در آستانه 13 آبان بنر بزرگی تحت عنوان «داستان یک پرچم» در ضلع شمال غربی میدان ولیعصر(عج) نصب شده که در آن تصویر چند سرباز نشان داده میشود که بر پیکر کشته شدگان بسیاری، پرچم آمریکا را میافرازند. در این تصویر کشته شدگان بسیاری از ملتهای مختلف وجود دارد که از آن جمله میتوان به حاجیان حادثه منا، کودکان فلسطینی، قربانیان شیمیایی حلبچه و... اشاره کرد. به واسطه این بنر به نوعی این نکته مورد توجه قرار میگیرد که آنچه که در 100 سال اخیر به عنوان جنایت در جهان رخ داده به نوعی به سیاستهای آمریکا مربوط میشود.
این نقش در برخی مواقع شکلی مستقیم دارد که ویتنام، افغانستان و عراق نمونهای از این دست تهاجمات است و در برخی مواقع هم به شکلی غیر مستقیم این اتفاق رخ میدهد. این ادعا نیز تنها گفته کشور ما نیست، بلکه بسیاری از مردم دنیا به آن معترف هستند.
موسسه فرهنگی هنری اوج که خالق این بنر است چند سالی است که سعی دارد با زبان هنر و تصویر پیامهای خود را به مردم ابلاغ کند. برای مثال عکس اوباما و شمر در کنار هم یکی از این دست کارهاست که به زبان هنری سعی دارد مضامین انقلاب را بیان کند. این روش در جای خود بسیار پسندیده است، چون نشان میدهد برخی نهادها به اهمیت هنر در تبلیغ مضامین مورد نظر پی بردهاند، اما متاسفانه برخی مواقع شکل پرداختن به موضوعات مد نظر از کیفیت لازم بیبهره است.
نقدی که مد نظرم است هیچ ربطی به پیام تصویر ندارد، چون اکثر مردم ایران از جمله نگارنده با مضمون آن موافق هستند، اما شکل نشان دادن آن بسیار آزار دهنده است. بیاییم منصفانه و به دور از تعصب قضاوت کنیم، زیرا مردم بسیاری که در طول 24 ساعت از این میدان میگذرند با دیدن این تصاویر چه احساسی پیدا میکنند؟ آیا ما این اجازه را داریم که به بهانه نشان دادن یک پیام انقلابی با روح و روان مردم بازی کنیم؟
سوال دیگر من از مسئولان موسسه فرهنگی هنری اوج این است که ما میدانیم که مرکز شما دغدغه انقلاب و آرمانهایش را دارد، اما آنها فکر کردهاند کودکانی که هر روز این تصویر را میبینند چه تاثیراتی از آن میگیرند؟ آیا یک دختر یا پسر 5 و 6 ساله از پیام مد نظر تصویر چیزی درک میکند؟ مسلماً جواب خیر است و تنها چیزی که در ذهن وی باقی میماند تصویر جنازههای خونآلود است.
درباره این بنر به عقیده نگارنده کمی بد سلیقگی شده و از کارشناسان و روانشناسان آگاه نظرخواهی نشده است که اگر این گونه بود امروز ما شاهد چنین پیامی نبودیم. برای درک بهتر موضوع مثالی از حادثه 11 سپتامبر میزنم. در آن اتفاق افراد بسیاری کشته شدند، اما به گفته افرادی که در آن کشور زندگی میکنند دولت برای برانگیختن احساسات مردم از پیکرهای خونآلوده کشته شدگان بهره نبرد، بلکه آنها حرفشان را در سریالها و فیلمهای خود میزنند. در پایان باید گفت که بهتر است از روشهای عینی بهتری برای بیان اهدافمان استفاده کنیم.