به گزارش کانون خبرنگارن نباء وابسته به خبرگزاری ایکنا، عبدالله بن حسین که به علی اصغر(ع) معروف است، فرزند حضرت سید الشهدا(ع) است و مادرش رُباب، دختر( اِمْرَءُ الْقَیْس) و خواهرش حضرت سکینه(س) است.(تاریخ طبری،جلد4،ص710)
حضرت عبداللّه بن حسین(ع) ملقب به علیاصغر(ع) که در زیارت ناحیه مقدسه و زیارت نامههای روز عاشورا از وی به نامهای باب الحوائج، طفل رضیع یاد شده است، در سال 16 هجری در مدینه متولد شد.
نام طفل شش ماهه در زیارت ناحیه مقدسه
زیارت ناحیه مقدسه که از زیارات معتبر و در عین حال از سوی امام زمان(عج) صادر شده است، در وصف این طفل شش ماهه شهید، آمده است: «السلام علی الرضیع الصغیر، سلام بر آن شر خوار کوچک» این جمله نشان از ارادت حضرت حجت(عج) نسبت به این طفل کوچک است.
علیاصغر(ع)؛ بزرگترین سند مظلومیت
حضرت علیاصغر(ع)؛ یعنی درخشانترین چهره کربلا، بزرگترین سند مظلومیت و درعین حال هیچ وزنه ای را تاریخ شهادت، به چنین سنگینی ندیده است.
علت نامیدن حضرت علیاصغر(ع) به بابالحوائج
علیاصغر(ع) را (باب الحوائج) میدانند، گر چه طفل رضیع طبق سلام حضرت حجت(عج) در زیارت ناحیه مقدسه و کودک کوچک است اما مقامش نزد خدا و حجت خدا در روی زمین بسیار والاست.
گریه حضرت علیاصغر(ع) جهت طلب آب و اعلام آمادگی جهت شهادت
هنگام سخنرانی امام حسین(ع) با مردم گریه طفل شش ماهه توجه حضرت(ع) را به خود جلب کرد، وقتی این صحنه را دید، متوجه شد که این طفل تشنه جرعهای آب است، پس حضرت علیاصغر(ع) را روی دست گرفت و صدا زد: «یا قوم ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل؛ اگر به من رحم نمیکنید به این کودک رحم کنید».
در بین فرمودههای سیدالشهدا(ع) مردی با تیر! آن طفل شش ماهه را خونآلود کرد! سیدالشهدا(ع) با دیدن این منظره خونهای گلوی حضرت علیاصغر(ع) به آسمان ریخت و طبق فرمود امام باقر(ع) قطرهای خون به زمین برنگشت! عرضه داشت؛ خدایا میان ما و این قوم که مارا دعوت کردند، تا کمک دهند ولی ما را کشتند داوری نما!
در این هنگام از آسمان ندا آمد؛ «دعه یا حسین! فان له مرضعا فی الجنه؛ ای حسین! طفل را رها کن که دربهشت برای وی دایهای آماده است.
شاید این طفل همان کودکی باشد که در روایت دیگری آمده است؛ سیدالشهدا(ع) به خواهرش امکلام! فرمود؛ خواهر تو را به فرزند خردسالم سفارش میکنم که شش ماهه است.
خواهرش ازحضرت خواست برای این کودک تشنه آب تهیه کند، حضرت طفل را گرفت و به سوی آن قوم روان شد و فرمود؛ مردم! برادر و فرزندان و باران مرا کشتید، جز این طفل نمانده است، «و هو یتلظی عطشا؛ او از تشنگی در حال جان دادن است، جرعهای آبش دهید، که ناگاه حرمله بن کاهل اسدی ملعون با تیری که در گلوی او نشست او را سربرید».(وسیله الدارین،ص284)
گویا در همین جا بود که سیدالشهدا(ع) عرضه داشت؛ «اللهم لایکون اهون علیک من فصیل؛ خدایا، طفل شیر خوار من، کمتر از بچه ناقه صالح نزد تو نباشد». (وسیلهالدارین، ص282)
شهادت حضرت علیاصغر(ع) سختترین مصبیت در نزد ائمه(ع)
شهادت علی اصغر(ع) از سختترین و جانگدازترین مصیبتها در نزد ائمه بوده است؛ «مـنهال بن عمرو کوفی» گوید: در مدینه خدمت امام سجاد(ع) رسیدم. امام پرسید: «حرمله چه شد؟» عرض کردم: موقعى که من از کوفه بیرون آمدم زنده بود. امام دستها را به طرف آسمان بلند کرد و سه بار دعا کرد: «اللّهمّ أذقـه حرَّ الحدید، اللّهمّ أذقه حرّ الحدید، اللّهمّ أذقه حرّ النّار؛ خدایا حرارت آهن را به او بچشان».(تاریخ طبری، جلد5، ص448)
این نمونهها، نشاندهنده آن است که این داغ چگونه بر دل اهلبیت(ع) مانده است؛ و این داغ بر دل ما نیز هست؛ و بر دل انسانیت نیز؛ تا زمانی که مهدی آلمحمد(عج) قیام کند و انتقام از ظالمان بستاند.
محمد ایمانیمهر