ب) آیاتی که آنرا نکوهش میکند؛ آیاتی که به جلوههای شادی میپردازد نیز دو دسته است: الف) جلوههای مثبت، ب) جلوههای منفی.
صدا و سیما باید دردی دوا کند
حجتالاسلام قرائتی (درهمایشهای صدا و سیما ۹۳) در مراسمی که با حضور معاون سیما، مدیران شبکهها و گروهها، دبیر شورای نگهبان و برنامهسازان و اهالی رسانه برگزار شد، گفت: شما باید برنامهای بسازید که دلهای مردم را به هم نزدیک کند، اگر درباره چیزی اعتقاد ندارید دربارهاش برنامه نسازید، آثاری که شما میسازید باید دردی دوا کند، وظیفه ما صرفا سرگرمی نیست، اگر فیلمی صرفا مردم را سرگرم کند اما چیزی به آنها اضافه نکند، خوب نیست.
فقط سرگرم نکنید باعث رشد مردم شوید
وی تصریح کرد: گاهی فیلمهایی میبینیم که مشکل ما نیست، در تلویزیون دیدم گاو صندوقی را در استخر آب انداخته بودند و میگفتند هر کس در این را باز کند جایزه میگیرد، من در تاریخ گاو صندوقی ندیده بودم که توی آب باشد، آخر این به چه دردی میخورد، قرار نیست فیلمهای ما مردم را سرگرم کند بلکه باید آنها را رشد بدهد، البته به افرادی که در صدا و سیما هستند بارها اینها را گفتهام اما کسی گوش نداده آنقدر باید این چوب را بزنیم که بشکند.
10 هزار خنده حلال
این استاد اخلاق بر لزوم هموار کردن راه ازدواج جوانان تأکید کرد و گفت: من در ۳۴ سال یک شب جمعه برنامهام را تعطیل نکردم، فکر نمیکنم در هیچ کجای دنیا برنامهای چنین رکوردی داشته باشد، مردم ما به خنده نیاز دارند، ما قرار نیست مدام به ترک و کاشانی و لر و عرب و عجم گیر بدهیم تا بخندیم، عوض اینکه به هم بخندیم، با هم بخندیم، من در برنامههای ۳۴ سالهام ۱۰ هزارخنده حلال دارم و آنها را سر و سامان دادهام، در این جلسه که کارشناسان حضور دارند چند مورد از این خندهها که همگی زیر یک دقیقه هستند ببینید و نظر بدهید، به عقل ناقص ما اینطور رسیده، میخواهم شوخی کنم اما نمیشود، بگذار شوخی کنم، شما هم ببینید به عقل ناقص شما چه میرسد!
خنده مسری است
برخی از محققین گفتهاند که خنده مسری است، همان طور که خمیازه یک نفر دیگران را به خمیاره کشیدن وا میدارد؛ البته ژلاتو لوژیستها یا خندهشناسان هنوز در این زمینه پژوهش علمی انجام ندادهاند اما شنیدنی است که مسریترین مورد خنده در سال ۱۹۶۲ در تانزانیا اتفاق افتاد و آن هنگامی بود که یک دسته دختر دانشآموز به خندهای طولانی در آمدند، خنده آنها به افراد دور و بر آنها سرایت کرد و خندههای که از اینجا شروع شده بود، ماهها ادامه یافت.
دکترمادان کاتاریا، پزشک هندی که بنیانگذار باشگاه خنده و روزخنده در جهان است، نخستین بار در سال ۱۹۵۵ پس از خواندن کتاب «کالبدشکافی یک بیماری» نوشته کارمن کازینس روزنامهنگارآمریکایی که به تأثیر خنده در درمان یک بیماری صعبالعلاج اشاره داشت، تصمیم به راهاندازی باشگاه خنده کرد. وی که در آن زمان سردبیر نشریه «مای داکتر» بود، سرانجام همراه چهار نفر دیگر در پارک عمومی شهر بمبئی نخستین جمع خندهدرمانی را تشکیل داد و شروع به خندیدن کرد.
باشگاه خندهدرمانی
شیوه او در ابتدا مورد تمسخر قرار گرفت اما پس از مدتی طرفداران زیادی پیدا کرد. ورود به باشگاهی که کاتاریا پیشنهاد آن را داده بود برای همه آزاد بود و هر کسی میتوانست اول صبح نزدیک ۲۰ دقیقه تمرین خنده کند. در ابتدا برای خندیدن یک نفر لطیفه یا داستانهای خندهدار تعریف میکرد اما پس از مدتی با حذف لطیفهگویی، خندیدن بدون محرک تمرین شد. امروزه در باشگاههای خندهدرمانی، افراد با پیوستن به گروههای بزرگ بیدلیل شروع به خندیدن میکنند. پیشروان این گروهها معتقدند خنده مسری است و اعضا ضمن برقرار کردن ارتباط چشمی یکدیگر را به نوعی وادار به خندیدن میکنند.
بعدها لارنس که جلسات خندهدرمانی را در تورنتو برگزار میکرد علاوه بر خندیدن، دست زدن را هم به منظور کمک به گردش خون در بدن به مراسم خندهدرمانی افزود. بهطور کلی مراسم خندیدن شامل انواع خندههایی است که حتما خواندن نام آنها خندهای هم بر لبان شما خواهد نشاند. از جمله در ابتدا اعضا به صورت هماهنگ هاها هوهو را با صدای بلند تکرار میکنند. سپس خنده از ته قلب، خنده سلام و احوالپرسی، خنده یک متری، خنده شیرقهوه، خنده شیر، خنده تدریجی و... را که از انواع مختلف خنده هستند تمرین میکنند.
دانشمندان معتقدند کودکان روزانه حداقل چهارصد بار میخندند اما در سنین بالاتر افراد گاهی به سختی یکبار در طول روز میخندند. چرا برای خندیدن، منتظر دلیل شویم؟ زندگی چنان که هست، دلیلی کافی برای خندیدن است، زندگی بسیار بیهوده و مسخره است و در عین حال بسیار زیبا و شگفتانگیز. زندگی ترکیبی از همه چیز است، طنز کیهانی خوبی است. توانایی خنداندن دیگران غالبا با کسب موقعیت و قدرت ارتباط دارد، به این معنی که اگر بتوانید دیگری را بخندانید، او را به تسلط خود در آوردهاید.
رابرت پروواین گفته است که زنها معمولا بیشتر از مردها میخندند، چون مردها هستند که بیشتر به گفتن چیزهای خندهانگیز تمایل دارند؛ به روزگار شیرین رفاقت سفره خنده بگسترید و نان شادمانی قسمت کنید، به شبنم این بهانههای کوچک است که در دل، سپیده میدمد و جان تازه میشود. (جبران خلیل جبران)
طاهره میرزایی